نِحِمیا 1:7-73

نِحِمیا 1:7-73 هزارۀ نو (NMV)

چون حصار بنا شد و در‌هایش را بر پا داشتم، و نگهبانان، سرایندگان و لاویان تعیین شدند، ادارۀ امور اورشلیم را به برادرم حَنانی، و حَنَنیا فرماندۀ اَرگ، سپردم زیرا مردی بود امین و خداترس‌تر از بیشتر مردم. آنگاه ایشان را گفتم: «دروازه‌های اورشلیم نباید تا پیش از گرم شدن آفتاب گشوده شود. تا زمانی که نگهبانان پاس می‌دهند، باید درها را بسته نگاه داشته، قفل کنند. همچنین از ساکنان اورشلیم نگهبانان تعیین کنید تا برخی بر جایگاه خود و برخی در مقابل خانۀ خویش پاس دهند.» شهر وسیع و بزرگ بود ولی ساکنان آن اندک بودند و خانه‌ها هنوز بنا نشده بود. پس خدایم این را در دل من نهاد که نُجبا و صاحبمنصبان و مردم را گرد آورم تا بر طبق نسب‌نامه‌هایشان نامنویسی شوند. و نسب‌نامۀ نخستین بازگشتگان را یافتم که در آن چنین نوشته شده بود: اینانند اهل ولایت که از میان تبعیدیانی که نبوکدنصر، پادشاه بابِل، به اسارت برده بود، برآمدند. آنان به اورشلیم و یهودا بازگشته، هر یک به شهر خویش رفتند. ایشان همراه زروبابِل، یِشوعَ، نِحِمیا، عَزَریا، رَعَمیا، نَحَمانی، مُردِخای، بِلشان، مِسفارِت، بِغوای، نِخوم و بَعَنا آمدند. شمار مردان قوم اسرائیل: پسران فَرعوش، ۲۱۷۲. پسران شِفَطیا، ۳۷۲. پسران آرَح، ۶۵۲. پسران فَحَت‌موآب، یعنی پسران یِشوعَ و یوآب، ۲۸۱۸ نفر. پسران عیلام، ۱۲۵۴. پسران زَتّو، ۸۴۵. پسران زَکّای، ۷۶۰. پسران بِنّوی، ۶۴۸. پسران بِبای، ۶۲۸. پسران عَزجَد، ۲۳۲۲. پسران اَدونیقام، ۶۶۷. پسران بِغوای، ۲۰۶۷. پسران عادین، ۶۵۵. پسران آطیر، از خاندان حِزِقیا، ۹۸. پسران حاشوم، ۳۲۸. پسران بیصای، ۳۲۴. پسران حاریف، ۱۱۲. پسران جِبعون، ۹۵. مردان بِیت‌لِحِم و نِطوفَه، ۱۸۸. مردان عَناتوت، ۱۲۸. مردان بِیت‌عَزمَوِت، ۴۲. مردان قَریه‌یِعاریم و کِفیرَه و بِئیروت، ۷۴۳. مردان رامَه و جِبَع، ۶۲۱. مردان مِکماس، ۱۲۲. مردان بِیت‌ئیل و عای، ۱۲۳. مردان نِبوی دیگر، ۵۲. پسران عیلامِ دیگر، ۱۲۵۴. پسران حاریم، ۳۲۰. پسران اَریحا، ۳۴۵. پسران لود و حادید و اونو، ۷۲۱. پسران سِنائَه، ۳۹۳۰. کاهنان: پسران یِدَعیا، از خاندان یِشوعَ، ۹۷۳. پسران اِمّیر، ۱۰۵۲. پسران فَشحور، ۱۲۴۷. پسران حاریم، ۱۰۱۷. لاویان: پسران یِشوعَ، از خاندان قَدمیئیل و از خاندان هودوا، ۷۴. سرایندگان: پسران آساف، ۱۴۸. نگهبانان: پسران شَلّوم، پسران آطیر، پسران طَلمون، پسران عَقّوب، پسران حَطیطا و پسران شوبای، ۱۳۸. خادمان معبد: پسران صیحا، پسران حَسوفا، پسران طَبّاعوت، پسران قیروس، پسران سیعا، پسران فادون، پسران لِبانَه، پسران خَجابَه، پسران شَلمای، پسران حانان، پسران جِدّیل، پسران جاحَر، پسران