مزمور 49:119-89
مزمور 49:119-89 Persian Old Version (POV-FAS)
کلام خود را با بنده خویش به یاد آور که مرا بر آن امیدوار گردانیدی. این در مصیبتم تسلی من است زیرا قول تو مرا زنده ساخت. متکبران مرا بسیار استهزا کردند، لیکن ازشریعت تو رو نگردانیدم. ای خداوندداوریهای تو را از قدیم به یاد آوردم و خویشتن راتسلی دادم. حدت خشم مرا درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند. فرایض تو سرودهای من گردید، در خانه غربت من. ای خداوند نام تو را در شب به یادآوردم و شریعت تو را نگاه داشتم. این بهره من گردید، زیرا که وصایای تو را نگاه داشتم. خداوند نصیب من است. گفتم که کلام تو رانگاه خواهم داشت. رضامندی تو را به تمامی دل خود طلبیدم. به حسب کلام خود بر من رحم فرما. در راههای خود تفکر کردم و پایهای خود را به شهادات تو مایل ساختم. شتابیدم ودرنگ نکردم تا اوامر تو را نگاه دارم. ریسمانهای شریران مرا احاطه کرد، لیکن شریعت تو را فراموش نکردم. در نصف شب برخاستم تا تو را حمد گویم برای داوریهای عدالت تو. من همه ترسندگانت را رفیق هستم، و آنانی را که وصایای تو را نگاه میدارند. ای خداوند زمین از رحمت تو پر است. فرایض خودرا به من بیاموز. با بنده خود احسان نمودی، ای خداوندموافق کلام خویش. خردمندی نیکو و معرفت را به من بیاموز زیرا که به اوامر تو ایمان آوردم. قبل از آنکه مصیبت را ببینم من گمراه شدم لیکن الان کلام تو را نگاه داشتم. تو نیکو هستی و نیکویی میکنی. فرایض خود را به من بیاموز. متکبران بر من دروغ بستند. و اما من به تمامی دل وصایای تو را نگاه داشتم. دل ایشان مثل پیه فربه است. و اما من در شریعت تو تلذذمی یابم. مرا نیکو است که مصیبت را دیدم، تافرایض تو را بیاموزم. شریعت دهان تو برای من بهتر است از هزاران طلا و نقره. دستهای تو مرا ساخته و آفریده است. مرافهیم گردان تا اوامر تو را بیاموزم. ترسندگان توچون مرا بینند شادمان گردند زیرا به کلام توامیدوار هستم. ای خداوند دانستهام که داوریهای تو عدل است، و برحق مرا مصیبت دادهای. پس رحمت تو برای تسلی من بشود، موافق کلام تو با بنده خویش. رحمت های توبه من برسد تا زنده شوم زیرا که شریعت تو تلذذمن است. متکبران خجل شوند زیرا به دروغ مرا اذیت رسانیدند. و اما من در وصایای تو تفکرمی کنم. ترسندگان تو به من رجوع کنند و آنانی که شهادات تو را میدانند. دل من در فرایض تو کامل شود، تا خجل نشوم. جان من برای نجات تو کاهیده میشود. لیکن به کلام تو امیدوار هستم. چشمان من برای کلام تو تار گردیده است و میگویم کی مراتسلی خواهی داد. زیرا که مثل مشک در دودگردیدهام. لیکن فرایض تو را فراموش نکردهام. چند است روزهای بنده تو؟ و کی بر جفاکنندگانم داوری خواهی نمود؟ متکبران برای من حفرهها زدند زیرا که موافق شریعت تونیستند. تمامی اوامر تو امین است. بر من ناحق جفا کردند. پس مرا امداد فرما. نزدیک بود که مرا از زمین نابود سازند. اما من وصایای تو را ترک نکردم. به حسب رحمت خود مرا زنده ساز تاشهادات دهان تو را نگاه دارم. ای خداوند کلام تو تا ابدالاباد در آسمانهاپایدار است.
