اِشعیا 12:14-21

اِشعیا 12:14-21 هزارۀ نو (NMV)

«ای ستاره صبح، ای پسر فجر، چگونه از آسمان فرو افتاده‌ای! ای که ملتها را ذلیل می‌ساختی، چگونه خود بر زمین افکنده شده‌ای! در دل خود می‌گفتی: ”به آسمان صعود خواهم کرد، و تخت خود را فراتر از ستارگان خدا خواهم افراشت؛ بر کوهِ اجتماع جلوس خواهم کرد، بر بلندترین نقطۀ کوه مقدس؛ به فراز بلندیهای ابرها صعود خواهم کرد، و خود را مانند آن متعال خواهم ساخت.“ اما به هاویه پایین آورده شدی، و به اعماق گودال فرود آمدی. آنان که تو را بینند بر تو خیره خواهند نگریست، و درباره‌ات چنین خواهند اندیشید: ”آیا این همان است که جهان را به لرزه درمی‌آورد، و ممالک را می‌جنبانید؟ همان که دنیا را به بیابان بَرَهوت بدل کرده و شهرهایش را منهدم ساخته بود، و اسیران خویش را از بازگشت به خانه‌هایشان بازمی‌داشت؟“ پادشاهانِ قومها جملگی در شکوه و جلال هر یک در قبر خویش می‌خسبند، اما تو چون شاخه‌ای منفور و لاشه‌ای لگدمال‌شده هستی! از قبر خود بیرون افکنده‌ و به کُشتگان پوشانده شده‌ای، کشتگانی که به شمشیر دریده شده، و تا به سنگهای گودال فرو رفته‌اند. همچون شاهان به خاک سپرده نخواهی شد، زیرا سرزمینت را ویران کرده‌ای، و قوم خویش را کشته‌ای. «از فرزندان شریران هرگز یاد نخواهد شد؛ پس برای پسرانش کشتارگاهی مهیا سازید، به سبب تقصیر پدران ایشان، مبادا برخیزند و جهان را به تصرف درآورند، و زمین را از شهرها پر سازند.»

به اشتراک گذاشتن
Read اِشعیا 14

اِشعیا 12:14-21 Persian Old Version (POV-FAS)

ای زهره دخترصبح چگونه از آسمان افتادهای؟ ای که امتها راذلیل میساختی چگونه به زمین افکنده شدهای؟ و تو در دل خود میگفتی: «به آسمان صعودنموده، کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت. و بر کوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود. بالای بلندیهای ابرها صعود کرده، مثل حضرت اعلی خواهم شد.» لکن به هاویه به اسفلهای حفره فرود خواهی شد. آنانی که تو را بینند بر تو چشم دوخته و درتو تامل نموده، خواهند گفت: «آیا این آن مرداست که جهان را متزلزل و ممالک را مرتعش میساخت؟ که ربع مسکون را ویران مینمودو شهرهایش را منهدم میساخت و اسیران خودرا به خانه های ایشان رها نمی کرد؟» همه پادشاهان امتها جمیع هر یک در خانه خود با جلال میخوابند. اما تو از قبر خودبیرون افکنده میشوی و مثل شاخه مکروه ومانند لباس کشتگانی که با شمشیر زده شده باشند، که به سنگهای حفره فرو میروند و مثل لاشه پایمال شده. با ایشان در دفن متحدنخواهی بود چونکه زمین خود را ویران کرده، قوم خویش را کشتهای. ذریت شریران تا به ابد مذکورنخواهند شد. برای پسرانش بهسبب گناه پدران ایشان قتل را مهیا سازید، تا ایشان برنخیزند و در زمین تصرف ننمایند و روی ربع مسکون را از شهرها پر نسازند.

به اشتراک گذاشتن
Read اِشعیا 14

اِشعیا 12:14-21 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

«ای ستارهٔ درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! ای که بر قومهای جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی! در دل خود می‌گفتی: ”تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قلهٔ کوهی در شمال که خدایان بر آن اجتماع می‌کنند جلوس خواهم کرد. به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.“ اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. اینک وقتی مردگان تو را می‌بینند به تو خیره شده، می‌پرسند: ”آیا این همان کسی است که زمین و قدرتهای جهان را می‌لرزاند؟ آیا این همان کسی است که دنیا را ویران می‌کرد و شهرها را از بین می‌برد و بر اسیران خود رحم نمی‌کرد؟“ «پادشاهان جهان، شکوهمندانه در قبرهایشان آرامیده‌اند، ولی جنازهٔ تو مثل شاخه‌ای شکسته، دور انداخته شده است. نعش تو در قبر روباز است و روی آن را جنازه‌های کشته‌شدگان جنگ پوشانده و مانند لاشۀ پایمال شده، تا به سنگهای ته گودال فرو رفته است. تو مانند پادشاهان دیگر دفن نخواهی شد، زیرا مملکت خود را از بین بردی و قوم خود را به نابودی کشاندی. از خاندان شرور تو کسی زنده نخواهد ماند. پسران تو به خاطر شرارت اجدادشان کشته خواهند شد، و کسی از آنها باقی نخواهد ماند تا دنیا را فتح کند و شهرها در آن بسازد.»

به اشتراک گذاشتن
Read اِشعیا 14

اِشعیا 12:14-21 مژده برای عصر جدید (TPV)

ای پادشاه بابل، ای ستارۀ نورانی صبح، تو از آسمان افتادی! در گذشته تو ملّتها را شکست دادی، امّا الآن خودت به خاک افتاده‌ای. تو می‌خواستی به آسمانها صعود کنی و تختت را بر فراز بلندترین ستاره‌‌ها بگذاری. تو فکر می‌کردی که مثل یک پادشاه بر فراز آن کوه در شمال، جایی که خدایان جمع می‌شوند، سلطنت خواهی کرد. تو می‌گفتی که بر فراز ابرها صعود می‌کنی و مثل قادر متعال خواهی بود. امّا در عوض، تو به قعر دنیای مردگان کشانده شده‌ای. مردگان با تعجّب تو را می‌بینند و به تو خیره شده‌اند. آنها می‌پرسند: «آیا این همان کسی نیست که زمین را می‌لرزاند و ممالک از ترسش به خود می‌لرزیدند؟ آیا این همان کسی نیست که شهرها را ویران و دنیا را به بیابان تبدیل کرده بود؟ آیا این همان کسی نیست که هیچ‌وقت اسیران را آزاد نکرد و نگذاشت آنها به وطن خود بازگردند؟» تمام پادشاهان زمین در گورهای با شکوه خود خفته‌اند. امّا تو قبری نداری و جسد تو را دور انداخته‌اند تا بگندد. جسد سربازانت که در جنگ کشته شده‌اند روی جسد توست و همهٔ آنها را به یک دخمهٔ سنگین انداخته‌اند و لگدمال می‌شوند. چون تو کشور خود را به ویرانی کشاندی و مردم خود را کشتی، تو مثل سایر پادشاهان دفن نخواهی شد و هیچ‌یک از اعضای خانوادهٔ شریرت زنده نخواهند ماند. کشت و کشتار شروع می‌شود. پسران این پادشاه به‌خاطر گناه پدرانشان کشته می‌شوند. هیچ‌یک از آنها دیگر بر دنیا حکومت نخواهد کرد و شهر دیگری نخواهد ساخت.

به اشتراک گذاشتن
Read اِشعیا 14