رِآیا، پسران رِصین، پسران نِقودا، پسران جَزّام، پسران عُزَّه، پسران فاسیَح، پسران بیسای، پسران مِعونیم، پسران نِفوشِسیم، پسران بَقبوق، پسران حَقوفا، پسران حَرحور، پسران بَصلیت، پسران مِحیدا، پسران حَرشا، پسران بَرقوس، پسران سیسِرا، پسران تامَح، پسران نِصیَح، پسران حَطیفا. پسران خادمان سلیمان: پسران سوطای، پسران سوفِرِت، پسران فِریدا، پسران یَعَلا، پسران دَرقون، پسران جِدّیل، پسران شِفَطیا، پسران حَطّیل، پسران فوخِرِه‌حَظِبائیم و پسران آمون. شمار خادمان معبد و پسران خادمان سلیمان بر روی هم ۳۹۲ بود. اینانند کسانی که از شهرهای تِل‌مِلَح و تِل‌حَرشا و کِروب و اَدّون و اِمّیر برآمدند، اما نمی‌توانستند نشان دهند که خاندان و دودمانشان از اسرائیلند: پسران دِلایا و پسران طوبیا و پسران نِقودا، ۶۴۲. از کاهنان: پسران حَبایا، پسران هَقّوص و پسران بَرزِلّایی، که یکی از دختران بَرزِلّایی جِلعادی را به زنی گرفت، و به نام ایشان نامیده شد. اینان نامهای خود را در میان کسانی که در نسب‌نامه‌ها ثبت شده بودند جستجو کردند، اما نیافتند، از این رو به سبب نداشتن شرایط لازم از کهانت محروم شدند. پس فرماندار به ایشان گفت تا کاهنی دارای اوریم و تُمّیم برنخیزد نباید از خوراک بسیار مقدس بخورند. شمار تمامی جماعت بر روی هم ۴۲۳۶۰ تن بود، سوای غلامان و کنیزان ایشان که شمار آنها ۷۳۳۷ تن بود. آنان ۲۴۵ سرایندۀ مرد و زن نیز داشتند. شمار اسبان ایشان ۷۳۶، قاطرانشان ۲۴۵، شترانشان ۴۳۵ و الاغانشان ۶۷۲۰ بود. برخی از سران خاندانها به جهت انجام کار هدیه دادند. فرماندار ۱۰۰۰ دِرهَمِ طلا، ۵۰ پیاله و ۵۳۰ دست پیراهن کهانت به خزانه اهدا کرد. برخی از سران خاندانها ۲۰۰۰۰ دِرهَمِ طلا و ۲۲۰۰ مینای نقره به جهت انجام کار به خزانه اهدا کردند. و آنچه مابقی قوم اهدا کردند ۲۰۰۰۰ دِرهَمِ طلا، ۲۰۰۰ مینای نقره و ۶۷ دست پیراهن کهانت بود. پس کاهنان و لاویان و نگهبانان دروازه و سرایندگان و برخی از مردم و خادمان معبد و تمامی اسرائیل در شهرهایشان سکونت گزیدند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه نِحِمیا 7

نِحِمیا 1:7-73 Persian Old Version (POV-FAS)

و چون حصار بنا شد و درهایش را برپانمودم و دربانان و مغنیان و لاویان ترتیب داده شدند، آنگاه برادر خود حنانی و حننیارئیس قصر را، زیرا که او مردی امین و بیشتر ازاکثر مردمان خداترس بود، بر اورشلیم فرمان دادم. و ایشان را گفتم دروازه های اورشلیم را تاآفتاب گرم نشود باز نکنند و مادامی که حاضرباشند، درها را ببندند و قفل کنند و از ساکنان اورشلیم پاسبانان قرار دهید که هر کس به پاسبانی خود و هر کدام به مقابل خانه خویش حاضرباشند. و شهر