اِشعیا 1:5-10

اِشعیا 1:5-10 NMV

بگذارید سرود عاشقانۀ خویش را برای محبوبم بسرایم، سرودی در وصف تاکستانش: محبوب مرا تاکستانی بود بر دامن تپه‌ای حاصلخیز. او زمینِ آن را کند و آن را از سنگها زُدود، و بهترین موها را در آن غرس کرد. برجی نیز در میانش ساخت، و چَرخُشتی در آن کَند؛ آنگاه به انتظار نشست تا انگور بیاورد، اما انگورِ تلخ آورد. حال ای ساکنان اورشلیم و مردمان یهودا، میان من و تاکستانم حکم کنید. برای تاکستان من دیگر چه می‌شد کرد، که در آن نکردم؟ پس چرا چون منتظر انگور بودم، انگور تلخ آورد؟ حال به شما می‌گویم با تاکستان خود چه خواهم کرد: پرچینِ آن را بر خواهم داشت تا خورده شود، و دیوارش را فرو خواهم ریخت تا پایمال گردد. آن را ویرانه‌‌ای خواهم ساخت که نه هَرَس خواهد شد و نه علفهای هرز آن کنده خواهد گشت؛ و خار و خس در آن خواهد رویید. ابرها را نیز حکم خواهم کرد که دیگر بر آن باران نبارانند. آری، تاکستانِ خداوندِ لشکرها خاندان اسرائیل است، و مردمان یهودا نهال دلپذیر اویند. او برای انصاف انتظار کشید، و اینک خون‌ریزی بود؛ و برای عدالت، و اینک ناله و فریاد بود! وای بر شما که خانه بر خانه و مزرعه بر مزرعه می‌افزایید، تا آنگاه که مکانی باقی نمانَد و شما تنها صاحبانِ زمین در میان آن باشید! خداوندِ لشکرها در گوش من گفت: «براستی که خانه‌های بسیار منهدم خواهد شد؛ خانه‌‌‌های بزرگ و مجلل، خالی از سَکَنِه خواهد گشت. از ده جریب تاکستان، تنها یک بَت شراب حاصل خواهد شد، و از یک حومِر تخم، تنها یک ایفَه غَله.»

مطالعه اِشعیا 5