یوحنا 1:17-25

یوحنا 1:17-25 هزارۀ نو (NMV)

پس از این سخنان، عیسی به آسمان نگریست و گفت: «پدر، ساعت رسیده است. پسرت را جلال ده تا پسرت نیز تو را جلال دهد. زیرا او را بر هر بشری قدرت داده‌ای تا به همۀ آنان که به او عطا کرده‌ای، حیات جاویدان بخشد. و این است حیات جاویدان، که تو را، تنها خدای حقیقی، و عیسی مسیح را که فرستاده‌ای، بشناسند. من کاری را که به من سپردی، به کمال رساندم، و این‌گونه تو را بر روی زمین جلال دادم. پس اکنون ای پدر، تو نیز مرا در حضور خویش جلال ده، به همان جلالی که پیش از آغاز جهان نزد تو داشتم. «من نام تو را بر آنان که از جهانیان به من بخشیدی، آشکار ساختم. از آنِ تو بودند و تو ایشان را به من بخشیدی، و کلامت را نگاه داشتند. اکنون دریافته‌اند که هرآنچه به من بخشیده‌ای، براستی از جانب توست. زیرا کلامی را که به من سپردی، بدیشان سپردم، و ایشان آن را پذیرفتند و به‌یقین دانستند که از نزد تو آمده‌ام، و ایمان آوردند که تو مرا فرستاده‌ای. درخواست من برای آنهاست؛ من نه برای دنیا بلکه برای آنهایی درخواست می‌کنم که تو به من بخشیده‌ای، زیرا از آنِ تو هستند. هرآنچه از آنِ من است، از آنِ توست و هرآنچه از آنِ توست، از آنِ من است؛ و در ایشان جلال یافته‌ام. بیش از این در جهان نمی‌مانم، امّا آنها هنوز در جهانند؛ من نزد تو می‌آیم. ای پدرِ قدّوس، آنان را به قدرت نام خود که به من بخشیده‌ای حفظ کن، تا یک باشند، چنانکه ما هستیم. من آنها را تا زمانی که با ایشان بودم، حفظ کردم، و از آنها به قدرت نام تو که به من بخشیده‌ای، محافظت نمودم. هیچ‌یک از ایشان هلاک نشد، جز فرزند هلاکت، تا گفتۀ کتب مقدّس به حقیقت پیوندد. امّا حال نزد تو می‌آیم، و این سخنان را زمانی می‌گویم که هنوز در جهانم، تا شادی مرا در خود به کمال داشته باشند. من کلام تو را به ایشان دادم، امّا دنیا از ایشان نفرت داشت، زیرا به دنیا تعلّق ندارند، چنانکه من تعلّق ندارم. درخواست من این نیست که آنها را از این دنیا ببری، بلکه می‌خواهم از آن شَرور حفظشان کنی. آنها به این دنیا تعلّق ندارند، چنانکه من نیز تعلّق ندارم. آنان را در حقیقت تقدیس کن؛ کلام تو حقیقت است. همان‌گونه که تو مرا به جهان فرستادی، من نیز آنان را به جهان فرستاده‌ام. من خویشتن را به‌خاطر ایشان تقدیس می‌کنم، تا ایشان نیز به حقیقت تقدیس شوند. «درخواست من تنها برای آنها نیست، بلکه همچنین برای کسانی است که به واسطۀ پیام آنها به من ایمان خواهند آورد، تا همه یک باشند، همان‌گونه که تو ای پدر در من هستی و من در تو. چنان کن که آنها نیز در ما باشند، تا جهان ایمان آورد که تو مرا فرستاده‌ای. و من جلالی را که به من بخشیدی، بدیشان بخشیدم تا یک گردند، چنانکه ما یک هستیم؛ من در آنان و تو در من. چنان کن که آنان نیز کاملاً یک گردند تا جهان بداند که تو مرا فرستاده‌ای، و ایشان را همان‌گونه دوست داشتی که مرا دوست داشتی. ای پدر، می‌خواهم آنها که به من بخشیده‌ای با من باشند، همان‌جا که من هستم، تا جلال مرا بنگرند، جلالی که تو به من بخشیده‌ای؛ زیرا پیش از آغاز جهان مرا دوست می‌داشتی. «ای پدرِ عادل، دنیا تو را نمی‌شناسد، امّا من تو را می‌شناسم، و اینها دانسته‌اند که تو مرا فرستاده‌ای.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 17