وسیع و عظیم بود و قوم در اندرونش کم و هنوز خانهها بنا نشده بود. و خدای من دردلم نهاد که بزرگان و سروران و قوم را جمع نمایم تا برحسب نسب نامهها ثبت کردند و نسب نامه آنانی را که مرتبه اول برآمده بودند یافتم و در آن بدین مضمون نوشته دیدم: اینانند اهل ولایتها که از اسیری آن اشخاصی که نبوکدنصر پادشاه بابل به اسیری برده بود، برآمده بودند و هر کدام از ایشان به اورشلیم و یهودا به شهر خود برگشته بودند. اما آنانی که همراه زربابل آمده بودند: یسوع و نحمیا و عزریا و رعمیا و نحمانی و مردخای و بلشان و مسفارت و بغوای و نحوم و بعنه. و شماره مردان قوم اسرائیل: بنی فرعوش، دوهزار و یک صد وهفتاد و دو. بنی شفطیا، سیصد و هفتاد و دو. بنی آرح، ششصد و پنجاه و دو. بنی فحت موآب از بنی یشوع و یوآب، دو هزار و هشتصد وهجده. بنی عیلام، هزار و دویست و پنجاه وچهار. بنی زتو، هشتصد و چهل و پنج. بنی زکای، هفتصد و شصت. بنی بنوی، ششصد و چهل و هشت. بنی بابای، ششصد وبیست و هشت. بنی عزجد، دو هزار و سیصد وبیست و دو. بنی ادونیقام، ششصد و شصت وهفت. بنی بغوای، دو هزار و شصت و هفت. بنی عادین، ششصد و پنجاه و پنج. بنی آطیراز (خاندان ) حزقیا، نود و هشت. بنی حاشوم، سیصد و بیست و هشت. بنی بیصای، سیصد وبیست و چهار. بنی حاریف، صد و دوازده. بنی جبعون، نود و پنج. مردمان بیت لحم ونطوفه، صد و هشتاد و هشت. مردمان عناتوت، صد و بیست و هشت. مردمان بیت عزموت، چهل و دو. مردمان قریه یعاریم و کفیره و بئیروت، هفتصد و چهل و سه. مردمان رامه و جبع، ششصد و بیست و یک. مردمان مکماس، صد و بیست و دو. مردمان بیت ایل و عای، صد و بیست و سه. مردمان نبوی دیگر، پنجاه و دو. بنی عیلام دیگر، هزارو دویست و پنجاه و چهار. بنی حاریم، سیصدو بیست. بنی اریحا، سیصد و چهل و پنج. بنی لود و حادید و اونو، هفتصد و بیست و یک. بنی سنائه، سه هزار و نه صد و سی. و اماکاهنان: بنی یدعیا از خاندان یشوع، نه صد و هفتادو سه. بنی امیر، هزار و پنجاه و دو. بنی فشحور، هزار و دویست و چهل و هفت. بنی حاریم، هزار و هفده. و اما لاویان: بنی یشوع از (خاندان ) قدمیئیل و از بنی هودویا، هفتاد و چهار. و مغنیان: بنی آساف، صد وچهل و هشت. و دربانان: بنی شلوم و بنی آطیرو بنی طلمون و بنی عقوب و بنی حطیطه وبنی سوبای، صد و سی و هشت. و اما نتینیم: بنی صیحه، بنی حسوفا، بنی طبایوت. بنی فیروس، بنی سیعا، بنی فادون. بنی لبانه، بنی حجابه، بنی سلمای. بنی حانان، بنی جدیل، بنی جاحر. بنی رآیا، بنی رصین، بنی نقودا. بنی جزام، بنی عزا، بنی فاسیح. بنی بیسای، بنی معونیم، بنی نفیشسیم. بنی بقبوق، بنی حقوفا، بنی حرحور. بنی بصلیت، بنی محیده، بنی حرشا. بنی برقوس، بنی