مَتّی 6:21-11
مَتّی 6:21-11 Persian Old Version (POV-FAS)
پس شاگردان رفته، آنچه عیسی بدیشان امر فرمود، بعمل آوردند و الاغ را با کره آورده، رخت خود را بر آنها انداختند واو بر آنها سوار شد. و گروهی بسیار، رختهای خود را در راه گسترانیدند و جمعی از درختان شاخهها بریده، در راه میگستردند. و جمعی ازپیش و پس او رفته، فریادکنان میگفتند: «هوشیعانا پسر داودا، مبارک باد کسیکه به اسم خداوند میآید! هوشیعانا در اعلی علیین!» وچون وارد اورشلیم شد، تمام شهر به آشوب آمده، میگفتند: «این کیست؟» آن گروه گفتند: «این است عیسی نبی از ناصره جلیل.»
مَتّی 6:21-11 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
آن دو شاگرد رفتند و هر چه عیسی گفته بود، انجام دادند. ایشان الاغ و کرّهاش را آوردند و لباسهای خود را بر پشت آنها انداختند و عیسی سوار شد. از میان جمعیت، عدۀ زیادی رداهای خود را در مقابل او، روی جاده پهن میکردند و عدهای هم شاخههای درختان را بریده، جلوی او روی جاده پهن میکردند. مردم از جلو و از پشت سر حرکت میکردند و فریاد میزدند: «هوشیعانا بر پسر داوود! مبارک است آن که به نام خداوند میآید. هوشیعانا در عرش برین!» وقتی او وارد اورشلیم شد، تمام شهر به هیجان آمد. مردم میپرسیدند: «این مرد کیست؟» جواب میشنیدند: «او عیسای پیامبر است از ناصرهٔ جلیل.»
مَتّی 6:21-11 مژده برای عصر جدید (TPV)
آن دو شاگرد رفتند و آنچه به آنها گفته شده بود، انجام دادند و آن الاغ و كرّهاش را آوردند و آنگاه رداهای خود را بر پشت آنها انداختند و عیسی سوار شد. جمعیّت زیادی جاده را با رداهای خود فرش كردند و بعضی، شاخههای درختان را میبریدند و در راه میگسترانیدند. آنگاه جمعیّتی كه از جلو میرفتند و آنها كه از عقب میآمدند فریاد میزدند و میگفتند: «سپاس باد بر پسر داوود! مبارک باد آن کسیکه به نام خداوند میآید! خدای متعال او را مبارک سازد!» همینکه عیسی وارد اورشلیم شد تمام مردم شهر به هیجان آمدند و عدّهای میپرسیدند: «این شخص كیست؟» جمعیّت پاسخ میدادند: «این عیسی نبی است كه از ناصرهٔ جلیل آمده است.»
مَتّی 6:21-11 هزارۀ نو (NMV)
آن دو شاگرد رفتند و طبق فرمان عیسی عمل کردند. آنان الاغ و کُرّهاش را آوردند و رداهای خود را بر آنها افکندند و او بر رداها نشست. جمعیت انبوهی نیز رداهای خود را بر سر راه گستردند و عدهای نیز شاخههای درختان را بریده، در راه میگستردند. جمعیتی که پیشاپیش او میرفتند و گروهی که از پس او میآمدند، فریادکنان میگفتند: «هوشیعانا بر پسر داوود!» «مبارک است آن که به نام خداوند میآید!» «هوشیعانا در عرش برین!» چون او وارد اورشلیم شد، شور و شوق همۀ شهر را فرا گرفت. مردم میپرسیدند: «این کیست؟» و آن جماعت پاسخ میدادند: «این است عیسای پیامبر، از ناصرۀ جلیل!»