یوحنا 28:7-53

یوحنا 28:7-53 هزارۀ نو (NMV)

آنگاه عیسی به هنگام تعلیم در معبد، ندا در داد که: «مرا می‌شناسید و می‌دانید از کجایم. امّا من از جانب خود نیامده‌ام. او که مرا فرستاده، حق است؛ و شما او را نمی‌شناسید. امّا من او را می‌شناسم، زیرا من از اویم و او مرا فرستاده است.» پس خواستند گرفتارش کنند، امّا هیچ‌کس بر او دست دراز نکرد، چرا که ساعت او هنوز فرا نرسیده بود. با این حال، بسیاری از آن جماعت بدو ایمان آوردند. آنان می‌گفتند: «آیا چون مسیح بیاید، بیش از این مرد معجزه خواهد کرد؟» امّا به گوش فَریسیان رسید که مردم دربارۀ او چنین همهمه می‌کنند. پس سران کاهنان و فَریسیان، نگهبانان معبد را فرستادند تا او را گرفتار کنند. آنگاه عیسی گفت: «اندک زمانی دیگر با شما هستم، و سپس نزد فرستندۀ خود می‌روم. مرا خواهید جُست، امّا نخواهید یافت؛ و آنجا که من هستم، شما نمی‌توانید آمد.» پس یهودیان به یکدیگر می‌گفتند: «این مرد کجا می‌خواهد برود که ما نمی‌توانیم او را بیابیم؟ آیا می‌خواهد نزد یهودیانِ پراکنده در میان یونانیان برود و یونانیان را تعلیم دهد؟ مقصودش چه بود که گفت، ”مرا خواهید جُست، امّا نخواهید یافت؛ و آنجا که من هستم، شما نمی‌توانید آمد“؟» در روز آخر که روز بزرگ عید بود، عیسی ایستاد و به بانگ بلند ندا در داد: «هر که تشنه است، نزد من آید و بنوشد. هر که به من ایمان آوَرَد، همان‌گونه که کتاب می‌گوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.» این سخن را دربارۀ روح گفت، که آنان که به او ایمان بیاورند، آن را خواهند یافت؛ زیرا روح هنوز عطا نشده بود، از آن رو که عیسی هنوز جلال نیافته بود. برخی از جماعت، با شنیدن این سخنان گفتند: «براستی که این مرد همان پیامبر موعود است.» دیگران می‌گفتند: «مسیح است.» امّا گروهی دیگر می‌پرسیدند: «مگر مسیح از جلیل ظهور می‌کند؟ آیا کتاب نگفته است که مسیح از نسل داوود خواهد بود و از بِیت‌لِحِم، دهکده‌ای که داوود در آن می‌زیست، ظهور خواهد کرد؟» پس دربارۀ عیسی بین مردم اختلاف افتاد. عده‌ای می‌خواستند او را گرفتار کنند، امّا هیچ‌کس بر او دست دراز نکرد. پس نگهبانانِ معبد نزد سران کاهنان و فَریسیان بازگشتند. ایشان از آنها پرسیدند: «چرا او را نیاوردید؟» نگهبانان پاسخ دادند: «تا کنون، کسی چون این مرد سخن نگفته است!» پس فَریسیان گفتند: «مگر شما نیز فریب خورده‌اید؟ آیا از بزرگان قوم یا فَریسیان کسی هست که به او ایمان آورده باشد؟ البته که نه! امّا این مردمِ عامی که چیزی از شریعت نمی‌دانند، ملعونند.» نیقودیموس، که پیشتر نزد عیسی رفته و یکی از آنها بود، گفت: «آیا شریعت ما کسی را محکوم می‌کند بدون اینکه نخست سخن او را بشنود و دریابد چه کرده است؟» در پاسخ گفتند: «مگر تو نیز جلیلی هستی؟ تحقیق کن و ببین که هیچ پیامبری از جلیل برنخاسته است.» [ سپس هر یک به خانۀ خویش رفتند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 7