سیسرا، بنی تامح. بنی نصیح، بنی حطیفا. و پسران خادمان سلیمان: بنی سوطای، بنی سوفرت، بنی فریدا. بنی یعلا، بنی درقون، بنی جدیل. بنی شفطیا، بنی حطیل، بنی فوخره حظبائیم، بنی آمون. جمیع نتینیم و پسران خادمان سلیمان، سیصدو نود و دو. و اینانند آنانی که از تل ملح و تل حرشاکروب و ادون و امیر برآمده بودند، اماخاندان پدران و عشیره خود را نشان نتوانستندداد که آیا از اسرائیلیان بودند یا نه. بنی دلایا، بنی طوبیا، بنی نقوده، ششصد و چهل و دو. و ازکاهنان: بنی حبایا، بنی هقوص، بنی برزلای که یکی از دختران برزلایی جلعادی را به زنی گرفته بود، پس به نام ایشان مسمی شدند. اینان انساب خود را در میان آنانی که در نسب نامه هاثبت شده بودند طلبیدند، اما نیافتند، پس ازکهانت اخراج شدند. پس ترشاتا به ایشان امر فرمود که تا کاهنی با اوریم و تمیم برقرار نشود، از قدس اقداس نخورند. تمامی جماعت با هم چهل و دو هزارو سیصد و شصت نفر بودند. سوای غلامان وکنیزان ایشان که هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر بودند و مغنیان و مغنیات ایشان دویست وچهل و پنج نفر بودند. و اسبان ایشان، هفتصدو سی و شش و قاطران ایشان، دویست و چهل وپنج. و شتران، چهار صد و سی و پنج وحماران، ششهزار و هفتصد و بیست بود. و بعضی از روسای آبا هدایا به جهت کاردادند. اما ترشاتا هزار درم طلا و پنجاه قاب وپانصد و سی دست لباس کهانت به خزانه داد. وبعضی از روسای آبا، بیست هزار درم طلا و دوهزار و دویست منای نقره به خزینه به جهت کاردادند. و آنچه سایر قوم دادند این بود: بیست هزار درم طلا و دو هزار منای نقره و شصت وهفت دست لباس کهانت. پس کاهنان و لاویان و دربانان و مغنیان و بعضی از قوم و نتینیم و جمیع اسرائیل، در شهرهای خود ساکن شدند و چون ماه هفتم رسید، بنیاسرائیل در شهرهای خودمقیم بودند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه نِحِمیا 7

نِحِمیا 1:7-73 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

پس از آنکه حصار شهر را تعمیر کردیم و دروازه‌ها را کار گذاشتیم و نگهبانان و نوازندگان و لاویان را سر کار گماشتیم، مسئولیت ادارهٔ شهر اورشلیم را به برادرم حنانی و حننیا واگذار کردم. حننیا فرمانده قلعه نظامی و مردی بسیار امین بود و در خداترسی کسی به پای او نمی‌رسید. به ایشان دستور دادم که صبحها دروازه‌های اورشلیم را بعد از بالا آمدن آفتاب باز کنند و شبها نیز نگهبانان قبل از ترک پستشان دروازه‌ها را ببندند و قفل کنند. در ضمن، گفتم نگهبانانی از اهالی اورشلیم تعیین کنند تا نگهبانی بدهند و هر کس خانه‌اش نزدیک حصار است، نگهبان آن قسمت از حصار باشد. شهر اورشلیم بسیار وسیع بود و جمعیت