لوقا 11:11-54
لوقا 11:11-54 Persian Old Version (POV-FAS)
وکیست از شما که پدر باشد و پسرش از او نان خواهد، سنگی بدو دهد یا اگر ماهی خواهد، به عوض ماهی ماری بدو بخشد، یا اگرتخممرغی بخواهد، عقربی بدو عطا کند. پس اگر شما با آنکه شریر هستید میدانید چیزهای نیکو را به اولاد خود باید داد، چند مرتبه زیادترپدر آسمانی شما روحالقدس را خواهد داد به هرکه از او سوال کند.» و دیوی را که گنگ بود بیرون میکرد وچون دیو بیرون شد، گنگ گویا گردید و مردم تعجب نمودند. لیکن بعضی از ایشان گفتند که «دیوها را به یاری بعلزبول رئیس دیوها بیرون میکند.» و دیگران از روی امتحان آیتی آسمانی از او طلب نمودند. پس او خیالات ایشان را درک کرده بدیشان گفت: «هر مملکتی که برخلاف خود منقسم شود، تباه گردد و خانهای که بر خانه منقسم شود، منهدم گردد. پس شیطان نیز اگر به ضد خود منقسم شود سلطنت اوچگونه پایدار بماند. زیرا میگویید که من به اعانت بعلزبول دیوها را بیرون میکنم. پس اگرمن دیوها را به وساطت بعلزبول بیرون میکنم، پسران شما به وساطت که آنها را بیرون میکنند؟ از اینجهت ایشان داوران بر شما خواهند بود. لیکن هرگاه به انگشت خدا دیوها را بیرون میکنم، هرآینه ملکوت خدا ناگهان بر شما آمده است. وقتی که مرد زورآور سلاح پوشیده خانه خود را نگاه دارد، اموال او محفوظ میباشد. اما چون شخصی زورآورتر از او آید بر او غلبه یافته همه اسلحه او را که بدان اعتماد میداشت، از او میگیرد و اموال او را تقسیم میکند. کسیکه با من نیست، برخلاف من است و آنکه با من جمع نمی کند، پراکنده میسازد. چون روح پلید از انسان بیرون آید به مکانهای بیآب بطلب آرامی گردش میکند وچون نیافت میگوید به خانه خود که از آن بیرون آمدم برمی گردم. پس چون آید، آن را جاروب کرده شده و آراسته میبیند. آنگاه میرود وهفت روح دیگر، شریرتر از خود برداشته داخل شده در آنجا ساکن میگردد و اواخر آن شخص ازاوائلش بدتر میشود.» چون او این سخنان را میگفت، زنی از آن میان به آواز بلند وی را گفت «خوشابحال آن رحمی که تو را حمل کرد و پستانهایی که مکیدی.» لیکن او گفت: «بلکه خوشابحال آنانی که کلام خدا را میشنوند و آن را حفظمی کنند.» و هنگامی که مردم بر او ازدحام مینمودند، سخنگفتن آغاز کرد که «اینان فرقهای شریرند که آیتی طلب میکنند و آیتی بدیشان عطا نخواهدشد، جز آیت یونس نبی. زیرا چنانکه یونس برای اهل نینوا آیت شد، همچنین پسر انسان نیزبرای این فرقه خواهد بود. ملکه جنوب در روزداوری با مردم این فرقه برخاسته، بر ایشان حکم خواهد کرد زیرا که از اقصای زمین آمد تا حکمت سلیمان را بشنود و اینک در اینجا کسی بزرگتر ازسلیمان است. مردم نینوا در روز داوری با این طبقه برخاسته بر ایشان حکم خواهند کرد زیرا که به موعظه یونس توبه کردند و اینک در اینجا کسی بزرگتر از یونس است. و هیچکس چراغی نمی افروزد تا آن را درپنهانی یا زیر پیمانهای بگذارد، بلکه بر چراغدان، تا هرکه داخل شود روشنی را بیند. چراغ بدن چشم است، پس مادامی که چشم تو بسیط است تمامی جسدت نیز روشن است و لیکن اگر فاسدباشد، جسد تو نیز تاریک بود. پس باحذر باش مبادا نوری که در تو است، ظلمت باشد. بنابراین هرگاه تمامی جسم تو روشن باشد وذرهای ظلمت نداشته باشد همهاش روشن خواهد بود، مثل وقتی که چراغ به تابش خود، تورا روشنایی میدهد.» و هنگامی که سخن میگفت یکی ازفریسیان از او وعده خواست که در خانه اوچاشت بخورد. پس داخل شده بنشست. امافریسی چون دید که پیش از چاشت دست نشست، تعجب نمود. خداوند وی را گفت: «همانا شماای فریسیان بیرون پیاله و بشقاب راطاهر میسازید ولی درون شما پر از حرص وخباثت است. ای احمقان آیا او که بیرون راآفرید، اندرون را نیز نیافرید؟ بلکه از آنچه دارید، صدقه دهید که اینک همهچیز برای شماطاهر خواهد گشت. وای بر شماای فریسیان که دهیک از نعناع و سداب و هر قسم سبزی رامی دهید و از دادرسی و محبت خدا تجاوزمی نمایید، اینها را میباید بهجا آورید و آنها رانیز ترک نکنید. وای بر شماای فریسیان که صدر کنایس و سلام در بازارها را دوست میدارید. وای بر شماای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا که مانند قبرهای پنهان شده هستید که مردم بر آنها راه میروند و نمی دانند.» آنگاه یکی از فقها جواب داده گفت: «ای معلم، بدین سخنان ما را نیز سرزنش میکنی؟» گفت «وای بر شما نیزای فقها زیرا که بارهای گران را بر مردم مینهید و خود بر آن بارها، یک انگشت خود را نمی گذارید. وای بر شما زیراکه مقابر انبیا را بنا میکنید و پدران شما ایشان راکشتند. پس بهکارهای پدران خود شهادت میدهید و از آنها راضی هستید، زیرا آنها ایشان را کشتند و شما قبرهای ایشان را میسازید. ازاینرو حکمت خدا نیز فرموده است که به سوی ایشان انبیا و رسولان میفرستم و بعضی از ایشان را خواهند کشت و بر بعضی جفا کرد، تا انتقام خون جمیع انبیا که از بنای عالم ریخته شد از این طبقه گرفته شود. از خون هابیل تا خون زکریاکه در میان مذبح و هیکل کشته شد. بلی به شمامی گویم که از این فرقه بازخواست خواهد شد. وای بر شماای فقها، زیرا کلید معرفت رابرداشتهاید که خود داخل نمی شوید و داخلشوندگان را هم مانع میشوید.» و چون او این سخنان را بدیشان میگفت، کاتبان و فریسیان با او بشدت درآویختند و درمطالب بسیار سوالها از او میکردند. و در کمین او میبودند تا نکتهای از زبان او گرفته مدعی اوبشوند.
لوقا 11:11-54 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
«کدام یک از شما پدران، اگر فرزندش از او ماهی بخواهد، به او مار میدهد؟ یا اگر تخم مرغ بخواهد، آیا به او عقرب میدهید؟ هرگز! «پس اگر شما، اشخاص گناهکار، میدانید که باید چیزهای خوب را به فرزندانتان بدهید، چقدر بیشتر پدر آسمانی شما به کسانی که از او درخواست کنند، روحالقدس را عطا خواهد کرد.» روزی عیسی، روح پلیدی را از شخصی لال بیرون کرد و زبان آن شخص باز شد. کسانی که این ماجرا را دیدند، بسیار تعجب کردند و به هیجان آمدند. اما بعضی از آن میان گفتند: «او ارواح پلید را به قدرت شیطان، رئیس ارواح پلید، بیرون میراند.» عدهای دیگر نیز خواستار آیتی آسمانی شدند، تا اقتدار خود را ثابت کند. عیسی افکار هر یک از ایشان را خواند و فرمود: «هر مملکتی که دچار جنگ داخلی شود، نابودیاش حتمی است. و هر خانهای نیز که در آن در اثر دشمنیها تفرقه ایجاد گردد، از هم فرو خواهد پاشید. شما میگویید شیطان به من قدرت داده تا ارواح پلید او را بیرون کنم. اما اگر شیطان بر ضد خودش تجزیه شده، با خودش میجنگد، در این صورت حکومت او چگونه برقرار خواهد ماند؟ و اگر قدرت من از شیطان است، تکلیف مریدان شما چه خواهد شد، زیرا ایشان نیز ارواح پلید اخراج میکنند؟ از این رو، ایشان شما را به خاطر حرفی که زدید، محکوم خواهند ساخت! اما اگر من با قدرت خدا، ارواح پلید را بیرون میکنم، پس بدانید که ملکوت خدا به میان شما آمده است. زیرا زمانی که شخصی نیرومند، مانند شیطان، کاملاً مسلح، از کاخ خود محافظت میکند، اموالش در امن و امان است، تا زمانی که شخصی نیرومندتر حمله کند و بر او چیره شود، و اسلحۀ او را بگیرد و اموالش را غارت کند. «هر که با من نباشد، بر ضد من است، و هر که با من کار نکند، در واقع علیه من کار میکند. «وقتی یک روح پلید، کسی را ترک میکند، به صحراهای بیآب میرود تا جایی برای استراحت بیابد. اما چون جای مناسبی نمییابد، میگوید: ”به شخصی که از او درآمدم، باز میگردم.“ پس باز میگردد و میبیند که خانۀ قبلیاش جاروشده و مرتب است. سپس هفت روح دیگر پیدا میکند که از خودش هم پلیدتر هستند، و وارد آن شخص شده، در آنجا زندگی میکنند. به این ترتیب، وضع آن شخص بدتر از قبل میشود.» این سخنان هنوز بر زبان عیسی بود که زنی از میان جمعیت با صدای بلند گفت: «خوشا به حال آن مادری که تو را به دنیا آورد و شیر داد!» عیسی در جواب فرمود: «اما خوشبختتر کسی است که کلام خدا را میشنود و به آن عمل میکند!» هنگامی که شمار جمعیت فزونی مییافت، عیسی فرمود: «مردم این نسل چقدر شریرند! همواره از من میخواهند آیتی به ایشان نشان دهم. اما تنها آیتی که به ایشان میدهم، آیت یونس است. آنچه برای او اتفاق افتاد، نشانهای بود برای مردم نینوا که او را خدا فرستاده است. همچنین آنچه برای پسر انسان اتفاق میافتد، آیتی خواهد بود برای این نسل که مرا خدا فرستاده است. در روز داوری، ملکهٔ سبا برخواهد خاست و مردم این دوره و زمانه را محکوم خواهد ساخت، زیرا او با زحمت فراوان، راهی دراز را پیمود تا بتواند سخنان حکیمانۀ سلیمان را بشنود. اما شخصی برتر از سلیمان در اینجاست، اما چه کم هستند کسانی که به او گوش میدهند. در روز داوری، مردم نینوا بر ضد این نسل به پا خاسته، آن را محکوم خواهند ساخت، زیرا ایشان با شنیدن موعظهٔ یونس توبه کردند. و اکنون کسی بزرگتر از یونس در اینجا هست، اما حاضر نیستید توبه کنید. «هیچکس چراغ را روشن نمیکند تا پنهانش سازد، بلکه آن را بر چراغدان میگذارد تا هر که داخل میشود نورش را ببیند. چشم تو چراغی است که روشنایی بدنت را تأمین میکند. اگر چشمت سالم باشد، تمام وجودت نیز سرشار از روشنایی خواهد بود. اما اگر چشمت ناسالم باشد، وجودت مملو از تاریکی خواهد بود. پس هوشیار باشید، مبادا به جای نور، تاریکی بر وجودتان حکمفرما باشد! اگر باطن شما نورانی بوده، هیچ نقطۀ تاریکی در آن نباشد، آنگاه سراسر وجودتان درخشان خواهد بود، گویی چراغی پُرنور بر شما میتابد.» وقتی عیسی سخنان خود را به پایان رسانید، یکی از فریسیها، او را برای صرف غذا دعوت کرد. عیسی به خانۀ او رفت و بر سر سفره نشست. اما آن فریسی وقتی دید که عیسی دستهایش را پیش از خوردن نشست، تعجب کرد! خداوند به او فرمود: «شما فریسیان بیرون کاسه و بشقاب را آنقدر تمیز میکنید تا بدرخشد، ولی درون شما از کثافت طمع و خباثت پر است. ای نادانان، آیا همان خدایی که ظاهر را آفرید، باطن را نیز نیافرید؟ پس با کمک به فقیران، باطن خود را پاک سازید، و آنگاه همه چیز برایتان پاک خواهد بود. «وای بر شما ای فریسیان! شما حتی دهیک محصول نعناع و سُداب و هرگونه سبزی دیگر را هدیه میدهید، اما عدالت را نادیده میگیرید و از محبت به خدا غافل هستید. شما باید دهیک را بدهید، ولی عدالت و محبت را نیز فراموش نکنید. «وای بر شما ای فریسیها، زیرا دوست دارید که در کنیسهها در بهترین جا بنشینید و هنگام عبور از کوچه و بازار مردم به شما تعظیم کنند. چه عذاب هولناکی در انتظار شماست! شما مانند قبرهایی هستید که در صحرا میان علفها پنهاناند، مردم از کنارتان رد میشوند بیآنکه بدانند چقدر فاسد هستید.» یکی از علمای دین که در آنجا ایستاده بود، به عیسی گفت: «استاد، با این سخنانت به ما نیز توهین کردی!» عیسی فرمود: «و شما ای علمای دین، وای بر شما، زیرا تکالیف دینی بسیار سنگینی بر دوش مردم میگذارید، اما هرگز حاضر نیستید حتی انگشتی برای کمک به ایشان تکان دهید. وای بر شما، زیرا شما برای انبیایی که به دست اجدادتان کشته شدند، مقبره میسازید. بنابراین، شهادت میدهید که کار نیاکانتان مورد تأیید شماست. انبیا را ایشان کشتند، و مقبرههایشان را شما بنا میکنید. «از همین روست که خدا با حکمتی که دارد درباره شما فرموده است: پیامبران و رسولان نزد شما خواهم فرستاد، اما شما برخی را کشته، و برخی دیگر را آزار خواهید رساند. پس خون همۀ انبیا که از ابتدای پیدایش جهان تا به حال ریخته شده است، بر گردن این نسل خواهد بود، از خون هابیل گرفته تا خون زکریا که در معبد، میان مذبح و جایگاه مقدّس، کشته شد. بله، این نسل برای همۀ اینها حساب پس خواهند داد. وای بر شما ای علمای دین، چون کلید معرفت را از دسترس مردم خارج ساختهاید. نه خودتان وارد ملکوت میشوید، و نه میگذارید دیگران وارد شوند.» وقتی عیسی از آن محفل بیرون آمد، فریسیها و علمای دین که از سخنان او بسیار خشمگین شده بودند، او را به سختی مورد انتقاد قرار داده، کوشیدند با سؤالات خود او را در تنگنا قرار دهند. ایشان از آن پس در صدد برآمدند که با استفاده از سخنان خودش او را به دام بیندازند و گرفتارش سازند.
لوقا 11:11-54 مژده برای عصر جدید (TPV)
آیا در میان شما پدری هست كه وقتی پسرش از او ماهی بخواهد به عوض ماهی، ماری در دستش بگذارد. یا وقتی تخم مرغ بخواهد عقربی به او بدهد؟ پس اگر شما با اینكه گناهکار هستید، میدانید چگونه چیزهای خوب را به فرزندانتان بدهید، چقدر بیشتر پدر آسمانی، روحالقدس را به آنانی كه از او تقاضا میکنند، عطا خواهد فرمود!» عیسی یک دیو لال را از شخصی بیرون میکرد و وقتی دیو بیرون آمد مرد لال شروع به حرف زدن كرد و مردم حیرت كردند. امّا بعضیها گفتند: «او به وسیلهٔ بعلزبول، رئیس شیاطین، دیوها را بیرون میراند.» دیگران از راه امتحان از او تقاضای نشانهای آسمانی كردند. امّا او افكار آنان را درک كرد و فرمود: «هر سلطنتی كه علیه خودش تقسیم شود رو به خرابی میگذارد و خانوادهای كه دو دستگی در آن باشد سقوط خواهد كرد. همچنین اگر شیطان علیه خود تفرقه بیندازد، سلطنتش چطور برقرار خواهد ماند؟ باری شما ادّعا دارید كه من به وسیلهٔ بعلزبول دیوها را بیرون میرانم. اگر من به وسیلهٔ بعلزبول دیوها را بیرون میرانم، یاران خود شما به چه وسیله آنها را بیرون میرانند؟ آنان ادّعای شما را تكذیب خواهند كرد. امّا اگر با قدرت خداست كه من دیوها را بیرون میرانم، یقین بدانید كه پادشاهی خدا به شما رسیده است. «وقتی مرد زورمندی كه کاملاً مسلّح است از قلعهٔ خود نگهبانی میکند، دارایی او در امان است. امّا وقتی كسی زورمندتر از او به او حمله كند، او را از پای در میآورد و تیرها و زرهی را كه تكیهگاه او هستند، میبرد و داراییاش را تاراج میکند. «هرکه با من نباشد، برضد من است و هرکه با من جمع نكند، پراكنده میسازد. «وقتی روح ناپاكی از كسی بیرون میآید، در جستجوی استراحتگاهی در بیابانهای بیآب و علف سرگردان میشود و وقتی جایی را پیدا نمیکند، میگوید: 'به منزلی كه از آن بیرون آمدم باز میگردم.' پس بر میگردد و آن خانه را جارو شده و منظّم و مرتّب میبیند. او میرود و هفت روح بدتر از خود را جمع میکند و آنها همه وارد میشوند و مستقر میگردند و در آخر، حال و روز آن مَرد از گذشتهاش بدتر میشود.» درحالیکه عیسی صحبت میکرد، زنی از میان جمعیّت با صدایی بلند گفت: «خوشا به حال آن مادری كه تو را زایید و به تو شیر داد.» امّا او فرمود: «امّا خوشا به حال آن کسانیکه كلام خدا را بشنوند و آن را بجا بیاورند.» وقتی مردم در اطراف عیسی ازدحام كردند او به صحبت خود چنین ادامه داد: «مردمان این زمانه چقدر شریرند! آنها نشانهای میخواهند، امّا تنها نشانهای كه به ایشان داده خواهد شد، نشانهٔ یونس نبی است. چون همانطور كه یونس برای مردم نینوا نشانهای بود، پسر انسان نیز برای مردم این زمان نشانهٔ دیگری خواهد بود. در روز داوری، ملكهٔ جنوب با مردم این روزگار زنده خواهد شد و آنان را متّهم خواهد ساخت، چون او از آن سرِ دنیا آمد تا حكمت سلیمان را بشنود، و شما بدانید آنكه در اینجاست از سلیمان بزرگتر است. مردم نینوا در روز داوری با مردم این روزگار زنده خواهند شد و علیه آنان شهادت خواهند داد، چون مردم نینوا در اثر پیام یونس توبه كردند و آنكه در اینجاست از یونس بزرگتر است.» «هیچکس چراغ را روشن نمیکند كه آن را پنهان كند یا زیر تشت بگذارد، بلكه آن را روی چراغپایه قرار میدهد تا کسانیکه وارد اتاق میشوند، نور را ببینید. چراغ بدن تو، چشم توست. وقتی چشمانت سالم هستند، تمام وجود تو روشن است امّا وقتی چشمهایت معیوب باشند تو در تاریكی هستی. پس چشمان خود را باز كن مبادا نوری كه داری، تاریكی باشد. اگر تمام وجود تو روشن باشد و هیچ قسمت آن در تاریكی نباشد وجود تو چنان نورانی خواهد بود كه گویی چراغی نور خود را بر تو میتاباند.» وقتی عیسی به صحبت خود خاتمه داد، یكی از فریسیان، او را به صرف غذا دعوت كرد. او وارد شد و نشست. فریسی با تعجّب ملاحظه كرد، كه عیسی قبل از غذا، دستهای خود را نشست. امّا عیسی خداوند به او گفت: «ای فریسیان، شما بیرون پیاله و بشقاب را پاک میکنید درصورتیکه در درون خود چیزی جز حِرص و شرارت ندارید. ای احمقها، آیا آن کسیکه بیرون را ساخت درون را هم نساخت؟ از آنچه درون ظرفها دارید، خیرات كنید كه همهاش برای شما پاک خواهد شد.» «وای به حال شما ای فریسیان، شما از نعناع و سداب و انواع ادویه دهیک میدهید، امّا از اجرای عدالت و محبّت به خدا غافل هستید. اینها چیزهایی است كه شما باید بدون غافل ماندن از چیزهای دیگر به عمل آورید.» «وای به حال شما ای فریسیان! شما صدر مجلس را در کنیسهها و سلام و تعارف را در بازارها دوست دارید. وای به حال شما! شما مانند قبرهایی هستید كه هیچ نشانهای روی آنها نیست و مردم ندانسته و نشناخته روی آنها راه میروند.» یكی از معلّمان شریعت در جواب عیسی گفت: «ای استاد، وقتی چنین حرفهایی میزنی، به ما هم توهین میشود.» عیسی در جواب فرمود: «بلی، ای معلّمان شریعت، وای