یوحنا 28:7-53 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

پس عیسی به هنگام موعظهٔ خود در معبد، به مردم فرمود: «شما البته مرا می‌شناسید و می‌دانید کجا متولد و کجا بزرگ شده‌ام. ولی من از طرف کسی آمده‌ام که شما او را نمی‌شناسید، و او حقیقت محض است. من او را می‌شناسم برای اینکه از او هستم و اوست که مرا نزد شما فرستاد.» با شنیدن این سخنان، سران قوم خواستند او را بگیرند ولی کسی جرأت این کار را به خود نداد، چون هنوز زمان مقرر نرسیده بود. با وجود این، در همان وقت بسیاری ایمان آوردند که او همان مسیح است و به یکدیگر گفتند: «آیا انتظار دارید مسیح که چشم به راهش بودیم، از این بیشتر معجزه کند؟» هنگامی که فریسیان و سران کاهنان شنیدند مردم دربارهٔ عیسی چه می‌گویند، بی‌درنگ مأمورانی فرستادند تا او را بگیرند. آنگاه عیسی به مردم فرمود: «من فقط مدت کوتاهی در میان شما خواهم بود. پس از آن، نزد فرستندهٔ خود باز خواهم گشت. آنگاه شما مرا جستجو خواهید کرد، اما مرا نخواهید یافت و به جایی که می‌روم، نمی‌توانید به آن راه یابید.» سران قوم از این گفتۀ عیسی تعجب کردند و از یکدیگر پرسیدند: «مگر کجا می‌خواهد برود؟ شاید می‌خواهد از این مملکت خارج شود و نزد یهودیان در سایر ممالک برود. شاید هم می‌خواهد نزد غیریهودیان برود. منظورش چه بود که گفت: ”مرا جستجو خواهید کرد، اما مرا نخواهید یافت و به جایی که می‌روم، نمی‌توانید به آن راه یابید“؟» در روز آخر عید که مهمترین روز آن بود، عیسی با صدای بلند به مردم فرمود: «هر که تشنه است، نزد من بیاید و بنوشد. چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده، هر که به من ایمان بیاورد، ”از درون او نهرهای آب زنده جاری خواهد شد.“» منظور عیسی از نهرهای آب زنده، همان روح‌القدس بود که به کسانی داده می‌شود که به عیسی ایمان بیاورند. ولی روح‌القدس هنوز به کسی عطا نشده بود، چون عیسی هنوز به جلال نرسیده بود. مردم وقتی این سخن را از عیسی شنیدند، گفتند: «براستی این باید همان پیامبری باشد که منتظرش بودیم.» دیگران می‌گفتند: «این خودِ مسیح است.» بعضی نیز می‌گفتند: «این مرد نمی‌تواند مسیح باشد. آیا مسیح از جلیل می‌آید؟ مگر در کتب مقدّس نوشته نشده که مسیح از نسل داوود پادشاه است و در دهکدهٔ بیت‌لحم، زادگاه داوود، متولد می‌شود؟» پس، مردم چند دسته شدند. بعضی نیز خواستند او را بگیرند، ولی کسی دست به سوی او دراز نکرد. مأمورانی که رفته بودند تا عیسی را بگیرند، دست خالی بازگشتند. فریسی‌ها و سران کاهنان پرسیدند: «پس چرا او را نیاوردید؟» گفتند: «هیچ‌کس تا به حال مانند این مرد سخنانی چنین دلنشین نگفته است.» فریسی‌ها ایشان را ریشخند کرده، گفتند: «پس شما هم فریب خورده‌اید؟ آیا حتی یک نفر از ما سران قوم و فریسی‌ها به او ایمان آورده‌ایم؟ این مردم نادان که به او ایمان آورده‌اند، شریعت را نمی‌دانند. لعنت خدا بر ایشان باد!» در اینجا نیقودیموس، همان که قبلاً نزد عیسی رفته بود و یکی از ایشان بود، برخاست و گفت: «آیا شریعت به ما اجازه می‌دهد کسی را بدون محاکمه، محکوم سازیم؟» به او جواب دادند: «مگر تو هم جلیلی هستی؟ برو و کتب مقدّس را با دقت بخوان تا ببینی که هیچ پیامبری از جلیل ظهور نمی‌کند.» پس از این سخن، همه برخاستند و به خانه‌های خود رفتند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 7

