لوقا 1:12-34
لوقا 1:12-34 Persian Old Version (POV-FAS)
و در آن میان، وقتی که هزاران از خلق جمع شدند، به نوعی که یکدیگر راپایمال میکردند، به شاگردان خود به سخنگفتن شروع کرد. «اول آنکه از خمیرمایه فریسیان که ریاکاری است احتیاط کنید. زیرا چیزی نهفته نیست که آشکار نشود و نه مستوری که معلوم نگردد. بنابراین آنچه در تاریکی گفتهاید، درروشنایی شنیده خواهد شد و آنچه در خلوتخانه در گوش گفتهاید بر پشت بامها ندا شود. لیکنای دوستان من، به شما میگویم از قاتلان جسم که قدرت ندارند بیشتر از این بکنند، ترسان مباشید. بلکه به شما نشان میدهم که از که باید ترسید، از او بترسید که بعد از کشتن، قدرت دارد که به جهنم بیفکند. بلی به شما میگویم از او بترسید. آیا پنج گنجشک به دو فلس فروخته نمی شود وحال آنکه یکی از آنها نزد خدا فراموش نمی شود؟ بلکه مویهای سر شما همه شمرده شده است. پس بیم مکنید، زیرا که از چندان گنجشک بهتر هستید. «لیکن به شما میگویم هرکه نزد مردم به من اقرار کند، پسر انسان نیز پیش فرشتگان خدا او رااقرار خواهد کرد. اما هرکه مرا پیش مردم انکارکند، نزد فرشتگان خدا انکار کرده خواهد شد. و هرکه سخنی برخلاف پسر انسان گوید، آمرزیده شود. اما هرکه به روحالقدس کفر گویدآمرزیده نخواهد شد. و چون شما را درکنایس و به نزد حکام و دیوانیان برند، اندیشه مکنید که چگونه و به چه نوع حجت آورید یا چه بگویید. زیرا که در همان ساعت روحالقدس شما را خواهد آموخت که چه باید گفت.» و شخصی از آن جماعت به وی گفت: «ای استاد، برادر مرا بفرما تا ارث پدر را با من تقسیم کند.» به وی گفت: «ای مرد که مرا بر شما داوریا مقسم قرار داده است؟» پس بدیشان گفت: «زنهار از طمع بپرهیزید زیرا اگرچه اموال کسی زیاد شود، حیات او از اموالش نیست.» و مثلی برای ایشان آورده، گفت: «شخصی دولتمند را از املاکش محصول وافر پیدا شد. پس با خود اندیشیده، گفت چه کنم؟ زیراجایی که محصول خود را انبار کنم، ندارم. پس گفت چنین میکنم انبارهای خود را خراب کرده، بزرگتر بنا میکنم و در آن تمامی حاصل و اموال خود را جمع خواهم کرد. و نفس خود راخواهم گفت کهای جان اموال فراوان اندوخته شده بجهت چندین سال داری. الحال بیارام و به اکل و شرب و شادی بپرداز. خدا وی را گفتای احمق در همین شب جان تو را از تو خواهندگرفت، آنگاه آنچه اندوختهای، از آن که خواهدبود؟ همچنین است هر کسیکه برای خودذخیره کند و برای خدا دولتمند نباشد.» پس به شاگردان خود گفت: «از این جهت به شما میگویم که اندیشه مکنید بجهت جان خودکه چه بخورید و نه برای بدن که چه بپوشید. جان از خوراک و بدن از پوشاک بهتر است. کلاغان را ملاحظه کنید که نه زراعت میکنندو نه حصاد و نه گنجی و نه انباری دارند و خدا آنهارا میپروراند. آیا شما به چند مرتبه از مرغان بهترنیستید؟ و کیست از شما که به فکر بتواندذراعی بر قامت خود افزاید. پس هرگاه توانایی کوچکترین کاری را ندارید چرا برای مابقی می اندیشید. سوسنهای چمن را بنگریدچگونه نمو میکنند و حال آنکه نه زحمت میکشند و نه میریسند، اما به شما میگویم که سلیمان با همه جلالش مثل یکی از اینها پوشیده نبود. پس هرگاه خدا علفی را که امروز درصحرا است و فردا در تنور افکنده میشود چنین میپوشاند، چقدر بیشتر شما راای سستایمانان. پس شما طالب مباشید که چه بخوریدیا چه بیاشامید و مضطرب مشوید. زیرا که امت های جهان، همه این چیزها را میطلبند، لیکن پدر شما میداند که به این چیزها احتیاج دارید. بلکه ملکوت خدا را طلب کنید که جمیع این چیزها برای شما افزوده خواهد شد. ترسان مباشیدای گله کوچک، زیرا که مرضی پدر شما است که ملکوت را به شما عطافرماید. آنچه دارید بفروشید و صدقه دهید وکیسهها بسازید که کهنه نشود و گنجی را که تلف نشود، در آسمان جایی که دزد نزدیک نیاید و بیدتباه نسازد. زیرا جایی که خزانه شما است، دل شما نیز در آنجا میباشد.
