مزامیر 1:22-15

مزامیر 1:22-15 TPV

خدای من، خدای من! چرا مرا ترک کردی؟ چرا از من دور هستی و کمکم نمی‌کنی و به فریادم نمی‌رسی؟ آه، ای خدای من، روزها التماس می‌کنم و تو جواب نمی‌دهی، شبها ناله و زاری می‌کنم و آرام ندارم. امّا تو به عنوان تنها قدّوس، بر تخت سلطنت نشسته‌ای و بنی‌اسرائیل تو را ستایش می‌کنند. نیاکان ما بر تو توکّل کردند، آنها توکّل نمودند و تو آنها را نجات دادی. به حضور تو زاری نمودند و رهایی یافتند. به تو پناه آوردند و ناامید نشدند. امّا من کِرم هستم، نه انسان. نزد همه‌کس خوار و خفیف شده‌ام. هر که مرا می‌بیند مسخره‌ام می‌کند، آنها سر خود را می‌جنبانند. و می‌گویند: «تو به خداوند توکّل کردی، چرا او تو را نجات نمی‌دهد؟ اگر خداوند تو را دوست دارد، چرا به تو کمک نمی‌کند.» تو بودی که مرا از رحم مادر به دنیا آوردی و در آغوش او از من مراقبت نمودی. از همان روز تولّدم، تو خدای من بوده‌ای و من به تو توکّل نموده‌ام. از من دور مشو، زیرا مشکلات نزدیک است و کسی نیست که به من کمک کند. دشمنان بسیاری همچون گاوانِ نرِ سرزمینِ باشان، مرا احاطه کرده‌اند، و مانند شیرانِ درّنده و غرّان دهان خود را برای من بازکرده‌اند. قوّت من از من بیرون رفته، همچون آبی که برروی زمین ریخته باشد، بند‌بند استخوانهایم از هم جدا شده، و دلم مانند موم در سینه‌ام آب شده است. گلویم همچون سفال خشک شده و زبانم به سقف دهانم چسبیده است و تو مرا بر روی خاک، در حال مرگ رها کرده‌ای.