مزمور 49:119-89 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
خداوندا، قولی را که به بندهٔ خود دادهای به یاد آور، زیرا مرا بهوسیلۀ آن امیدوار ساختهای. در زمان مصیبت بهوسیلۀ کلامت تسلی یافتم، زیرا وعدهٔ تو حیات به جان من بخشید. متکبران مرا بسیار مسخره کردند، اما من هرگز شریعت تو را ترک نکردم. ای خداوند، قوانین تو را که در زمانهای قدیم صادر کرده بودی، به یاد آوردم و بهوسیلۀ آنها خود را دلداری دادم. وقتی میبینم بدکاران شریعت تو را میشکنند، بسیار خشمگین میشوم. هر جا مسکن گزینم، فرایض تو سرود من خواهند بود. ای خداوند، در شب نیز افکارم متوجهٔ توست و دربارهٔ شریعت تو میاندیشم. سعادت من در این است که از فرامین تو اطاعت کنم. ای خداوند، تو نصیب من هستی! قول میدهم که کلامت را نگاه دارم. با تمام دل خود طالب رضامندی تو میباشم، طبق وعدهات بر من رحم فرما! دربارهٔ زندگی خود بسیار اندیشیدم و به سوی تو آمدم تا از احکام تو پیروی کنم. با شتاب آمدم تا احکام تو را اجرا کنم. بدکاران کوشیدند مرا به گناه بکشانند، اما من شریعت تو را فراموش نکردم. در نیمههای شب برمیخیزم تا تو را به سبب قوانین عادلانهات ستایش کنم. من دوست همهٔ کسانی هستم که تو را گرامی میدارند و فرمانهایت را انجام میدهند. ای خداوند، زمین از محبت تو پر است! فرایض خود را به من بیاموز! خداوندا، همانگونه که وعده دادی، بر بندهات احسان فرمودهای. حکمت و قضاوت صحیح را به من یاد ده، زیرا به احکام تو ایمان دارم. پیش از اینکه تو مرا تنبیه کنی، من گمراه بودم، اما اینک پیرو کلام تو هستم. تو نیک هستی و نیکی میکنی! فرایض خود را به من بیاموز! متکبران دروغها دربارهٔ من میگویند، اما من از صمیم قلب مطیع فرمانهایت هستم. دل آنها سخت و بیاحساس است، اما من از شریعت تو لذت میبرم. تو مرا تنبیه کردی و این به نفع من تمام شد، زیرا باعث شد فرایض تو را بیاموزم. شریعت تو برای من از تمام زر و سیم دنیا با ارزشتر است. ای خداوند، تو مرا آفریدهای؛ پس به من دانش عطا کن تا احکام تو را بیاموزم. آنان که تو را گرامی میدارند، از دیدن من خوشحال میشوند، زیرا من نیز بر کلام تو توکل دارم. ای خداوند، میدانم که قوانین تو عدل است، و مرا منصفانه تنبیه نمودهای. اکنون طبق وعدهای که فرمودهای، بگذار محبت تو مایهٔ تسلی من شود. بر من رحم فرما تا جانم تازه شود، زیرا از شریعت تو لذت میبرم! باشد که متکبران شرمنده شوند، زیرا با دروغهای خود مرا آزار رساندند؛ اما من دربارهٔ فرمانهایت تفکر خواهم کرد. ای خداوند، بگذار آنانی که تو را گرامی میدارند و با احکام تو آشنا هستند، نزد من آیند. مرا یاری ده که به طور کامل از فرایض تو اطاعت کنم تا شرمنده نشوم! خداوندا، آنقدر انتظار کشیدم مرا نجات دهی که خسته و فرسوده شدم؛ اما هنوز به وعدهٔ تو امیدوارم! از بس منتظر شدم به وعدهٔ خود وفا کنی، چشمانم تار گردید! خداوندا، چه وقت به کمک من خواهی آمد؟ مانند مشک دوده گرفته و چروکیده شدهام؛ اما فرایض تو را فراموش نکردهام. تا به کی باید منتظر باشم؟ کی آزاردهندگان مرا مجازات خواهی کرد؟ متکبران که با شریعت تو مخالفت میکنند، برای من چاه کندهاند تا مرا گرفتار سازند. ای خداوند، تمام احکام تو قابل اعتماد میباشند. متکبران به ناحق مرا عذاب دادند. خداوندا، به دادم برس! نزدیک بود مرا از بین ببرند، اما من از فرامین تو غافل نشدم. خداوندا، تو پر از محبتی؛ به جان من حیات ببخش تا احکامت را بجا آورم. ای خداوند، کلام تو تا ابد در آسمانها پایدار خواهد ماند.