آن کم، و هنوز خانه‌ها بازسازی نشده بود. آنگاه خدای من در دلم گذاشت که تمام سران و بزرگان و اهالی شهر را برای بررسی نسب نامه‌هایشان جمع کنم. نسب نامه‌های کسانی را که قبلاً به یهودا بازگشته بودند در کتابی با این مضمون یافتم: عدهٔ زیادی از یهودیانی که نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل آنها را اسیر کرده به بابِل برده بود، به یهودا و اورشلیم بازگشتند و هر کس به زادگاه خود رفت. رهبران یهودیان در این سفر عبارت بودند از: زروبابِل، یهوشع، نحمیا، عزریا، رعمیا، نحمانی، مردخای، بلشان، مسفارت، بغوای، نحوم، بعنه. نام طایفه‌های یهودیانی که به وطن بازگشتند و تعداد آنها به شرح زیر است: از طایفۀ فرعوش ۲٬۱۷۲ نفر؛ از طایفۀ شفطیا ۳۷۲ نفر؛ از طایفۀ آرح ۶۵۲ نفر؛ از طایفۀ فحت موآب (که از نسل یشوع و یوآب بود) ۲٬۸۱۸ نفر؛ از طایفۀ عیلام دیگر ۱٬۲۵۴ نفر؛ از طایفۀ زتوه ۸۴۵ نفر؛ از طایفۀ زکای ۷۶۰ نفر؛ از طایفۀ بنوی ۶۴۸ نفر؛ از طایفۀ ببای ۶۲۸ نفر؛ از طایفۀ ازجد ۲٬۳۲۲ نفر؛ از طایفۀ ادونیقام ۶۶۷ نفر؛ از طایفۀ بغوای ۲٬۰۶۷ نفر؛ از طایفۀ عادین ۶۵۵ نفر؛ از طایفۀ آطیر (که از نسل حِزِقیا بود) ۹۸ نفر؛ از طایفۀ حاشوم ۳۲۸ نفر؛ از طایفۀ بیصای ۳۲۴ نفر؛ از طایفۀ حاریف ۱۱۲ نفر؛ از طایفۀ جبعون ۹۵ نفر؛ از طایفه‌های بیت‌لحم و نطوفه ۱۸۸ نفر؛ از طایفۀ عناتوت ۱۲۸ نفر؛ از طایفۀ بیت عزموت ۴۲ نفر؛ از طایفه‌های قریه یعاریم، کفیره، و بئیروت ۷۴۳ نفر؛ از طایفه‌های رامه و جبع ۶۲۱ نفر؛ از طایفۀ مِکماس ۱۲۲ نفر؛ از طایفه‌های بیت‌ئیل و عای ۱۲۳ نفر؛ از طایفۀ نبوی ۵۲ نفر؛ از طایفۀ عیلام ۱٬۲۵۴ نفر؛ از طایفۀ حاریم ۳۲۰ نفر؛ از طایفۀ اریحا ۳۴۵ نفر؛ از طوایف لود، حادید و اونو ۷۲۱ نفر؛ از طایفۀ سناعه ۳٬۹۳۰ نفر. تعداد کاهنانی که به وطن بازگشتند به شرح زیر است: از طایفۀ یدعیا (که از نسل یشوع بود) ۹۷۳ نفر؛ از طایفۀ امیر ۱٬۰۵۲ نفر؛ از طایفۀ فشحور ۱٬۲۴۷ نفر؛ از طایفۀ حاریم ۱٬۰۱۷ نفر. تعداد لاویانی که به وطن بازگشتند به شرح زیر است: از طایفه‌های یشوع و قدمی‌ئیل (که از نسل هودویا بودند) ۷۴ نفر؛ خوانندگان و نوازندگان خانهٔ خدا (که از نسل آساف بودند) ۱۴۸ نفر؛ نگهبانان خانهٔ خدا (که از نسل شلوم، آطیر، طلمون، عقوب، حطیطا و شوبای بودند) ۱۳۸ نفر. خدمتگزاران خانۀ خدا که به وطن بازگشتند از طایفه‌های زیر بودند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعا، فادون، لبانه، حجابه، شلمای، حانان، جدیل، جاحَر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عُزه، فاسیح، بیسای، معونیم، نفوشِسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلیت، مِحیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، حطیفا. این