به حال شما نیز، چون بارهای بسیار سنگین بردوش مردم میگذرانید و خودتان یک انگشت هم به آن بار نمیزنید. وای به حال شما كه آرامگاههای انبیایی را كه نیاکان شما كشتند، میسازید و به این وسیله کارهای نیاکانتان را تأیید میکنید و بر آنها صِحّه میگذراید چون آنان مرتكب آن قتلها شدند و شما اینها را بنا میکنید. این است كه حكمت خدا میفرماید: 'برای ایشان انبیا و رسولان میفرستم، بعضی را میکشند و بعضی را آزار میرسانند،' تا مردم این زمانه مجبور شوند جواب خون تمام انبیایی را كه از اول پیدایش دنیا ریخته شده است بدهند، از خون هابیل گرفته تا خون زكریا كه بین قربانگاه و داخل جایگاه مقدّس در معبد بزرگ هلاک شد. آری، بدانید كه مردم این روزگار جواب همهٔ آنها را خواهند داد.» «وای به حال شما ای معلّمان شریعت، شما كلید درِ معرفت را بر میدارید، خودتان وارد نمیشوید و آنانی را هم كه میخواهند وارد شوند، باز میدارید.» وقتی عیسی از آن خانه بیرون رفت، علما و فریسیان با خشم و غضب دور او را گرفتند و او را در موضوعات بسیار سؤالپیچ نمودند و در كمین بودند كه او را با سخنان خودش به دام بیندازند.
لوقا 11:11-54 هزارۀ نو (NMV)
کدامیک از شما پدران، اگر پسرش از او ماهی بخواهد، ماری بدو میبخشد؟ یا اگر تخممرغ بخواهد، عقربی به او عطا میکند؟ حال اگر شما با همۀ بدسیرتیتان میدانید که باید به فرزندان خود هدایای نیکو بدهید، چقدر بیشتر پدر آسمانی شما روحالقدس را به هر که از او بخواهد، عطا خواهد فرمود.» عیسی دیوی لال را از کسی بیرون میکرد. چون دیو بیرون رفت، مردِ لال توانست سخن بگوید و مردم در شگفت شدند. امّا برخی گفتند: «او دیوها را به یاری بِعِلزِبول، رئیس دیوها، بیرون میکند.» دیگران نیز به قصد آزمودن او، خواستار آیتی آسمانی شدند. او افکار آنان را درک کرد و به ایشان گفت: «هر حکومتی که بر ضد خود تجزیه شود، نابود خواهد شد، و هر خانهای که بر ضد خود تجزیه شود، فرو خواهد ریخت. اگر شیطان نیز بر ضد خود تجزیه شود، چگونه حکومتش پابرجا مانَد؟ زیرا میگویید من دیوها را به یاری بِعِلزِبول بیرون میرانم. اگر من به یاری بِعِلزِبول دیوها را بیرون میرانم، شاگردان شما به یاریِ کهِ آنها را بیرون میکنند؟ پس ایشان، بر شما داوری خواهند کرد. امّا اگر من به انگشت خدا دیوها را بیرون میرانم، یقین بدانید که پادشاهی خدا بر شما وارد آمده است. هرگاه مردی نیرومند و مسلّح از خانۀ خود پاسداری کند، اموالش در امان خواهد بود. امّا چون کسی نیرومندتر از او بر وی یورش بَرَد و چیره شود، سلاحی را که آن مرد بدان توکل دارد از او گرفته، غنیمت را تقسیم خواهد کرد. هر که با من نیست، بر ضد من است، و هر که با من جمع نکند، پراکنده سازد. «هنگامی که روح پلید از کسی بیرون میآید، به مکانهای خشک و بایر میرود تا جایی برای استراحت بیابد. امّا چون نمییابد با خود میگوید: ”به خانهای که از آن آمدم، بازمیگردم.