یوحنا 1:17-25 Persian Old Version (POV-FAS)

عیسی چون این را گفت، چشمان خودرا به طرف آسمان بلند کرده، گفت: «ای پدر ساعت رسیده است. پسر خود را جلال بده تاپسرت نیز تو را جلال دهد. همچنانکه او را برهر بشری قدرت دادهای تا هرچه بدو دادهای به آنها حیات جاودانی بخشد. و حیات جاودانیاین است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند. من بر روی زمین تو را جلال دادم و کاری را که به من سپردی تابکنم، بهکمال رسانیدم. و الان توای پدر مرا نزدخود جلال ده، به همان جلالی که قبل از آفرینش جهان نزد تو داشتم. «اسم تو را به آن مردمانی که از جهان به من عطا کردی ظاهر ساختم. از آن تو بودند و ایشان را به من دادی و کلام تو را نگاه داشتند. و الان دانستند آنچه به من دادهای از نزد تو میباشد. زیرا کلامی را که به من سپردی، بدیشان سپردم و ایشان قبول کردند و از روی یقین دانستند که ازنزد تو بیرون آمدم و ایمان آوردند که تو مرافرستادی. من بجهت اینها سوال میکنم و برای جهان سوال نمی کنم، بلکه از برای کسانی که به من دادهای، زیرا که از آن تو میباشند. و آنچه ازآن من است از آن تو است و آنچه از آن تو است از آن من است و در آنها جلال یافتهام. بعد از این در جهان نیستم اما اینها در جهان هستند و من نزدتو میآیم. ای پدر قدوس اینها را که به من دادهای، به اسم خود نگاه دار تا یکی باشندچنانکه ما هستیم. مادامی که با ایشان در جهان بودم، من ایشان را به اسم تو نگاه داشتم، و هر کس را که به من دادهای حفظ نمودم که یکی از ایشان هلاک نشد، مگر پسر هلاکت تا کتاب تمام شود. و اما الان نزد تو میآیم. و این را در جهان میگویم تا خوشی مرا در خود کامل داشته باشند. من کلام تو را به ایشان دادم و جهان ایشان رادشمن داشت زیرا که از جهان نیستند، همچنانکه من نیز از جهان نیستم. خواهش نمی کنم که ایشان را از جهان ببری، بلکه تا ایشان را از شریرنگاه داری. ایشان از جهان نیستند چنانکه من از جهان نمی باشم. ایشان را به راستی خودتقدیس نما. کلام تو راستی است. همچنانکه مرا در جهان فرستادی، من نیز ایشان را در جهان فرستادم. و بجهت ایشان من خود را تقدیس میکنم تا ایشان نیز در راستی، تقدیس کرده شوند. «و نه برای اینها فقط سوال میکنم، بلکه برای آنها نیز که به وسیله کلام ایشان به من ایمان خواهندآورد. تا همه یک گردند چنانکه توای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در مایک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی. و من جلالی را که به من دادی به ایشان دادم تا یک باشند چنانکه ما یک هستیم. من در ایشان و تو در من، تا در یکی کامل گردند و تا جهان بداندکه تو مرا فرستادی و ایشان را محبت نمودی چنانکه مرا محبت نمودی. ای پدر میخواهم آنانی که به من دادهای با من باشند در جایی که من میباشم تا جلال مرا که به من دادهای ببینند، زیراکه مرا پیش از بنای جهان محبت نمودی. ای پدر عادل، جهان تو را نشناخت، اما من تو راشناختم؛ و اینها شناختهاند که تو مرا فرستادی.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 17