افراد نیز که از نسل خادمان سلیمان پادشاه بودند به وطن بازگشتند: سوطای، صوفرت، فریدا، یعلا، درقون، جدیل، شفطیا، حطیل، فوخِرِه‌حَظِبائیم، آمون. خدمتگزاران خانۀ خدا و نسل خادمان سلیمان پادشاه، جمعاً ۳۹۲ نفر بودند. در این هنگام گروهی دیگر از تل ملح، تل حرشا، کروب، اَدّون و امیر، به اورشلیم و سایر شهرهای یهودا بازگشتند. آنها نمی‌توانستند از طریق نسب نامه‌های خود ثابت کنند که اسرائیلی‌اند. اینها از طایفه‌های دلایا، طوبیا و نقودا بودند که جمعاً ۶۴۲ نفر می‌شدند. از کاهنان سه طایفه به نامهای حبایا و هقوص و برزلائی به اورشلیم بازگشتند. (بزرگ طایفۀ برزلائی همان برزلائی است که با یکی از دختران برزلائی جلعادی ازدواج کرد و نام خانوادگی او را روی خود گذاشت.) ولی ایشان چون نتوانستند از طریق نسب نامه‌های خود ثابت کنند که از نسل کاهنان هستند، از کهانت اخراج شدند. حاکم یهودیان به ایشان گفت تا کاهنی اجازه نداد از قربانیهای سهم کاهنان بخورند تا اینکه کاهنی به‌وسیلۀ اوریم و تُمّیم از طرف خداوند معلوم شود که آیا ایشان واقعاً از نسل کاهنان هستند یا نه. پس جمعاً ۴۲٬۳۶۰ نفر به سرزمین یهودا برگشتند. علاوه بر این تعداد، ۷٬۳۳۷ غلام و کنیز و ۲۴۵ نوازندهٔ مرد و زن نیز به وطن بازگشتند. آنها ۷۳۶ اسب، ۲۴۵ قاطر، ۴۳۵ شتر و ۶٬۷۲۰ الاغ با خود بردند. ‏برخی از مردم برای بازسازی خانهٔ خدا هدایا تقدیم کردند. حاکم یهودیان حدود هشت و نیم کیلوگرم طلا، ۵۰ جام و ۵۳۰ دست لباس برای کاهنان هدیه کرد. سران قوم نیز ۱۶۸ کیلوگرم طلا و ۱٬۲۵۰ کیلوگرم نقره و بقیه قوم ۱۶۸ کیلوگرم طلا، ۱۴۰ کیلوگرم نقره و ۶۷ دست لباس برای کاهنان تقدیم کردند. پس کاهنان، لاویان، نگهبانان، خوانندگان و نوازندگان، خدمتگزاران خانۀ خدا و بقیه قوم به یهودا آمدند و تا ماه هفتم همه آنها در شهرهای خود مستقر شدند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه نِحِمیا 7

نِحِمیا 1:7-73 مژده برای عصر جدید (TPV)

اکنون دیوار بازسازی شده بود. دروازه‌‌ها در جای خود نصب شده بودند. نگهبانان معبد بزرگ، اعضای گروه سرایندگان و سایر لاویان بر سر کارهای خود انتصاب شده بودند. برادرم حنانی و حننیا افسر فرماندهٔ دژ را به سمت فرمانداری اورشلیم گماشتم. حننیا مردی بسیار درستکار و خداترس بود و همتایی نداشت. به ایشان گفتم دروازه‌های اورشلیم را تا بعد از طلوع خورشید باز نکنند و قبل از اینکه نگهبانان در غروب، محل خدمت خود را ترک کنند، آنها را ببندند و قفل کنند. همچنین به ایشان گفتم از ساکنان اورشلیم پاسبانانی تعیین کنند. گروهی را در محلهای مخصوص بگمارند و دیگران در اطراف خانه‌های خود گشت