“ امّا چون به آنجا میرسد و خانه را رُفته و آراسته میبیند، میرود و هفت روح بدتر از خود نیز میآورد، و همگی داخل میشوند و در آنجا سکونت میگزینند. در نتیجه، سرانجامِ آن شخص بدتر از حالت نخست او میشود.» هنگامی که عیسی این سخنان را میگفت، زنی از میان جمعیت به بانگ بلند گفت: «خوشا به حال زنی که تو را زایید و به تو شیر داد.» امّا عیسی در پاسخ گفت: «خوشا به حال آنان که کلام خدا را میشنوند و آن را به جای میآورند.» چون بر شمار جمعیت افزوده میشد، عیسی گفت: «این نسل، نسلی است بس شرارتپیشه. خواستار آیتی هستند! امّا آیتی به ایشان داده نخواهد شد جز آیت یونس. زیرا همانگونه که یونس آیتی بود برای مردم نینوا، پسر انسان نیز برای این نسل آیتی خواهد بود. در روز داوری، ملکۀ جنوب با این نسل بر خواهد خاست و محکومشان خواهد کرد، زیرا او از آن سوی دنیا آمد تا حکمت سلیمان را بشنود، و حال آنکه کسی بزرگتر از سلیمان اینجاست. مردم نینوا در روز داوری با این نسل بر خواهند خاست و محکومشان خواهند کرد، زیرا آنها در اثر موعظۀ یونس توبه کردند، و حال آنکه کسی بزرگتر از یونس اینجاست. «هیچکس چراغ را برنمیافروزد تا آن را پنهان کند یا زیر کاسهای بنهد، بلکه چراغ را بر چراغدان میگذارند تا هر که داخل شود روشنایی را ببیند. چشم تو، چراغ بدن توست. اگر چشمت سالم باشد، تمام وجودت روشن خواهد بود. امّا اگر چشمت فاسد باشد، تمام وجودت را تاریکی فرا خواهد گرفت. پس بههوش باش مبادا نوری که در توست، تاریکی باشد. چه اگر تمام وجودت روشن باشد و هیچ جزئی از آن تاریک نباشد، آنگاه همچون زمانی که نورِ چراغ بر تو میتابد، بهتمامی در روشنایی خواهی بود.» چون عیسی سخنان خود را به پایان رسانید، یکی از فَریسیان او را به صرف غذا دعوت کرد. پس به خانۀ او رفت و بنشست. امّا فَریسی چون دید که عیسی دستهایش را پیش از غذا نشست، تعجب کرد. آنگاه خداوند خطاب به او گفت: «شما فَریسیان بیرونِ پیاله و بشقاب را پاک میکنید، امّا از درون آکنده از طمع و خباثت هستید! ای نادانان، آیا آن که بیرون را آفرید، درون را نیز نیافرید؟ پس از آنچه در درون است صدقه دهید تا همه چیز برایتان پاک باشد. «وای بر شما ای فَریسیان! شما از نعناع و سُداب و هر گونه سبزی دهیک میدهید، امّا عدالت را نادیده میگیرید و از محبت خدا غافلید. اینها را میبایست به جای میآوردید و آنها را نیز فراموش نمیکردید. وای بر شما ای فَریسیان! زیرا دوست دارید در بهترین جای کنیسهها بنشینید و مردم در کوچه و بازار شما را سلام گویند. وای بر شما! زیرا همچون گورهایی ناپیدایید که مردم ندانسته بر آنها راه میروند.» یکی از فقیهان در پاسخ گفت: «استاد، تو با این سخنان به ما نیز اهانت میکنی.» عیسی فرمود: «وای بر شما نیز، ای فقیهان، که بارهایی توانفرسا بر دوش مردم مینهید، امّا خود حاضر نیستید حتی انگشتی برای کمک بجنبانید. وای بر شما که برای پیامبرانی که به دست پدرانتان کشته شدند، مقبره میسازید! براستی که اینگونه بر کار آنها مهر تأیید میزنید. آنها پیامبران را کشتند و شما آرامگاهشان را میسازید. از این رو حکمت خدا میفرماید که ”من برای آنها پیامبران و رسولان خواهم فرستاد. امّا بعضی را خواهند کشت و بعضی را آزار خواهند رسانید.“ پس، خون همۀ پیامبرانی که خونشان از آغاز جهان تا کنون ریخته شده است، بر گردن این نسل خواهد بود - از خون هابیل تا خون زکریا که بین مذبح و محرابگاه کشته شد. آری، به شما میگویم که این نسل برای این همه حساب پس خواهد داد. وای بر شما ای فقیهان! زیرا کلید معرفت را غصب کردهاید. خود داخل نمیشوید و داخلشوندگان را نیز مانع میگردید.» چون عیسی بیرون رفت، علمای دین و فَریسیان سخت با او به مخالفت برخاستند و با سؤالات بسیار بر او تاختند و در کمین بودند تا در سخنی از زبانش وی را به دام اندازند.