یوحنا 28:7-53 مژده برای عصر جدید (TPV)

از این رو وقتی عیسی در معبد بزرگ تعلیم می‌داد با صدای بلند گفت: «شما مرا می‌شناسید و می‌دانید كه اهل كجا هستم. ولی من به دلخواه خود نیامده‌ام زیرا فرستنده من حق است و شما او را نمی‌شناسید. امّا من او را می‌شناسم زیرا از جانب او آمده‌ام و او مرا فرستاده است.» در این وقت آنها خواستند او را دستگیر كنند، امّا هیچ‌کس دست به طرف او دراز نكرد، زیرا وقت او هنوز نرسیده بود. ولی عدّهٔ زیادی به او ایمان آوردند و می‌گفتند: «آیا وقتی مسیح ظهور كند از این شخص بیشتر معجزه می‌نماید؟» فریسیان آنچه را كه مردم دربارهٔ او به طور پنهانی می‌گفتند شنیدند. پس آنها و سران كاهنان پاسبانانی فرستادند تا عیسی را بازداشت كنند. آنگاه عیسی گفت: «فقط مدّت كوتاهی با شما خواهم بود و بعد به نزد فرستندهٔ خود خواهم رفت. شما به دنبال من خواهید گشت، امّا مرا نخواهید یافت و به جایی‌که من خواهم بود شما نمی‌توانید بیایید.» پس یهودیان به یكدیگر گفتند: «كجا می‌خواهد برود كه ما نتوانیم او را پیدا كنیم، آیا می‌خواهد نزد كسانی برود كه در میان یونانیان پراكنده هستند و به یونانیان تعلیم دهد؟ او می‌گوید: 'به دنبال من خواهید گشت امّا مرا نخواهید یافت و به جایی‌که من خواهم بود شما نمی‌توانید بیایید.' مقصود او از این حرف چیست؟» در آخرین روز كه مهمترین روز عید بود، عیسی ایستاد و با صدای بلند گفت: «اگر کسی تشنه است نزد من بیاید و بنوشد. چنانکه كلام خدا می‌فرماید: 'نهرهای آب زنده از درون آن کسی‌که به من ایمان بیاورد جاری خواهد گشت.'» این سخنان را دربارهٔ روح‌القدس، كه می‌باید به مؤمنین او داده شود می‌گفت و چون هنوز عیسی جلال نیافته بود روح‌القدس عطا نشده بود. بسیاری از کسانی‌که این سخن را شنیدند گفتند: «این مرد واقعاً همان نبی موعود است» دیگران گفتند: «او مسیح است.» و عدّه‌ای هم گفتند: «آیا مسیح از جلیل ظهور می‌کند؟ مگر کتاب‌مقدّس نمی‌گوید كه مسیح باید از خاندان داوود و اهل دهكدهٔ داوود یعنی بیت‌لحم باشد؟» به این ترتیب دربارهٔ او در میان جمعیّت دودستگی به وجود آمد. عدّه‌ای خواستند او را دستگیر كنند، امّا هیچ‌کس به طرف او دست دراز نكرد. بعد از آن پاسبانان نزد سران كاهنان و فریسیان برگشتند. آنها از پاسبان پرسیدند: «چرا او را نیاوردید؟» پاسبان جواب دادند: «تا به حال هیچ‌کس مانند این مرد سخن نگفته است.» فریسیان در پاسخ گفتند: «آیا او شما را هم گمراه كرده است؟ آیا کسی از رؤسا و فریسیان به او گرویده است؟ و امّا این آدمهایی كه از شریعت بی‌خبرند، ملعون هستند!» نیقودیموس، كه در شب به دیدن عیسی آمده بود و یکی از آنها بود، از آنها پرسید: «آیا شریعت به ما اجازه می‌دهد کسی را محكوم كنیم بدون آنكه به سخنان او گوش دهیم و بدانیم چه كار كرده است؟» در پاسخ به او گفتند: «مگر تو جلیلی هستی؟ بررسی كن و ببین كه هیچ نبی‌ای از جلیل ظهور نكرده است.» [ پس آنها همه به خانه‌های خود رفتند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 7