بزنند. اورشلیم شهر بزرگی بود، ولی افراد کمی در آن زندگی می‌کردند و هنوز بسیاری از خانه‌ها در آن بازسازی نشده بودند. آنگاه خدا در دلم نهاد که بزرگان، رهبران و قوم را برای بررسی شجره‌نامهٔ ایشان گرد آورم. دفتر ثبت شجره‌نامهٔ نخستین گروهی را که از اسارت بازگشته بودند، یافتم که از این قرار بود: بسیاری از تبعید شدگان، استان بابل را ترک کردند و به شهرهای خود در اورشلیم و یهودیه بازگشتند و هر کدام در شهر خود ساکن شدند. خانواده‌های ایشان از زمانی که نبوکدنصر ایشان را به اسارت برده بود، در بابل در تبعید زندگی می‌کردند. رهبران ایشان عبارت بودند از: زروبابل، یهوشع، نحمیا، عزریا، رعمیا، نحمانی، مردخای، بلشان، مسفارت، بغوای، نحوم، بعنه. نام خاندانهای اسرائیل که به میهن بازگشتند، تعداد ایشان به شرح زیر است: از خانوادهٔ فرعوش دو هزار و صد و هفتاد و دو نفر؛ از خانوادهٔ شفطیا سیصد و هفتاد و دو نفر؛ از خانوادهٔ آرح ششصد و پنجاه و دو نفر؛ از خانوادهٔ فحت موآب پسر یشوع و یوآب دو هزار و هشتصد و هجده نفر؛ از خانوادهٔ عیلام هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر؛ از خانوادهٔ زتو هشتصد و چهل و پنج نفر؛ از خانوادهٔ زکای هفتصد و شصت نفر؛ از خانوادهٔ بانی ششصد و چهل و هشت نفر؛ از خانوادهٔ بابای ششصد و بیست و هشت؛ از خانوادهٔ ازجد دوهزار و سیصد و بیست و دو نفر؛ از خانوادهٔ ادونیقام ششصد و شصت و هفت نفر؛ از خانوادهٔ بغوای دوهزار و شصت و هفت نفر؛ از خانوادهٔ عادین ششصد و پنجاه و پنج نفر؛ از خانوادهٔ آطیر معروف به حزقیا نود و هشت نفر؛ از خانوادهٔ حاشوم سیصد و بیست و هشت نفر؛ از خانوادهٔ بیصای سیصد و بیست و چهار نفر؛ از خانوادهٔ حاریف صد و دوازده نفر؛ از خانوادهٔ جبعون نود و پنج نفر. افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند، نیز برگشتند: از شهرهای بیت‌لحم و نطوفه صد و هشتاد و هشت نفر؛ از شهر عناتوت صد و بیست و هشت نفر؛ از شهر بیت عزموت چهل و دو نفر؛ از شهرهای قریت یعاریم، کفیره و بئیروت هفتصد و چهل و سه نفر؛ از شهرهای رامه و جبع ششصد و بیست و یک نفر؛ از شهر مخماص صد و بیست و دو نفر؛ از شهرهای بیت‌ئیل و عای صد و بیست و سه نفر؛ از شهر نبوی دیگر پنجاه و دو نفر؛ از شهر عیلام (یکی دیگر) هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر؛ از شهر حاریم سیصد و بیست نفر؛ از شهر اریحا سیصد و چهل و پنج نفر؛ از شهرهای لود، حادید و اونو هفتصد و بیست و یک نفر؛ از شهر سنئاب سه هزار و نهصد و سی نفر. این است فهرست خاندانهای کاهنانی که از تبعید به میهن بازگشتند: از خاندان یدعیا از نسل یشوع نهصد و هفتاد و سه نفر؛ از خاندان امیر