مزمور 49:119-89 مژده برای عصر جدید (TPV)
وعدههایی را که به این بندهات دادهای به یاد آور، زیرا آنها به من امید دادهاند. حتّی در هنگام سختی، آرامش داشتم، زیرا وعدهٔ تو به من زندگی میبخشد. مردمان متکبّر همیشه مرا مسخره میکنند، امّا من هرگز احکام تو را ترک نكردهام. خداوندا، داوریهای تو را از سالهای قدیم به یاد میآورم و آنها به من آرامش میبخشند. وقتی میبینم که اشخاص شریر احکام تو را بجا نمیآورند، از خشم به جوش میآیم. هر کجا که زندگی کنم، برای احکام تو سرود خواهم ساخت. خداوندا، شب هنگام تو را به یاد میآورم و دربارهٔ احکام تو تفکّر میکنم. من خوشی خود را در اطاعت اوامر تو یافتهام. خداوندا، تو همهچیز من هستی، قول میدهم که شریعت تو را بجا آورم. از دل و جان خواستار رضای تو میباشم، مطابق وعدهٔ خود بر من رحم فرما. به رفتار خود توجّه کردم و قول میدهم که از تعالیم تو پیروی کنم. بیدرنگ و با شتاب، از اوامر تو اطاعت میکنم. شریران برای من دام گستردند، امّا من شریعت تو را فراموش نمیكنم. نیمهٔ شب بیدار میشوم، و تو را بهخاطر داوری عادلانهات ستایش میکنم. من دوست کسانی هستم که به تو احترام میگذارند و شریعت تو را بجا میآورند. خداوندا، جهان از محبّت پایدار تو پُر است، احکام خود را به من بیاموز. خداوندا، مطابق وعدهات به بندهٔ خود احسان نمودی. به من حکمت و دانش بیاموز، زیرا به اوامر تو اعتماد دارم. پیش از آن که مرا تنبیه نمایی، من گمراه بودم، امّا اینک مطیع کلام تو هستم. تو چقدر خوب و مهربان هستی، اوامر خود را به من بیاموز. مردم متکبّر دربارهٔ من دروغ گفتند، امّا من با تمام دل اوامر تو را اطاعت میکنم. اینها اشخاص بیشعور و تنپرور میباشند، ولی شریعت تو به من لذّت میبخشد. تنبیه من به نفع من بود، زیرا سبب شد که اوامر تو را یاد بگیرم. شریعت تو برای من بیشتر از هزاران سکّهٔ طلا و نقره ارزش دارد. تو مرا ساخته و آفریدهای، پس به من دانش عطا فرما تا شریعت تو را بفهمم. آنانی که از تو میترسند، از دیدن من خوشحال میشوند، چون من هم به وعدهٔ تو امیدوارم. خداوندا، میدانم که قضاوت تو عادلانه است و مرا نیز از روی انصاف تنبیه نمودی. اکنون مطابق وعدهات، بندهٔ خود را از محبّت پایدارت آرامی ببخش. مرا از رحمت خود برخوردار کن تا زنده بمانم، زیرا شریعت تو مایهٔ شادمانی من است. اشخاص متکبّر که با دروغهای خود مرا متّهم ساختند، خجل و شرمنده شوند، امّا من همیشه به تعالیم و اوامر تو تفكّر خواهم نمود. آنهایی که از تو میترسند نزد من بیایند، آنان كه اوامر تو را میدانند. مرا یاری كن تا با دلی پاک احکام تو را بجا آورم و شرمنده و سرافکنده نشوم. خداوندا، از انتظار اینکه مرا نجات بدهی، خسته شدهام، امید من به وعدههای تو میباشد. چشمانم در انتظار وعدههای تو تار گشتهاند و میپرسم: «چه وقت مرا کمک خواهی کرد؟» هرچند مانند مشک شرابِ پوسیده، بیفایده شدهام، امّا اوامر تو را فراموش نکردهام. تا کی باید صبر کنم؟ چه وقت آنانی را که مرا عذاب میدهند، مجازات خواهی کرد؟ متکبّران و آنانی که با کلام تو مخالفند، برای من چاه کندهاند. تمام اوامر تو قابل اعتماد هستند، مرا کمک کن زیرا متکبّران بیجهت مرا آزار میدهند. گرچه نزدیک بود به زندگی من خاتمه بدهند، امّا من از اوامر تو سرپیچی نکردم. بهخاطر محبّت پایدارت بر من رحمت فرما تا شریعت تو را بجا آورم. خداوندا، کلام تو تا ابد باقی است؛ آن کلام در آسمانها پایدار است.
