محبت بی اندازه خداوندنمونه

محبت بی اندازه خداوند

روز 3 از 3

فصل دوم

«مروارید گرانبها»

تمام حقایق در مورد خدا عظیمتر و بزرگتر از آن است که بتوانیم درک نماییم و این امر بخصوص در مورد محبت او صدق میکند. ذات خداوند محبت است. کلمه ای که ما برای بیان میزان محبت خداوند انتخاب کردهایم، کلمه «بی اندازه» است که کلمه ای غیر معمول و غیر مذهبی است و از آن استفاده میکنیم تا از کلمات کلیشه ای اجتناب نماییم. محبت خدا حقیقتا بی اندازه است.

ما انسانها اغلب در محبت کردن خسیس، تنگ نظر و خودمحور هستیم ولی محبت خدا اصلا اینطور نیست بلکه عظیم، بیکران و بی اندازه است. به یاد آورید که پولس در افسسیان ۳: ۱۴-۱۹ برای ما چنین دعا کرد:

«14از این رو، زانو میزنم در برابر آن پدر که 15هر خانوادهای در آسمان و بر زمین، از او نام میگیرد، 16و دعا میکنم که بر حسب غنای جلال خود به شما عطا فرمایدکه در انساِن باطنِی خویش به مدد روح او قوی و نیرومند شوید، 17تا مسیح به واسطۀ ایمان در دلهای شما ساکن شود ...»

برای درک آنچه خدا برای ما دارد اول باید بوسیله روح او قوی شویم. باید چیزی مانند یک مخزن در ما خلق شود تا خدا چیزی را که میخواهد بتواند در ما قرار دهد. پولس ادامه میدهد:

«...و دعا میکنم که شما در محبت ریشه دوانیده استوار گردید 18تا توان آن بیابید که با همۀ مقدسین، به درازا و پهنا و ژرفا و بلندای محبت مسیح پی ببرید 19وآن محبت را که فراتر از معرفت بشری است، بشناسید تا از همۀ کمالات خدا آکنده شوید».

خدا مایل است کمال محبت خویش را در مجرایی که بوسیله روح القدس در ما خلق میفرماید، قرار دهد. مایل است تمام ابعاد محبت او را بشناسیم یعنی بدانیم پهنا، درازا، بلندی و عمق محبت او چقدر است. خدا میخواهد محبتی را بشناسیم که فراتر از فهم بشر است. محبت خدا را از طریق عقل نمیتوان درک کرد بلکه میتوان از طریق مکاشفه کتاب مقدس و روح القدس آن را درک نمود.

از مثل گنج پنهان شده در زمین به عنوان معیاری برای پی بردن به میزان محبت خدا استفاده کردیم. در سراسر این متن تاکید ما روی این است که فداکاری مسیح به بهای فدا ساختن تمام دارایی اش (یعنی جان ارزشمندش) تمام شد.

اکنون روی مثلی متمرکز میشویم که بلافاصله بعد از این مثل قرار دارد و آن عبارتست از مثل «مروارید گرانبها». مثل اول یعنی گنج پنهان شده در زمین، میزان محبت مسیح را نسبت به قوم خود بطور کلی نشان میدهد ولی مثل مروارید گرانبها میزان محبت مسیح را نسبت به تک تک افراد بشر نشان میدهد. برای هریک از ما بسیار مهم است که بدانیم خدا نه فقط ما را به عنوان عضوی از گروه ایمانداران دوست دارد بلکه ما را بطوری فردی نیز دوست دارد. در متی ۱۳ : ۴۵-۴۶ چنین آمده است:

«45همچنین پادشاهی آسمان مانند تاجری است جویای مرواریدهای نفیس 46پس چون مروارید بسیار با ارزشی مییابد، میرود و آنچه دارد، میفروشد و آن مروارید را میخرد».

