مزامیر 1:119-48
مزامیر 1:119-48 POV-FAS
خوشابهحال کاملان طریق که به شریعت خداوند سالکند. خوشابهحال آنانی که شهادات او را حفظ میکنند و به تمامی دل او را میطلبند. کج روی نیز نمی کنندو به طریق های وی سلوک مینمایند. تووصایای خود را امر فرمودهای تا آنها را تمام نگاه داریم. کاش که راههای من مستحکم شودتا فرایض تو را حفظ کنم. آنگاه خجل نخواهم شد چون تمام اوامر تو را در مد نظر خود دارم. تو را به راستی دل حمد خواهم گفت چون داوریهای عدالت تو را آموخته شوم. فرایض تورا نگاه میدارم. مرا بالکلیه ترک منما. به چه چیز مرد جوان راه خود را پاک میسازد؟ به نگاه داشتنش موافق کلام تو. به تمامی دل تو را طلبیدم. مگذار که از اوامر توگمراه شوم. کلام تو را در دل خود مخفی داشتم که مبادا به تو گناه ورزم. ای خداوند تومتبارک هستی فرایض خود را به من بیاموز. به لب های خود بیان کردم تمامی داوری های دهان تو را. در طریق شهادات تو شادمانم. چنانکه در هر قسم توانگری، در وصایای توتفکر میکنم و به طریق های تو نگران خواهم بود. از فرایض تو لذت میبرم، پس کلام تو رافراموش نخواهم کرد. به بنده خود احسان بنما تا زنده شوم و کلام تو را حفظ نمایم. چشمان مرا بگشا تا ازشریعت تو چیزهای عجیب بینم. من در زمین غریب هستم. اوامر خود را از من مخفی مدار. جان من شکسته میشود از اشتیاق داوریهای تو در هر وقت. متکبران ملعون را توبیخ نمودی، که از اوامر تو گمراه میشوند. ننگ ورسوایی را از من بگردان، زیرا که شهادات تو راحفظ کردهام. سروران نیز نشسته، به ضد من سخنگفتند. لیکن بنده تو در فرایض تو تفکرمی کند. شهادات تو نیز ابتهاج من و مشورت دهندگان من بودهاند. جان من به خاک چسبیده است. مرا موافق کلام خود زنده ساز. راههای خود را ذکر کردم و مرا اجابت نمودی. پس فرایض خویش را به من بیاموز. طریق وصایای خود را به من بفهمان و در کارهای عجیب تو تفکر خواهم نمود. جان من از حزن گداخته میشود. مرا موافق کلام خود برپا بدار. راه دروغ را از من دور کن و شریعت خود را به من عنایت فرما. طریق راستی رااختیار کردم و داوریهای تو را پیش خود گذاشتم. به شهادات تو چسبیدم. ای خداوند مرا خجل مساز. در طریق اوامر تو دوان خواهم رفت، وقتی که دل مرا وسعت دادی. ای خداوند طریق فرایض خود را به من بیاموز. پس آنها را تا به آخر نگاه خواهم داشت. مرا فهم بده و شریعت تو را نگاه خواهم داشت و آن را به تمامی دل خود حفظ خواهم نمود. مرا در سبیل اوامر خود سالک گردان زیرا که درآن رغبت دارم. دل مرا به شهادات خود مایل گردان و نه به سوی طمع. چشمانم را از دیدن بطالت برگردان و در طریق خود مرا زنده ساز. کلام خود را بر بنده خویش استوار کن، که به ترس تو سپرده شده است. ننگ مرا که از آن میترسم از من دور کن زیرا که داوریهای تو نیکواست. هان به وصایای تو اشتیاق دارم. به حسب عدالت خود مرا زنده ساز. ای خداوند رحمهای تو به من برسد ونجات تو به حسب کلام تو. تا بتوانم ملامت کننده خود را جواب دهم زیرا بر کلام تو توکل دارم. و کلام راستی را از دهانم بالکل مگیرزیرا که به داوریهای تو امیدوارم و شریعت تورا دائم نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد. و به آزادی راه خواهم رفت زیرا که وصایای تو را طلبیدهام. و در شهادات تو به حضور پادشاهان سخن خواهم گفت و خجل نخواهم شد. و ازوصایای تو تلذذ خواهم یافت که آنها را دوست میدارم. و دستهای خود را به اوامر تو که دوست میدارم بر خواهم افراشت و در فرایض تو تفکر خواهم نمود.