مزمور 1:77-6
مزمور 1:77-6 Persian Old Version (POV-FAS)
آواز من بسوی خداست و فریادمی کنم. آواز من بسوی خداست گوش خود را به من فرا خواهد گرفت. در روز تنگی خود خداوند را طلب کردم. در شب، دست من دراز شده، بازکشیده نگشت و جان من تسلی نپذیرفت. خدا را یاد میکنم و پریشان میشوم. تفکر مینمایم و روح من متحیر میگردد، سلاه. چشمانم را بیدار میداشتی. بیتاب میشدم وسخن نمی توانستم گفت. درباره ایام قدیم تفکرکردهام. درباره سالهای زمانهای سلف. سرودشبانه خود را بخاطر میآورم و در دل خود تفکرمی کنم و روح من تفتیش نموده است.
مزمور 1:77-6 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
با صدایی بلند به سوی خدا فریاد برمیآورم! به سوی خدا فریاد برمیآورم تا صدای مرا بشنود. به هنگام گرفتاری از خدا کمک میطلبم. تمام شب به سوی او دست نیاز دراز میکنم. تا دعایم را مستجاب نکند آرام نخواهم گرفت. خدا را به یاد میآورم و از حسرت مینالم. به فکر فرو میروم و پریشان میشوم. او نمیگذارد خواب بچشمانم بیاید. از شدت ناراحتی نمیتوانم حرف بزنم. به روزهای گذشته فکر میکنم، به سالهایی که پشت سر نهادهام میاندیشم. تمام شب را در تفکر میگذرانم و از خود میپرسم
مزمور 1:77-6 مژده برای عصر جدید (TPV)
با صدای بلند نزد خدا زاری میکنم. در پیشگاه خدا فریاد میکنم تا او مرا بشنود. به هنگام سختی، به درگاه خداوند دعا میکنم و تمام شب دستهای خود را به سوی او بلند میکنم، امّا تسلّی نمییابم. خدا را یاد میکنم و آه میکشم. زمانی که به فکر فرو میروم، مأیوس میشوم. خواب را از من گرفتهای، آنقدر پریشانم که نمیتوانم حرف بزنم. به روزگار گذشته فکر میکنم و سالهای پیش را به یاد میآورم. تمام شب با خود فکر میکنم و میاندیشم و از خود میپرسم
مزمور 1:77-6 هزارۀ نو (NMV)
آواز من به سوی خداست، و فریاد برمیآورم؛ آواز من به سوی خداست، و او به من گوش فرا خواهد داد! در روز تنگی خویش خداوندگار را میجویم؛ شبانگاه دست من دراز شده، بازکشیده نمیشود، و جانم از تسلی پذیرفتن ابا میکند. خدا را یاد میکنم و مینالم؛ تأمل میکنم و روحم بیهوش میشود. سِلاه چشمانم را باز نگاه میداری؛ چنان پریشانم که سخن نمیتوانم گفت. به ایام گذشته میاندیشم، به سالهای روزگاران پیشین. شبانگاه سرود خویش را به یاد میآورم؛ در دل میاندیشم و روح من تفتیش میکند