لوقا 1:12-34 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
هنگامی که هزاران نفر جمع شده بودند، به طوری که یکدیگر را پایمال میکردند، عیسی نخست رو به شاگردان کرد و به ایشان فرمود: «از خمیرمایۀ فریسیها، یعنی از ریاکاری برحذر باشید! زمان آن خواهد رسید که هر آنچه پنهان است، آشکار شود، و همگان از آنچه مخفی است، آگاه گردند. هرآنچه در تاریکی گفتهاید، در روشنایی شنیده خواهد شد، و آنچه که در اتاقهای دربسته زمزمه کردهاید، بر بامها اعلام خواهد شد تا همه بشنوند! «ای دوستان من، از آنانی نترسید که قادرند فقط جسمتان را بکُشند، چون بعد از آن نمیتوانند کاری بکنند! اما به شما خواهم گفت از که بترسید: از خدایی بترسید که هم قدرت دارد بکُشَد و هم به جهنم بیندازد. بله، از او باید ترسید. «قیمت پنج گنجشک چقدر است؟ دو پول سیاه. با وجود این، خدا حتی یکی از آنها را فراموش نمیکند! حتی موهای سر شما نیز شمارش شده است. پس نگران نباشید، زیرا ارزش شما بیشتر از هزاران گنجشک است. «به شما میگویم، هر که نزد مردم مرا اقرار کند، من نیز که پسر انسان هستم، او را در حضور فرشتگان خدا، اقرار خواهم کرد. اما هر که مرا نزد مردم انکار کند، در حضور فرشتگان خدا انکار خواهد شد. با این حال، هر سخنی که برضد پسر انسان گفته شود، قابل بخشایش است، اما هر که برضد روحالقدس سخن گوید، هرگز آمرزیده نخواهد شد. «هنگامی که شما را برای محاکمه، به کنیسههای یهود و نزد بزرگان و حاکمان میبرند، نگران نباشید که برای دفاع از خود، چه بگویید، چون روحالقدس همان لحظه به شما خواهد آموخت که چه بگویید.» در این هنگام، شخصی از میان جمعیت به او گفت: «استاد، به برادرم بفرما که ارث پدرم را با من تقسیم کند!» عیسی در پاسخ فرمود: «ای مرد، چه کسی مرا تعیین کرده که در میان شما قضاوت و حَکَمیّت کنم؟» سپس فرمود: «مراقب باشید! از هر نوع طمع بپرهیزید، زیرا زندگی حقیقی به فراوانی ثروت بستگی ندارد.» سپس این حکایت را برای ایشان بیان کرد: «شخصی ثروتمند از مزرعۀ خود محصولی فراوان به دست آورد. پس با خود اندیشیده، گفت: ”چه باید بکنم؟ جایی برای انبار کردن محصول خود ندارم.“ سپس به خود گفت: ”دانستم چه کنم. انبارهای خود را خراب کرده، انبارهای بزرگتری خواهم ساخت، و تمام غلات و اموال خود را در آنها ذخیره خواهم کرد. آنگاه به خود خواهم گفت: ای مردِ خوشبخت، تو برای چندین سال، محصول فراوان ذخیره کردهای! حالا دیگر آسوده باش و به عیش و نوش بپرداز و خوش بگذران!“ «اما خدا به او فرمود: ”ای نادان! همین امشب جانت را خواهم گرفت. آنگاه اموالی که اندوختهای، به چه کسی خواهد رسید؟