غزل غزلها 1:7-4
غزل غزلها 1:7-4 Persian Old Version (POV-FAS)
در شولمیت چه میبینی؟ مثل محفل دولشکر. ناف تو مثل کاسه مدور است که شراب ممزوج در آن کم نباشد. بر تو توده گندم است که سوسنها آن را احاطه کرده باشد. دو پستان تومثل دو بچه توام غزال است. گردن تو مثل برج عاج و چشمانت مثل برکه های حشبون نزددروازه بیت ربیم. بینی تو مثل برج لبنان است که بسوی دمشق مشرف میباشد.
غزل غزلها 1:7-4 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
ای شاهزادهٔ من، پاهای تو در صندل، چه زیباست. انحنای رانهایت همچون جواهراتی است که به دست هنرمندان ماهر تراش داده شده باشند. ناف تو مانند جامی است که پر از شراب گوارا باشد. کمر تو همچون خرمن گندمی است که سوسنها احاطهاش کرده باشند. سینههایت مثل بچه غزالهای دوقلو هستند. گردنت مثل برجی از عاج است و چشمانت مانند آب زلال برکههای حشبون نزد دروازهٔ بیت ربیم. بینی تو به زیبایی برج لبنان است که بر سر راه دمشق میباشد.
غزل غزلها 1:7-4 مژده برای عصر جدید (TPV)
ای شاهدخت من، پاهای تو در کفش چه زیباست. ساقهایت همچون جواهری است که هنرمندی آن را صیقل داده باشد. ناف تو مانند پیالهای است که هرگز از شراب خالی نخواهد بود. کمرت همچون خرمن گندمی است در میان سوسنها سینههایت مثل دو غزال دوقلو هستند. گردنت مثل بُرجی از عاج است و چشمانت همانند حوض شهر حشبون کنار دروازهٔ بیت ربیم هستند. بینی تو به قشنگی بُرج لبنان است که بر سر راه دمشق قرار دارد.
غزل غزلها 1:7-4 هزارۀ نو (NMV)
چه زیباست پاهای تو در صَندَلها، ای دختر نجیبزاده! انحنای رانهایت مانند گوهرهاست، کارِ دستان هنرمند! نافِ تو همچون پیالهای گِرد است، که هرگز از شرابِ آمیخته خالی نیست! شکمت همچون پشتۀ گندم است، که سوسنها احاطهاش کرده باشند. سینههایت همچون دو بچهآهوست، مانند برههای توأمان غزال. گردنت همچون بُرجِ عاج است، و چشمانت برکههای حِشبون، بر کنار دروازۀ بَیترَبّیم. بینیات چون برج لبنان است، که روی به سوی دمشق دارد.