مزمور 49:119-89 هزارۀ نو (NMV)
کلام خود به خادمت را به یاد آر، که بدان امیدوارم ساختی. تسلای من در مصیبتم این است که وعدۀ تو مرا زنده میگردانَد. متکبرانْ سخت ریشخندم میکنند، اما من از شریعت تو روی نمیگردانم. خداوندا، قوانین تو را که از قدیم است، به یاد میآورم، و تسلی میپذیرم. حدت خشم مرا فرو میگیرد، به سبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند. در خانۀ غربت من، فرایض تو سرود من شده است. خداوندا، شبانگاه نامت را یاد میکنم، و شریعت تو را نگاه میدارم. این نصیب من شده است زیرا احکام تو را نگاه داشتهام. خداوند نصیبِ من است؛ عهد میبندم که کلامت را نگاه دارم. از دل و جان روی تو را میطلبم، بنا به وعدهات مرا فیض ببخشا! به راههای خود اندیشیدهام، و گامهایم را به سوی شهادات تو برگردانیدهام. میشتابم و درنگ نمیکنم، تا فرمانهای تو را نگاه دارم. ریسمانهای شریران گرد من میپیچد، اما شریعت تو را فراموش نمیکنم. نیمههای شب برمیخیزم تا سپاست گویم، به جهت قوانین عادلانهات. همۀ ترسندگانت را رفیقم، آنان را که احکام تو را نگاه میدارند. خداوندا، زمین سرشار از محبت تو است؛ فرایض خویش را به من بیاموز! خداوندا، بنا به وعدهات بر خادم خود احسان کردهای. مرا معرفت و تشخیص درست بیاموز، زیرا به فرمانهای تو ایمان دارم. پیش از آنکه مصیبت بینم، رَه به خطا میپیمودم، اما اکنون کلام تو را نگاه میدارم. تو نیکو هستی و نیکویی میکنی؛ فرایض خود را به من بیاموز. متکبران بر من دروغ بستهاند، اما من با دل و جان احکام تو را نگاه میدارم. دل ایشان سنگ و بیاحساس است، اما من از شریعت تو لذت میبرم. مرا نیکوست که مصیبت دیدم، تا فرایض تو را فرا گیرم. شریعت دهان تو برایم بهتر است، از هزاران پاره سیم و زر. دستان تو مرا ساخت و شکل داد؛ مرا فهم ده تا فرامین تو را بیاموزم. ترسندگانِ تو مرا خواهند دید و شادمان خواهند شد، زیرا به کلام تو امیدوارم. خداوندا، میدانم که قوانین تو عدل است، و مصیبتی که بر من وارد آوردهای از امانت توست. بگذار محبت تو مایۀ تسلی من گردد، بنا بر وعدۀ تو به خادمت. رحمتهای تو به من برسد تا زنده مانم، زیرا که از شریعت تو لذت میبرم. باشد که متکبران سرافکنده شوند زیرا به حیله، حق مرا پایمال کردند، اما من در احکام تو تأمل خواهم کرد. باشد که ترسندگان تو به من روی نمایند، آنان که شهادات تو را میدانند. باشد که دل من به تمامی بر فرایض تو معطوف باشد، تا شرمنده نشوم! جان من برای نجاتِ تو مدهوش گشته، اما به کلام تو امیدوارم. دیدگانم در انتظارِ وعدۀ تو کمسو شده؛ میپرسم: «پس کی مرا تسلی خواهی داد؟» هرچند مانند مَشکی فرسوده در دودم، اما فرایض تو را از یاد نبردهام! خادمت تا به کِی منتظر بماند؟ کی آزاردهندگانم را داوری خواهی کرد؟ متکبران برایم چالهها کندهاند، که بر خلاف شریعت توست. فرمانهای تو جملگی قابل اعتماد است؛ به ناحق آزارم میدهند؛ یاریام فرما! نزدیک بود مرا از روی زمین نیست گردانند، اما احکام تو را ترک نگفتم. بر حسب محبت خود مرا زنده بدار، تا شهادات دهان تو را نگاه دارم. خداوندا، کلام تو جاودانه در آسمانها استوار است.