مزمور 1:16-8
مزمور 1:16-8 Persian Old Version (POV-FAS)
ای خدا مرا محافظت فرما، زیرا برتوتوکل میدارم. خداوند را گفتم: «توخداوند من هستی. نیکویی من نیست غیر از تو.» و اما مقدسانی که در زمیناند و فاضلان، تمامی خوشی من در ایشان است. دردهای آنانی که عقب (خدای ) دیگر میشتابند، بسیار خواهدشد. هدایای خونیایشان را نخواهم ریخت، بلکه نام ایشان را به زبانم نخواهم آورد. خداوند نصیب قسمت و کاسه من است. توقرعه مرا نگاه میداری. خطه های من بهجایهای خوش افتاد. میراث بهی به من رسیده است. خداوند را که مرا نصیحت نمود، متبارک میخوانم. شبانگاه نیز قلبم مرا تنبیه میکند. خداوند را همیشه پیش روی خود میدارم. چونکه بهدست راست من است، جنبش نخواهم خورد.
مزمور 1:16-8 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
ای خدا، از من محافظت فرما، زیرا که به تو پناه آوردهام. به خداوند گفتم: «تو خداوند من هستی و من جز تو هیچ چیز خوب ندارم.» بزرگان واقعی دنیا کسانی هستند که به تو ایمان دارند، و ایشان مایهٔ شادی من میباشند. آنان که به دنبال خدایان دیگر میروند دچار دردهای زیادی خواهند شد. من برای این خدایان قربانی نخواهم کرد و حتی نام آنها را بر زبان نخواهم آورد. ای خداوند، تو همه چیز من هستی! تو پیالۀ برکت من هستی! آنچه دارم، در تو محفوظ است. زمینی که به من بخشیدهای زمینی است دلپذیر. چه میراثی عالی به من دادهای! خداوند را شکر میکنم که مرا راهنمایی میکند و حتی شب هنگام نیز مرا تعلیم میدهد. خداوند را همیشه پیش روی خود میدارم. او در کنار من است و هیچ چیز نمیتواند مرا بلرزاند.
مزمور 1:16-8 مژده برای عصر جدید (TPV)
خدایا، مرا محافظت فرما، زیرا به تو پناه آوردهام. به خداوند گفتم: «تو خداوند من هستی، و هر چیز نیكویی که دارم، از توست.» ایمانداران این سرزمین، اشخاص نجیبی هستند و دلخوشی من به ایشان است. آنهایی که پیرو خدایان دیگر هستند، غم و اندوهشان زیاد میشود. در مراسم قربانیهای آنها شرکت نمیکنم و نام آنها را ذکر هم نخواهم کرد. خداوندا، تو همهچیز من هستی و آنچه را که نیاز دارم، به من عطا کردهای. آیندهٔ من در دست توست. آنچه را که نصیب من کردهای بسیار عالی و نیکوست. خداوند را شکر میکنم، زیرا که مرا راهنمایی میکند. شبانگاه نیز وجدانم به من هشدار میدهد. هرگز خدا را فراموش نمیکنم، او همیشه نزد من است، هیچ چیز نمیتواند مرا بلغزاند.
مزمور 1:16-8 هزارۀ نو (NMV)
خدایا، مرا محافظت فرما، زیرا که در تو پناه جُستهام. خداوند را گفتم: «تویی خداوندگار من؛ جز تو مرا چیز نیکویی نیست!» و اما مقدسینی که بر زمینند، آنانند والامرتبگانی که همۀ خوشی من در ایشان است. غمهای کسانی که در پی خدایی دیگر میشتابند، بسیار خواهد شد؛ هدایای خونی ایشان را نخواهم ریخت و نامشان را بر زبان نخواهم آورد. خداوندا، تویی نصیبِ مقرر و پیالۀ من؛ تو سهم مرا نگاه میداری. حدود من به جاهای دلپذیر افتاده است؛ میراثی دلانگیز به من رسیده. خداوند را که به من مشورت میدهد، متبارک میخوانم؛ شبانگاه نیز دلم مرا تأدیب میکند. خداوند را همواره پیش روی خود میدارم. چون بر دست راست من است، جنبش نخواهم خورد.