غزل غزلها 5:1-8
غزل غزلها 5:1-8 TPV
ای دختران اورشلیم، من سیهچرده، امّا زیبا هستم، همچون چادرهای قیدار و پردههای زرّین بارگاه سلیمان. بهخاطر رنگ پوستم این چنین به من نگاه نکنید، زیرا آفتاب مرا سوزانده. برادرانم بر من خشمگین بودند و مرا به نگهبانی تاکستانها گماشتند. ولی من نتوانستم حتّی از تاکستان بدن خود مراقبت کنم. ای عشق من، به من بگو که گلّهات را کجا میچرانی؟ هنگام ظهر گوسفندانت را کجا میخوابانی؟ چرا در بین گلّههای دوستانت به دنبال تو بگردم؟ ای زیباتر از تمام زنها، اگر نمیدانی، رد گلّهها را دنبال کن و بُزغالههایت را در کنار چادرهای چوپانها بچران.