زندگی ایلیا: ایمان به خدای زندهنمونه

زندگی ایلیا: ایمان به خدای زنده

روز 2 از 9

وفاداری خدا در مکانی دورافتاده

آنگاه کلام خداوند بر او نازل شده، گفت: «از اینجا برو و به جانب مشرق روی نما و خویشتن را نزد نهر کِریت که در شرق رود اردن است، پنهان کن. از آب نهر بنوش، و کلاغان را نیز فرمان داده‌ام تا در آنجا برایت خوراک فراهم کنند.» پس ایلیا روانه شده، به فرمان خداوند عمل کرد. او رفت و نزد نهر کِریت که در شرق اردن است، به سر برد. و کلاغان برای او صبحگاهان نان و گوشت و شامگاهان نیز نان و گوشت می‌آوردند، و از نهر نیز می‌نوشید. (اول پادشاهان ۲:۱۷-۶)

خشکسالی‌ای که ایلیا در آیهٔ قبل اعلام کرد، تهدیدی بزرگ برای قلمروی شمالی اسرائیل و حکومتِ اخاب به حساب می‌آمد. بنابراین، زندگی‌اش به خطر افتاد و خدا برای محفوظ داشتنش، او را به نهر کِریت فرستاد.

خدا ایلیا را قدم‌به‌قدم هدایت کرد. نگفت که به کِریت برود تا پیغام را به اَخاب برساند. بعد از خشک شدن نهر کریت به او گفت که به صَرِفه برود و قبل از آن اشاره‌ای به صَرِفه نکرده بود. خدا ایلیا را به ایمان، قدم‌به‌قدم هدایت کرد و ایلیا او را به ایمان پیروی نمود.

خدا با فرمان «خویشتن را نزد نهر کِریت...پنهان کن» به ایلیا ارزش زندگی پنهانی را تعلیم داد. او به‌تازگی تبدیل به یکی از مخالفان مشهور اَخاب شده بود، آنقدر نیرومند بود که دعایش می‌توانست باران را متوقف کند. چیزی از مشهور شدنش نگذشت که خدا از او خواست پنهان شود و با او خلوت کند. پادزهری مناسب در مقابل وسوسه‌های ظریف اما ترسناک موفقیت بود. نام «کِریت» از ریشهٔ عبری باستان می‌آید و به معنای مقطوع شدن یا مقطوع ساختن است. این نشان می‌دهد که خدا در این دوره باید در زندگی ایلیا دست به هَرَس می‌زد.

خدا به ایلیا چنین توضیح داد: «از آب نهر بنوش، و کلاغان را نیز فرمان داده‌ام تا در آنجا برایت خوراک فراهم کنند.» گریز او به نهر کِریت برای چیزی بیش از محفوظ ماندن بود. همچنین قرار بود که ایلیا در توکل بر خداوند، تعلیم بیند. در دوران خشکسالی، باید به خدا جهت حفظ این نهر اعتماد می‌کرد. همچنین باید از کلاغ‌ها غذا می‌گرفت که حیواناتی نجس محسوب می‌شدند.

خدا همچنین به ایلیا گفت: «کلاغان را نیز فرمان داده‌ام تا در آنجا برایت خوراک فراهم کنند.» در این قسمت بر کلمهٔ «آنجا» تأکید شده است. خدا وعده داد که کلاغان در طول اقامت ایلیا بر نهر کِریت به او غذا برسانند. البته کلاغان می‌توانستند هر جایی به او غذا برسانند، ولی فرمان این بود که بر نهر کِریت چنین کنند. شاید ایلیا می‌خواست جایی دیگر باشد یا موعظه کند یا به هر جهت به کاری دیگر مشغول باشد. با این حال، خدا می‌خواست آنجا باشد تا آنجا نیازش را رفع کند.

آنجا بود که «کلاغان برای او نان و گوشت می‌آوردند» و هر لقمه از منقار حیوانی نجس به دستش می‌رسید. ایلیا باید سنت و آداب مربوط به پاکی و ناپاکی را کنار می‌گذاشت، وگرنه از گرسنگی می‌مُرد. خدا به این واسطه به ایلیا آموخت که قبل از متنِ شریعت بر روح آن تأکید کند.

نیاز او رفع شد -صبحگاهان نان و گوشت و شامگاهان نیز نان و گوشت- خدا همان‌طور که با وفاداری منّا را برای اسرائیل تأمین کرد، نیاز ایلیا را نیز رفع نمود. نتیجتاً ایلیا بیش از هر وقت دیگر به مهیاگری معجزه‌آسای خدا اعتماد یافت.

آیا خدا شما را به مکانی دورافتاده فرستاده است؟ مطمئن باشید که او راهی خاص برای رفع نیازتان دارد -و شاید به شکلی غیرمعمول این کار را به انجام رساند. از کلاغ‌های خدا بیزار نباشید!

براساس تفسیر کتاب‌ مقدس، نوشتهٔ دیویدگازیک.

روز 1روز 3

دربارۀ اين برنامۀ مطالعه

زندگی ایلیا: ایمان به خدای زنده

!): ایلیای نبی در عهد‌عتیق، درایمان خود زندگی کرد. کتاب‌مقدس می‌گوید که شخصی معمولی، مثل ما بود، ولی با ابهت دعا می‌کرد و خدا هم پاسخ می‌داد! ایلیا کارهای معجزه‌آسای خدا را می‌دید و صدای او را می‌شنید ولی با شک و یأس هم روبه‌رو می‌شد. این برنامهٔ ۹ روزه از دیوید گازیک شما را تشویق می‌کند تا ایلیا را سرمشق قرار دهید و به خدای زنده اعتماد کنید!

More

از Enduring Word برای ارائه این طرح تشکر می کنیم. برای اطلاعات بیشتر لطفا مراجعه کنید به: https://farsi.enduringword.com/