غزل غزلها 8:4-14
غزل غزلها 8:4-14 NMV
با من از لبنان بیا، ای عروسم؛ با من از لبنان بیا! از قُلۀ اَمانَه و از بلندای سِنیر و حِرمون، از کُنام شیران و کوههای پلنگان به زیر بیا! ای خواهرم و ای عروسم، تو دل مرا ربودهای؛ تو به نگاهی دل مرا ربودهای، به گوهری از گردنبندت! ای خواهرم و ای عروسم، عشقت چه دلنشین است! عشق تو از شراب بسی نیکوتر است، و رایحهات از جمیع عطرها خوشتر! ای عروس من، از لبانت عسل میچکد؛ زیر زبانت، شیر و شهد است، و رایحۀ خوش جامهات، همچون عطرِ لبنان! خواهر و عروس من، باغی است دربسته، چشمهای است قفلشده، و سرچشمهای است مَمهور! نهالهایش بوستان اَنار است، پر از میوههای گوارا، و حَنا و سُنبل؛ پر از سُنبل و زعفران، نی و دارچین و انواع کُندُر، و مُر و عود و دلانگیزترین عطریات!