یوحنا 28:7-53 هزارۀ نو (NMV)

آنگاه عیسی به هنگام تعلیم در معبد، ندا در داد که: «مرا می‌شناسید و می‌دانید از کجایم. امّا من از جانب خود نیامده‌ام. او که مرا فرستاده، حق است؛ و شما او را نمی‌شناسید. امّا من او را می‌شناسم، زیرا من از اویم و او مرا فرستاده است.» پس خواستند گرفتارش کنند، امّا هیچ‌کس بر او دست دراز نکرد، چرا که ساعت او هنوز فرا نرسیده بود. با این حال، بسیاری از آن جماعت بدو ایمان آوردند. آنان می‌گفتند: «آیا چون مسیح بیاید، بیش از این مرد معجزه خواهد کرد؟» امّا به گوش فَریسیان رسید که مردم دربارۀ او چنین همهمه می‌کنند. پس سران کاهنان و فَریسیان، نگهبانان معبد را فرستادند تا او را گرفتار کنند. آنگاه عیسی گفت: «اندک زمانی دیگر با شما هستم، و سپس نزد فرستندۀ خود می‌روم. مرا خواهید جُست، امّا نخواهید یافت؛ و آنجا که من هستم، شما نمی‌توانید آمد.» پس یهودیان به یکدیگر می‌گفتند: «این مرد کجا می‌خواهد برود که ما نمی‌توانیم او را بیابیم؟ آیا می‌خواهد نزد یهودیانِ پراکنده در میان یونانیان برود و یونانیان را تعلیم دهد؟ مقصودش چه بود که گفت، ”مرا خواهید جُست، امّا نخواهید یافت؛ و آنجا که من هستم، شما نمی‌توانید آمد“؟» در روز آخر که روز بزرگ عید بود، عیسی ایستاد و به بانگ بلند ندا در داد: «هر که تشنه است، نزد من آید و بنوشد. هر که به من ایمان آوَرَد، همان‌گونه که کتاب می‌گوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.» این سخن را دربارۀ روح گفت، که آنان که به او ایمان بیاورند، آن را خواهند یافت؛ زیرا روح هنوز عطا نشده بود، از آن رو که عیسی هنوز جلال نیافته بود. برخی از جماعت، با شنیدن این سخنان گفتند: «براستی که این مرد همان پیامبر موعود است.» دیگران می‌گفتند: «مسیح است.» امّا گروهی دیگر می‌پرسیدند: «مگر مسیح از جلیل ظهور می‌کند؟ آیا کتاب نگفته است که مسیح از نسل داوود خواهد بود و از بِیت‌لِحِم، دهکده‌ای که داوود در آن می‌زیست، ظهور خواهد کرد؟» پس دربارۀ عیسی بین مردم اختلاف افتاد. عده‌ای می‌خواستند او را گرفتار کنند، امّا هیچ‌کس بر او دست دراز نکرد. پس نگهبانانِ معبد نزد سران کاهنان و فَریسیان بازگشتند. ایشان از آنها پرسیدند: «چرا او را نیاوردید؟» نگهبانان پاسخ دادند: «تا کنون، کسی چون این مرد سخن نگفته است!» پس فَریسیان گفتند: «مگر شما نیز فریب خورده‌اید؟ آیا از بزرگان قوم یا فَریسیان کسی هست که به او ایمان آورده باشد؟ البته که نه! امّا این مردمِ عامی که چیزی از شریعت نمی‌دانند، ملعونند.» نیقودیموس، که پیشتر نزد عیسی رفته و یکی از آنها بود، گفت: «آیا شریعت ما کسی را محکوم می‌کند بدون اینکه نخست سخن او را بشنود و دریابد چه کرده است؟» در پاسخ گفتند: «مگر تو نیز جلیلی هستی؟ تحقیق کن و ببین که هیچ پیامبری از جلیل برنخاسته است.» [ سپس هر یک به خانۀ خویش رفتند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 7