رومیان 1:11-18
رومیان 1:11-18 Persian Old Version (POV-FAS)
پس میگویم آیا خدا قوم خود را ردکرد؟ حاشا! زیرا که من نیز اسرائیلی ازاولاد ابراهیم از سبط بنیامین هستم. خدا قوم خود را که از قبل شناخته بود، رد نفرموده است. آیا نمی دانید که کتاب در الیاس چه میگوید، چگونه بر اسرائیل از خدا استغاثه میکند که «خداوندا انبیای تو را کشته و مذبحهای تو راکندهاند و من به تنهایی ماندهام و در قصد جان من نیز میباشند»؟ لکن وحی بدو چه میگوید؟ اینکه «هفت هزار مرد بجهت خود نگاه داشتم که به نزد بعل زانو نزدهاند». پس همچنین در زمان حاضر نیز بقیتی بحسب اختیار فیض مانده است. و اگر از راه فیض است دیگر از اعمال نیست وگرنه فیض دیگر فیض نیست. اما اگر از اعمال است دیگر از فیض نیست والا عمل دیگر عمل نیست. پس مقصود چیست؟ اینکه اسرائیل آنچه راکه میطلبد نیافته است، لکن برگزیدگان یافتند وباقی ماندگان سختدل گردیدند؛ چنانکه مکتوب است که «خدا بدیشان روح خوابآلود دادچشمانی که نبیند و گوشهایی که نشنود تا امروز.» و داود میگوید که «مائده ایشان برای ایشان تله و دام و سنگ مصادم و عقوبت باد؛ چشمان ایشان تار شود تا نبینند و پشت ایشان را دائم خم گردان.» پس میگویم آیا لغزش خوردند تا بیفتند؟ حاشا! بلکه از لغزش ایشان نجات به امتها رسیدتا در ایشان غیرت پدید آورد. پس چون لغزش ایشان دولتمندی جهان گردید و نقصان ایشان دولتمندی امتها، به چند مرتبه زیادترپری ایشان خواهد بود. زیرا به شماای امت هاسخن میگویم پس از اینروی که رسول امت هامی باشم خدمت خود را تمجید مینمایم، تاشاید ابنای جنس خود را به غیرت آورم و بعضی از ایشان را برهانم. زیرا اگر رد شدن ایشان مصالحت عالم شد، بازیافتن ایشان چه خواهدشد؟ جز حیات از مردگان! و چون نوبر مقدس است، همچنان خمیره و هرگاه ریشه مقدس است، همچنان شاخهها. و چون بعضی از شاخهها بریده شدند و تو که زیتون بری بودی در آنها پیوند گشتی و در ریشه وچربی زیتون شریک شدی، بر شاخهها فخرمکن و اگر فخر کنی تو حامل ریشه نیستی بلکه ریشه حامل تو است.
رومیان 1:11-18 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
حال، از شما میپرسم که آیا خدا قوم خود اسرائیل را رها کرده و ایشان را ترک گفته است؟ هرگز؛ به هیچ وجه چنین نیست! فراموش نکنید که من خود، یهودی و از نسل ابراهیم و از طایفهٔ بنیامین هستم. نه، خدا قوم خود را که از ابتدا برگزیده بود، رد نکرده است. مگر نمیدانید کتب مقدّس در ماجرای مربوط به ایلیای نبی، چه میگوید و اینکه او چگونه از قوم اسرائیل نزد خدا لب به شکایت میگشاید؟ «خداوندا، ایشان انبیای تو را کشته و مذبحهای تو را ویران کردهاند، و فقط من ماندهام، و میخواهند مرا هم بکُشند.» آیا به خاطر دارید خدا به او چه جواب داد؟ خدا فرمود: «تنها تو نیستی که باقی ماندهای! به غیر از تو هفت هزار نفر دیگر هم باقی نگاه داشتهام که هنوز مرا میپرستند و در برابر بت بعل زانو نزدهاند!» امروز نیز همینطور است، به این ترتیب که تمام یهودیان خدا را فراموش نکردهاند. خدا در اثر فیض خود، عدهای را از میان آنان برگزیده است تا نجات دهد. بنابراین، اگر این نجات، همانطور که گفتیم، در اثر فیض خدا باشد، طبیعتاً دیگر به سبب اعمال نیک آنان نخواهد بود. زیرا اگر در اثر اعمال نیک آنان باشد، در آن صورت فیض دیگر فیض نیست. پس موضوع این است: قوم اسرائیل که مشتاقانه در پی دریافت لطف الهی بودند، به مقصود خود نرسیدند. البته عدهای از ایشان موفق شدند، آن عده که خدا انتخاب کرده بود، اما بقیه سختدل شدند. چنانکه نوشته شده: «تا به امروز خدا روح بیحسی به آنها داده است، و چشمان و گوشهایشان را طوری بسته است که نتوانند ببینند و بشنوند.» داوود نبی نیز در این باره چنین گفته است: «همان بهتر که سفرهٔ رنگینشان برایشان دام و تله باشد تا تصور کنند دنیا به کامشان است. باشد که برکاتشان باعث لغزششان گردد و عقوبتی را که سزاوارش هستند، دریافت کنند. چشمانشان کور شود تا نتوانند ببینند، و کمرهایشان همیشه خم بماند.» آیا این به آن معناست که برای قوم خدا که منحرف شده و سقوط کردهاند دیگر امیدی نیست؟ هرگز! هدف خدا این بود که هدیهٔ نجات خود را به غیریهودیان عطا کند تا از این راه در یهودیان غیرتی به وجود آید و ایشان نیز طالب نجات گردند. از آنجا که یهودیان هدیهٔ نجات خدا را نپذیرفتند و لغزیدند، هدیهٔ نجات و برکات غنی الهی در اختیار سایر مردم دنیا قرار گرفت. حال، اگر یهودیان هم به مسیح ایمان بیاورند، چه نعمتهای بزرگتری نصیب مردم دنیا خواهد شد! اکنون روی سخنم با شما غیریهودیان است. چنانکه میدانید خدا مرا به عنوان رسول خود برای خدمت به غیریهودیان انتخاب کرده است و من به این موضوع افتخار میکنم، با این امید که وادارشان کنم طالب همان برکتی باشند که شما غیریهودیان دارید و از این راه باعث نجات برخی از ایشان شوم. زیرا اگر رد شدن آنان توسط خدا سبب نجات بقیۀ مردم جهان شد، پس حال اگر یهودیان نیز به سوی مسیح بازگردند، چه پرشکوه و عالی خواهد شد! مانند این خواهد بود که مردگان به زندگی بازگردند! از آنجا که ابراهیم و سایر اجداد اسرائیل مقدّس بودند، فرزندانشان نیز باید همانطور باشند، چنانکه تمام تودۀ خمیر مقدّس است چون تکهای از آن به عنوان هدیه تقدیم میشود. و اگر ریشۀ درخت مقدّس باشد، شاخهها نیز مقدّسند. اما بعضی از شاخههای این درخت که یهودیان باشند بریده شدند و به جای آنها، شاخههای زیتون وحشی، یعنی شما غیریهودیان پیوند زده شدید. پس اکنون شما در آن برکاتی که خدا به ابراهیم و فرزندانشان وعده داد شریک هستید، همانگونه که شاخههای پیوند شده، در شیره و مواد غذایی درخت اصلی شریک میشوند. اما باید مواظب باشید که دچار غرور نشوید و به این نبالید که به جای شاخههای بریده، قرار گرفتهاید. فراموش نکنید که ارزش شما فقط به این است که جزئی از درخت هستید. بله، شما فقط یک شاخهاید، نه ریشه.
رومیان 1:11-18 مژده برای عصر جدید (TPV)
پس میپرسم: آیا خدا قوم خود را رد كرده است؟ به هیچ وجه! خود من اسرائیلی و فرزند ابراهیم و از طایفهٔ بنیامین هستم. خدا قومی را كه از ابتدا برگزیده بود، رد نكرده است. آیا نمیدانید کتابمقدّس دربارهٔ الیاس چه میفرماید؟ وقتی الیاس علیه اسرائیل به خدا شكایت میکند، میگوید: «خداوندا، انبیای تو را کشتهاند و قربانگاههای تو را ویران ساختهاند و من تنها باقیماندهام و اینک آنان قصد جان مرا دارند.» امّا خدا چه پاسخی به او داد؟ او فرمود: «من هفت هزار مرد كه در جلوی بت بعل زانو نزدهاند برای خود نگاه داشتهام.» پس همچنین در حال حاضر تعداد كمی كه خدا بر اثر فیض خود برگزیده است، وجود دارند. اگر این از فیض خداست، دیگر بسته به کارهای انسانی نیست و امّا اگر به کارهای انسان مربوط است، دیگر فیض معنایی نخواهد داشت. پس مقصود چیست؟ مقصود این است كه قوم اسرائیل آنچه را كه میطلبید نیافته است. برگزیدگان آن را یافتند و سایرین نسبت به آن بیاعتنا گردیدند، چنانکه كلام خدا میفرماید: «خدا یک حالت بیحسّی به ایشان داد، یعنی چشمانی كه نمیبیند و گوشهایی كه نمیشنود و حتّی تا به امروز این حالت ادامه یافته است.» و داوود میگوید: «سفرهٔ آنها برای ایشان تله و دام و سنگ لغزشدهنده و عقوبت باد. چشمان آنان تار گردد تا نبیند و پشت ایشان زیر بار تا ابد خم شود.» از شما میپرسم: آیا این لغزش یهودیان برای شكست كامل آنها بود؟ به هیچ وجه، بلكه تا در اثر خطای آنها، نجات به غیر یهودیان برسد و این باعث رَشک و حسادت آنان شود. حال اگر خطای آنها موجب دولتمندی جهان و شكست ایشان موجب سعادتمندی ملل گردیده است، تصوّر كنید این بركات چقدر بیشتر خواهد بود، هرگاه تعداد یهودیان به كمال برسد! اكنون ای غیر یهودیان، روی سخن من با شماست و چون خود من رسولی برای غیر یهودیان هستم به مأموریت خویش افتخار میکنم. شاید با این روش بتوانم حسادت قوم خود را برانگیزم و از این راه بعضی از آنان را نجات دهم، زیرا اگر رد شدن آنها سبب آشتی جهان با خدا شد، برگشت آنان چه نتیجهای جز رستاخیز از مردگان خواهد داشت؟ اگر اولین مشت خمیر تقدیس شده باشد بقیّهٔ آن نیز مقدّس است و اگر ریشهٔ درخت تقدیس شده باشد شاخههایش نیز مقدّس میباشند. امّا اگر بعضی از شاخهها بریده شدهاند و تو که نهال زیتون جنگلی بودی به جای آنها پیوند شدی و در ریشه و چربی زیتون شریک گردیدی، به برتری خود به شاخههای بریده شده فخر نكن و اگر فخر میکنی، بهخاطر داشته باش كه تو حامل ریشه نیستی، بلكه ریشه حامل توست.