“ «این است سرنوشت کسی که در این دنیا مال و ثروت جمع کند، اما رابطهای غنی با خدا نداشته باشد.» آنگاه به شاگردان خود فرمود: «پس نصیحت من این است که نگران زندگی روزمره خود نباشید، که آیا به اندازۀ کافی خوراک و پوشاک دارید یا نه. زیرا زندگی از خوراک و بدن از پوشاک با ارزشتر است! به کلاغها نگاه کنید؛ نه میکارند، نه درو میکنند و نه انبار دارند تا خوراک را ذخیره کنند، زیرا خدا روزی آنها را میرساند. اما شما با ارزشتر از پرندگان هستید! آیا همۀ نگرانیهایتان میتواند یک لحظه به عمرتان بیفزاید؟ پس اگر با غصه خوردن، حتی قادر به انجام کوچکترین کار هم نیستید، پس چرا برای امور بزرگتر نگران و مضطرب میشوید؟ «به گلهای وحشی نگاه کنید که چگونه رشد و نموّ میکنند. آنها نه کار میکنند و نه برای خود لباس میدوزند. با این حال به شما میگویم که سلیمان نیز با تمام فرّ و شکوه خود، هرگز لباسی به زیبایی آنها بر تن نکرد. پس اگر خدا به فکر گلهای وحشی است که امروز هستند و فردا در تنور انداخته میشوند، چقدر بیشتر، ای کمایمانان، به فکر شماست. برای خوراک نیز نگران نباشید که چه بخورید و چه بنوشید! غصه نخورید، چون خدا روزی شما را میرساند. زیرا بیایمانان برای این چیزها غصه میخورند، اما پدر آسمانی شما از قبل میداند به اینها نیاز دارید. پس شما بهدنبال ملکوت خدا باشید، و او همهٔ نیازهای شما را برآورده خواهد ساخت. «پس ای گله کوچک من، نترسید! چون رضای خاطر پدر شما در این است که ملکوت را به شما عطا فرماید. بنابراین، هر چه دارید بفروشید و به فقرا بدهید و گنج خود را در آسمان بیندوزید. در آسمان کیسهها هرگز پوسیده نمیشوند و به سرقت نمیروند و بید آنها را از بین نمیبرد. زیرا گنجتان هر جا باشد، دلتان نیز همان جا خواهد بود.
لوقا 1:12-34 مژده برای عصر جدید (TPV)
در این هنگام جمعیّتی مركب از هزاران نفر گرد آمده بود به طوری که یكدیگر را زیر پا میگذاشتند. عیسی قبل از همه با شاگردان خود شروع به سخن كرده گفت: «از خمیرمایهٔ فریسیان یعنی ریاكاری آنان برحذر باشید. هرچه پوشیده است، عاقبت پرده از رویش برداشته خواهد شد و هرچه پنهان است، آشكار خواهد شد. بنابراین آنچه را كه در تاریكی گفتهاید، در روشنایی روز شنیده خواهد شد و آنچه را كه پشت درهای بسته آهسته گفتهاید، روی بامها اعلام خواهد شد. «به شما كه دوستان من هستید میگویم: از کسانیکه بدن را میکُشند و بعد از آن، كار دیگری از دستشان بر نمیآید، نترسید. شما را آگاه میسازم كه از چه كسی باید بترسید: از آن كسی بترسید كه پس از كشتن، اختیار دارد به جهنم اندازد. آری، میگویم از او باید ترسید. «آیا قیمت پنج گنجشک، دو ریال نمیباشد؟ امّا هیچكدام از آنها از نظر خدا دور نیست. علاوه بر این، حتّی موهای سر شما تماماً شمرده شده است هیچ نترسید؛ شما از گنجشکهای بیشمار بیشتر ارزش دارید! «بدانید: هرکه در برابر مردم خود را از آن من بداند، پسر انسان در برابر فرشتگان خدا او را از آن خود خواهد دانست. امّا هرکه در برابر مردم بگوید كه مرا نمیشناسد، در حضور فرشتگان خداناشناس محسوب خواهد شد. «هرکس کلمهای برضد پسر انسان بگوید بخشوده خواهد شد امّا آن