مانند مثل قبلی در اینجا هم میتوان گفت تاجر، «عیسی»
است. این تاجر، توریست یا شخصی که فقط دوست دارد به ویترین مغازهها نگاه کند نبود بلکه شخصی بود که واقعا قیمت چیزی را که در جستجوی آن بود میدانست. وقتی این مروارید بخصوص را یافت، متوجه شد معامله خوبی خواهد بود اگر تمام دارایی خود را برای خریدن این مروارید بفروشد! چند نفر از ما حاضریم چنین کاری انجام دهیم؟ چند نفر از ما یک قطعه سنگ را بقدری ارزشمند خواهیم دانست که حاضر خواهیم شد دل از تمام دارایی خود بکنیم تا این جواهر گرانبها را بخریم؟ این است محبت عیسی. محبت او بی اندازه است.

قیمت مروارید به اندازه قیمت زمین است چون در هر دو مورد می بینیم که شخص مجبور میشود تمام دارایی خودش را بفروشد. در فصل بعدی این موضوع را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد که برای عیسی فدا ساختن تمام آنچه داشت دارای چه مفهومی بود؟

مروارید نشانه چیست؟ یکی از مفاهیم آن در کتاب مقدس، رنج کشیدن است. مروارید به علت بوجود آمدن نوعی سختی و فشار در درون صدف، پدید میآید. در واقع برای صدفی که مروارید در آن شکل می گیرد، مروارید محصول سختی است. جالب است که بدانیم که همه دروازه های منتهی به اورشلیم جدید آسمانی از مروارید ساخته شده اند. معنی این امر این است که برای ورود به اورشلیم جدید هیچ راهی جز رنج کشیدن وجود ندارد. شهر آسمانی دروازه دیگری ندارد. (با توجه به کناب مکاشفه)

برای اینکه مروارید را بتوان فروخت کارهای زیادی باید کرد. باید آن را از اعماق دریا خارج ساخت، از صدف درآورد و عملیات مختلفی روی آن انجام داد. مانند همان گنج پنهان شده در زمین است. برای آماده ساختن آن کارهای زیادی باید کرد. عیسی زمین را خرید ولی اقدامات مربوط به حاضر و آماده کردن گنج را به خادمینش سپرد. در مورد مروارید هم همینطور است. اما در نهایت مرواریدی صاف، زیبا و درخشان حاصل تلاش ما خواهد بود.

تصور بفرمایید که عیسی مرواریدی در دست خود گرفته است و با محبتی که قابل بیان نیست، به آن نگاه میکند. اینجا مسأله کاملا شخصی و فردی است و هیچ مساله گروهی یا دستجمعی در کار نیست. عیسی را میبینیم که فقط یک مروارید در کف دست خود قرار داده است و با آن صحبت میکند و میفرماید «برای تو بود که این بها را پرداختم و تمام آنچه را که داشتم فدا ساختم».

یک قدم جلوتر بروید و این، بسیار مهم است. به خود بگویید: «من این مروارید بودم. من این مروارید هستم. اگر هیچ کس دیگری جز من وجود نداشت تا نجات پیدا کند، عیسی فقط برای خود من جانش را فدا می ساخت». لازم است مفهوم این امر را بفهمیم. بسیاری از ما دایما با احساساتی مثل احساس عدم لیاقت، بی کفایتی و مطرود بودن در حال کشمکش هستیم. در این فکریم که آیا واقعا کسی ما را میخواهد. خیلی مهم است بدانیم که هر یک از ما مرواریدی هستیم که عیسی تمام دارایی خود را برای به دست آوردن آن فدا ساخت.

در زیر به چهار واقعیت ساده ولی بسیار مهم در مورد محبت خداوند اشاره مینماییم:

۱. خدا به تک تک افراد محبت مینماید.

۲. محبت خدا ازلی است.

۳. محبت خدا مقدم بر زمان است.

۴. در برابر محبت خدا نمیتوان مقاومت کرد.

اجازه بفرمایید به قسمتهایی از کلام خدا که به این چهار نکته اشاره دارند نگاهی بیندازیم.