رومیان 1:11-18 هزارۀ نو (NMV)
پس میپرسم: آیا خدا قوم خود را رد کرده است؟ هرگز؛ زیرا من خود اسرائیلیام، از نسل ابراهیم و از قبیلۀ بِنیامین. خدا قوم خود را که از پیش شناخت، رد نکرده است. آیا نمیدانید کتاب دربارۀ ایلیا چه میگوید؟ دربارۀ اینکه او چگونه از دست قوم اسرائیل نزد خدا استغاثه کرد و گفت: «خداوندا، انبیای تو را کشته و مذبحهایت را ویران کردهاند. تنها من باقی ماندهام و حال قصد جان مرا نیز دارند.» امّا پاسخ خدا به او چه بود؟ اینکه «من برای خود هفت هزار تن باقی نگاه داشتهام که در برابر بَعَل زانو نزدهاند.» به همینسان، در زمان حاضر نیز باقیماندگانی هستند که از راه فیض انتخاب شدهاند. امّا اگر از راه فیض باشد، دیگر بر پایۀ اعمال نیست؛ وگرنه فیض دیگر فیض نیست. [امّا اگر از راه اعمال باشد، دیگر بر پایۀ فیض نیست؛ وگرنه عمل دیگر عمل نیست.] پس چه نتیجه میگیریم؟ اینکه اسرائیل آنچه را مشتاقانه در پی کسبش بود، به دست نیاورد. امّا برگزیدگان به دست آوردند و دیگران به سختدلی دچار شدند. چنانکه نوشته شده است: «تا به امروز خدا روح رخوت به آنان داد و چشمانی که نتوانند ببینند و گوشهایی که نتوانند بشنوند.» و داوود میگوید: «سفرۀ ایشان برایشان دام و تله باشد و به سنگ لغزش و مکافات بدل گردد. چشمانشان تار شود تا نتوانند ببینند و کمرهایشان همواره خمیده گردد.» باز میپرسم: آیا لغزیدند تا برای همیشه بیفتند؟ هرگز! بلکه با نافرمانی آنان، غیریهودیان از نجات بهرهمند شدند، تا در قوم اسرائیل غیرت پدید آید. امّا اگر نافرمانی آنها باعث غنای جهان گشت و شکستشان باعث غنای غیریهودیان، کامل شدن تعدادشان چه نتایج بس عظیمتری در پی خواهد داشت؟ روی سخنم با شما غیریهودیان است. از آنجا که من رسول غیریهودیانم، به خدمت خود بسیار میبالم، با این امید که همنژادان خود را به غیرت آورم و برخی از آنان را نجات بخشم. زیرا اگر رد شدنِ ایشان به معنی آشتیِ جهان است، پذیرفتهشدنشان چه خواهد بود، جز حیات از مردگان؟ اگر تکهای از تودۀ خمیر که به عنوان نوبر تقدیم میشود، مقدّس باشد، در این صورت، تمامی آن خمیر مقدّس است؛ و اگر ریشه مقدّس باشد، پس شاخهها نیز مقدّسند. و اگر برخی از شاخهها بریده شدند و تو که شاخۀ زیتون وحشی بودی در میان شاخههای دیگر به درخت زیتون پیوند شدی و اکنون از شیرۀ مقوّی ریشۀ آن تغذیه میکنی، بر آن شاخهها فخر مفروش. اگر چنین میکنی، به یاد داشته باش که تو حامل ریشه نیستی، بلکه ریشه حامل توست.