کسیکه به روحالقدس بد بگوید بخشیده نخواهد شد. «وقتی شما را به کنیسهها و دادگاهها و به حضور فرمانروایان میآورند، نگران نباشید كه چطور از خود دفاع كنید و چه بگویید، چون در همان ساعت، روحالقدس به شما نشان میدهد كه چه بگویید.» مردی از میان جمعیّت به عیسی گفت: «ای استاد، به برادر من بگو ارث خانواده را با من تقسیم كند.» عیسی جواب داد: «ای مرد، چه کسی مرا در میان شما قاضی و حَكَم قرار داده است؟» بعد به مردم فرمود: «مواظب باشید. خود را از هر نوع حِرص و طمع دور بدارید، زیرا زندگی واقعی را ثروت فراوان تشكیل نمیدهد.» سپس برای ایشان این مَثَل را آورده گفت: «مردی زمینی داشت كه محصول فراوانی آورد. با خود فكر كرد كه: 'چه كنم؟ جا ندارم كه محصول خود را انبار كنم.' سپس گفت: 'خوب، فهمیدم چهكار كنم. انبارها را خراب میکنم و آنها را بزرگتر میسازم. غلّه و سایر اجناسم را جمعآوری میكنم. آن وقت به خود میگویم ای جان من، تو به فراوانی چیزهای خوب جمع کردهای كه برای سالیان درازی كفایت میکند، آسوده باش، بخور و بنوش و خوش بگذران.' امّا خدا به او فرمود: 'ای احمق، همین امشب باید جانت را تسلیم كنی، پس آنچه اندوختهای مال چه كسی خواهد بود؟' این است عاقبت مردی كه برای خود ثروت میاندوزد ولی نزد خدا دستخالی است.» به شاگردان فرمود: «به این سبب است كه به شما میگویم: بهخاطر زندگی، نگران غذا و برای بدن، نگران لباس نباشید، زیرا زندگی، بالاتر از غذا و بدن، بالاتر از لباس است. به كلاغها فكر كنید: نه میكارند و نه درو میکنند، نه انبار دارند و نه كاهدان، ولی خدا به آنها روزی میدهد و شما خیلی بیشتر از پرندگان ارزش دارید! آیا یكی از شما میتواند با نگرانی، ساعتی به طول عمر خود بیافزاید؟ پس اگر شما كاری به این كوچكی را هم نمیتوانید بكنید چرا در مورد بقیّهٔ چیزها نگران هستید؟ در رشد و نمو سوسنها تأمّل كنید: نه میریسند و نه میبافند، ولی بدانید كه حتّی سلیمان هم با آنهمه حشمت و جلال مثل یكی از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علفی را كه امروز در صحرا میروید و فردا در تنور سوخته میشود چنین میآراید چقدر بیشتر ای كمایمانان شما را خواهد پوشانید! برای آنچه میخورید و میآشامید اینقدر تقلّا نكنید و نگران نباشید، چون اینها تماماً چیزهایی است كه مردم این دنیا دنبال میکنند. امّا شما پدری دارید كه میداند به آنها محتاجید. شما پادشاهی او را هدف خود قرار دهید و بقیّهٔ چیزها به سراغ شما خواهد آمد. «ای گلّهٔ كوچک، هیچ نترسید، زیرا خوشی پدر شما در این است كه آن پادشاهی را به شما عطا كند. آنچه دارید بفروشید و به فقرا بدهید و برای خود كیسههایی فراهم كنید كه كهنه نمیشود و ثروتی در آن عالم ذخیره نمایید كه هیچ كاسته نمیگردد و هیچ دزدی نمیتواند به آن دستبرد بزند و بید آن را از بین نمیبرد، زیرا اموال شما هر كجا باشد، دل شما هم آنجا خواهد بود.