هزار و پنجاه و دو؛ از خاندان فحشور هزار و دویست و چهل و هفت نفر؛ از خاندان حاریم هزار و هفده نفر. خاندانهای لاویانی که از تبعید بازگشتند عبارت بودند از: خاندان یشوع و قدمیئیل از نسل هودویا هفتاد و چهار نفر؛ سرایندگان معبد بزرگ از نسل آساف صد و بیست و هشت نفر؛ نگهبانان معبد بزرگ از خاندان شلوم، آطیر، طلمون، عقوب، حطیطا و شوبای صد و سی و هشت نفر. کارکنان معبد بزرگ که از تبعید بازگشتند عبارت بودند از خاندانهای: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رحین، نقودا؛ جزام، عزه، فاسیح؛ بیسای، معونیم، نفوسیم؛ بقبوق، حقوفا، حرحور؛ بصلوت، محیدا، حرشا؛ برقوس، سیسرا، تامح؛ نصیح و حفطیا. خادمان سلیمان که از تبعید بازگشتند عبارت بودند از خاندانهای: سوطای، سوفرت، فرودا؛ یعله، درقون، جدیل؛ شفیطا، حطیل، فوخرتِ حظباییم و آمی. شمارهٔ خادمان معبد بزرگ و بازماندگان خادمان سلیمان که از تبعید بازگشتند سیصد و نود و دو نفر بود. ششصد و چهل و دو نفر از خاندانهای دلایا، طوبیا و نقودا بودند که از شهرهای تلملح، تل خرشا، کروب، ادان و امیر آمده بودند، امّا نتوانستند ثابت کنند که از نسل اسرائیل هستند. همچنین سه خاندان از کاهنان به نامهای حبایا، هقوص و برزلائی بزرگ (خاندان برزلائی همان کسی است که با دختر برزلائی جلعادی ازدواج کرد و نام خانوادگی او را برای خود برگزید.) چون اینها نتوانستند از طریق شجره‌نامهٔ اجداد خود را پیدا کنند از کهانت کنار گذاشته شدند. فرماندار یهودی به ایشان گفت که نمی‌توانند از غذای اهدایی به خدا بخورند تا کاهنی که بتواند از اوریم و تمیم استفاده کند پیدا شود. تعداد کلّ کسانی‌که از تبعید بازگشته بودند، چهل و دو هزار و سیصد شصت نفر بودند. هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر خدمتکاران زن و مرد؛ دویست و چهل و پنج نفر سرایندگان و نوازندگان زن و مرد؛ هفتصد و سی و شش راس اسب؛ دویست و چهل و پنج راس قاطر؛ چهارصد و سی و پنج نفر شتر؛ شش هزار و هفتصد بیست رأس الاغ. گروهی از مردم که برای هزینهٔ بازسازی معبد بزرگ کمک کردند: فرماندار یهودیان معادل هشت و نیم کیلوگرم طلا، پنجاه جام و پانصد و سی دست لباس برای کاهنان هدیه کرد. سران خاندان صد و شصت و هشت کیلوگرم طلا و هزار و دویست و پنجاه کیلوگرم نقره و بقیّهٔ قوم صد و شصت و هشت کیلوگرم طلا و صد و چهل کیلو گرم نقره و شصت و هفت دست لباس کهانت برای کاهنان هدیه دادند. پس کاهنان، لاویان، نگهبانان معبد بزرگ، نوازندگان و سرایندگان، بسیاری از مردم عادی، کارکنان معبد بزرگ و همهٔ مردم اسرائیل در شهرهای یهودا مستقر شدند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه نِحِمیا 7