خدا به تک تک افراد محبت می نماید و محبت او ازلی است

«خداوند در ایام قدیم بر آنها ظاهر شده، فرمود: با مهری ازلی به تو مهر ورزیده ام؛ از این رو تو را به محبت جذب کرده ام». (ارمیا 31: 3)

محبت خدا عمیق است. فردی است و ازلی . خدا به خاطر محبتش است که ما را به طرف خود جذب میفرماید.

محبت خدا مقدم بر زمان است

«4زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقّدس و بی عیب باشیم.و در محبت،5بنابر قصد نیکوی ارادۀ خود، ما را از پیش تعیین کرد تا به واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسرخواندگی او برخوردار شویم». (افسسیان 1: 4-5)

برای علائم گذاری در این آیه دو روش وجود دارد:«مقّدس و بی عیب باشیم در حضورش و در محبت ...» یا «تا در حضورش مقّدس و بی عیب باشیم. درمحبتی ما را برگزیده است...»اما هر کدام را انتخاب کنیم واقعیت این است که محبت خدا مقدم بر زمان است. خدا قبل از آفرینش جهان ما را دوست داشت و ما را برگزید و برای نجات انتخاب فرمود. خدا جریان حیات خودش را طوری تعیین فرمود تا ما با او و محبتش روبرو شویم.

در برابر محبت خدا نمیتوان مقاومت کرد

در غزل غزلهای سلیمان ۸: ۶ میخوانیم:

«... عشق همچون مرگ نیرومند است...»

در برابر مرگ نمیتوان مقاومت کرد. وقتی مرگ فرا میرسد نمیتوان آن را باز گرداند. هیچکس نمیتواند به مرگ بگوید: «برو، من حاضر نیستم. نمیتوانم تو را قبول کنم». هیچکس قدرت ایستادگی در برابر مرگ را ندارد. سلیمان میفرماید: «عشق همچون مرگ نیرومند است».

عهد جدید ما را یک قدم جلوتر میبرد. وقتی مسیح مرد و از مرگ قیام کرد، ثابت کرد که محبت از مرگ قدرتمندتر است. بزرگترین قدرت منفی در جهان که نمیتوان در برار آن مقاومت کرد مغلوب بزرگترین قدرت مثبت در جهان یعنی محبت خدا گردید. یک سرود قدیمی انگلیسی وجود دارد به نام «محبت راهی خواهد یافت، که بدین صورت است: «برفراز کوهها، زیر چشمه ها، محبت راهی خواهد یافت».

محبت همیشه به هدف خود میرسد چون هیچ چیز نمیتواند دربرابر آن بایستد.محبت هیچ مانعی راقبول نمیکند.از داخل و بالا و زیر همه چیز عبور خواهد کرد تا به آنچه میخواهد برسد. چنین است محبت خدا.

فکر کنید که محبت خدا برای تک تک افراد است، ازلی است، مقدم بر زمان است و در برابر آن نمیتوان مقاومت کرد. بعد دوباره تصور کنید که مرواریدی در دست عیسی هستید. به خود بگویید: «محبت مسیح نسبت به من فردی و ازلی و مقدم بر زمان است و در برابر آن نمیتوان مقاومت کرد». بعد به یاد آورید که برای عیسی این محبت به بهای فدا ساختن آنچه داشت برای او تمام شد. حال از او تشکر کنید.

روز 2

دربارۀ اين برنامۀ مطالعه

محبت بی اندازه خداوند

!عشق خدا گسترده و بى اندازه است چگونه بايد آن را اندازهگيری كنيم؟ چگونه بايد به آن پاسخ دهيم؟ ذات خدا محبت است. اين كتاب بخشهای مختلفى از كتاب مقدس را نقل مى كند كه ميزان محبت خدا به هر يک از ما را نشان مى دهد :درک پرينس چهار واقعيت بسيار مهم در مورد محبت خدا مى آموزد

More

ما می خواهیم از Derek Prince Ministries, International, Inc برای ارائه این طرح تشکر کنیم. برای اطلاعات بیشتر ، لطفاً به این آدرس مراجعه کنید: https://derekprince.com