لوقا 1:12-34 هزارۀ نو (NMV)
در این هنگام، هزاران تن گرد آمدند، چندان که بر یکدیگر پا مینهادند. عیسی نخست با شاگردان خود سخن آغاز کرد و گفت: «از خمیرمایۀ فَریسیان که همانا ریاکاری است، دوری کنید. هیچ چیزِ پنهان نیست که آشکار نشود و هیچ چیزِ پوشیده نیست که عیان نگردد. آنچه در تاریکی گفتهاید، در روشنایی شنیده خواهد شد، و آنچه پشت درهای بسته نجوا کردهاید، از فراز بامها اعلام خواهد گردید. «دوستان، به شما میگویم از کسانی که جسم را میکُشند و بیش از این نتوانند کرد، مترسید. به شما نشان میدهم از که باید ترسید: از آن که پس از کشتن جسم، قدرت دارد به دوزخ اندازد. آری، به شما میگویم، از اوست که باید ترسید. آیا پنج گنجشک را به دو پول سیاه نمیفروشند؟ با این حال، حتی یکی از آنها نزد خدا فراموش نمیگردد. حتی موهای سر شما به تمامی شمرده شده است. پس مترسید، زیرا ارزش شما بیش از هزاران گنجشک است. «به شما میگویم، هر که مرا نزد مردم اقرار کند، پسر انسان نیز او را در حضور فرشتگان خدا اقرار خواهد کرد. امّا هر که نزد مردم مرا انکار کند، در حضور فرشتگان خدا انکار خواهد شد. هر که سخنی بر ضد پسر انسان گوید، آمرزیده شود، امّا هر که به روحالقدس کفر گوید، آمرزیده نخواهد شد. چون شما را به کنیسهها و به حضور حاکمان و صاحبمنصبان برند، نگران مباشید که چگونه از خود دفاع کنید یا چه بگویید، زیرا در آن هنگام روحالقدس آنچه را که باید بگویید به شما خواهد آموخت.» ناگاه کسی از میان جمعیت به او گفت: «استاد، به برادرم بگو میراث پدری را با من قسمت کند.» عیسی پاسخ داد: «ای مرد، چه کسی مرا بین شما داور یا مُقَسِم قرار داده است؟» پس به مردم گفت: «بههوش باشید و از هر گونه حرص و آز بپرهیزید، زیرا زندگی انسان به فزونی داراییاش نیست.» سپس این مَثَل را برایشان آورد: «مردی ثروتمند از زراعت خویش محصول فراوان حاصل کرد. پس با خود اندیشید، ”چه کنم، زیرا جایی برای انباشتن محصول خود ندارم؟“ سپس گفت: ”دانستم چه باید کرد! انبارهای خود را خراب میکنم و انبارهایی بزرگتر میسازم، و همۀ گندم و اموال خود را در آنها ذخیره میکنم. آنگاه به خود خواهم گفت: ای جان من، برای سالیان دراز اموال فراوان اندوختهای. حال آسوده بِزی؛ بخور و بنوش و خوش باش.“ امّا خدا به او گفت: ”ای نادان! همین امشب جانت را از تو خواهند ستاند. پس آنچه اندوختهای، از آنِ که خواهد شد؟“ این است فرجام کسی که برای خویشتن ثروت میاندوزد، امّا برای خدا ثروتمند نیست.» آنگاه عیسی خطاب به شاگردان خود گفت: «پس به شما میگویم، نگران زندگی خود مباشید که چه بخورید، و نه نگران بدن خود که چه بپوشید. زندگی از خوراک و بدن از پوشاک مهمتر است. کلاغها را بنگرید: نه میکارند و نه میدروند، نه کاهدان دارند و نه انبار؛ با این همه خدا به آنها روزی میدهد. و شما چقدر باارزشتر از پرندگانید! کیست از شما که بتواند با نگرانی، ذِراعی بر قامت خود بیفزاید؟ پس، اگر از انجام چنین کار کوچکی ناتوانید، از چه سبب نگران مابقی هستید؟ سوسنها را بنگرید که چگونه نمو میکنند؛ نه زحمت میکشند و نه میریسند. به شما میگویم که حتی سلیمان نیز با همۀ شکوه و جلالش همچون یکی از آنها آراسته نشد. پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست و فردا در تنور افکنده میشود، چنین میپوشانَد، چقدر بیشتر شما را، ای سستایمانان! پس در پی این مباشید که چه بخورید یا چه بنوشید؛ نگران اینها مباشید. زیرا اقوام خداناشناسِ این دنیا در پی اینگونه چیزهایند، امّا پدر شما میداند که به این همه نیاز دارید. بلکه شما، در پی پادشاهی او باشید، که همۀ اینها نیز به شما داده خواهد شد. «ای گلۀ کوچک، ترسان مباشید، زیرا خشنودی پدر شما این است که پادشاهی را به شما عطا کند. آنچه دارید بفروشید و به فقرا بدهید؛ برای خود کیسههایی فراهم کنید که پوسیده نشود، و گنجی پایانناپذیر در آسمان بیندوزید، جایی که نه دزد آید و نه بید زیان رساند. زیرا هر جا گنج شماست، دلتان نیز آنجا خواهد بود.