یوحنا 1:17-25 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

وقتی عیسی سخنان خود را به پایان رساند، به سوی آسمان نگاه کرد و گفت: «پدر، وقت موعود فرا رسیده است. بزرگی و جلال پسرت را آشکار کن تا او نیز جلال و بزرگی را به تو بازگرداند. زیرا تو اختیار زندگی تمام مردم دنیا را به دست او سپرده‌ای؛ و او به آن عده‌ای که به او عطا کرده‌ای، زندگی جاوید می‌بخشد. و حیات جاویدان این است که تو را که یگانه خدای راستین هستی، و عیسی مسیح را که فرستاده‌ای، بشناسند. «بر روی زمین آنچه را که به من محول کرده بودی، انجام دادم تا باعث بزرگی و جلال تو شوم. و حال، ای پدر، مرا در حضور خود جلال بده، با همان جلالی که پیش از آفرینش جهان نزد تو داشتم. «من تو را به کسانی که به من بخشیدی، شناساندم. ایشان در دنیا بودند و تو ایشان را به من بخشیدی. در واقع همیشه از آن تو بودند و تو ایشان را به من دادی؛ و هر چه به ایشان گفتم، اطاعت کردند. حال، می‌دانند که هر چه من دارم، هدیهٔ توست. هر دستوری به من دادی، به ایشان دادم و ایشان قبول کردند و دانستند که من از نزد تو به این جهان آمده‌ام و ایمان دارند که تو مرا فرستاده‌ای. «من برای مردم دنیا دعا نمی‌کنم بلکه برای کسانی دعا می‌کنم که به من بخشیدی، چون از آن تو هستند. هر چه از آن من باشد متعلق به تو نیز هست، و هر چه از آن تو باشد متعلق به من هم می‌باشد. از این جهت، ایشان باعث افتخار و سربلندی منند. به‌زودی من این جهان را گذاشته، نزد تو خواهم آمد، ولی ایشان در این جهان می‌مانند. پس ای پدر مقدّس، کسانی را که به من بخشیده‌ای، با توجهات پدرانه‌ات حفظ فرما تا مانند من و تو با هم یکی باشند. تا زمانی که با ایشان بودم، با قدرت نامی که به من دادی، از ایشان محافظت کردم. ایشان را طوری حفظ کردم که هیچ‌یک از دست نرفت، مگر آن کس که برای هلاکت مقرر شده بود، تا نوشتۀ کتب مقدّس به واقعیت بپیوندد. «و حال، نزد تو می‌آیم. تا وقتی که با آنان بودم، چیزهای بسیار به ایشان گفتم تا از خوشی من لبریز باشند. من احکام تو را به ایشان داده‌ام. دنیا از آنان نفرت دارد، زیرا آنان به این دنیا تعلق ندارند، چنانکه من ندارم. نمی‌خواهم که ایشان را از دنیا ببری، بلکه می‌خواهم آنان را از قدرت شیطان حفظ کنی. ایشان نیز مانند من از این دنیا نیستند. کلام راستی خود را به آنان بیاموز تا پاک و مقدّس شوند. همان‌طور که تو مرا به این جهان فرستادی، من نیز ایشان را به میان مردم می‌فرستم. من خود را وقف آنان کرده‌ام تا در راستی و پاکی رشد کنند. «من فقط برای این شاگردان دعا نمی‌کنم؛ بلکه برای ایمانداران آینده نیز دعا می‌کنم که به‌وسیلهٔ شهادت ایشان به من ایمان خواهند آورد. دعا می‌کنم تا همه یک باشند، همان‌طور که ای پدر، من و تو با هم یکی هستیم؛ تا همچنانکه تو در منی، و من در تو ایشان نیز با ما یک باشند، تا از این راه مردم جهان ایمان آورند که تو مرا فرستاده‌ای. «جلالی را که به من بخشیدی به ایشان داده‌ام، تا آنان نیز مانند ما یکی گردند. من در ایشان و تو در من، تا به این ترتیب ایشان نیز به تمام معنا با هم یکی باشند، و مردم دنیا بدانند که تو مرا فرستاده‌ای و بفهمند که ایشان را دوست داری، به همان اندازه که مرا دوست داری. پدر، می‌خواهم همهٔ آنانی که به من ایمان می‌آورند، در آینده با من باشند تا از نزدیک بزرگی و جلال مرا ببینند. تو به من جلال دادی، چون حتی پیش از آفرینش جهان مرا دوست می‌داشتی. «ای پدرِ عادل، مردم جهان تو را نمی‌شناسند ولی من تو را می‌شناسم و این شاگردان می‌دانند که تو مرا فرستاده‌ای.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 17

یوحنا 1:17-25 مژده برای عصر جدید (TPV)

پس از این سخنان، عیسی به سوی آسمان نگاه كرد و گفت: «ای پدر، آن ساعت رسیده است. پسر خود را جلال ده تا پسرت نیز تو را جلال دهد، زیرا تو اختیار تمام انسانها را به دست او سپرده‌ای تا به همهٔ کسانی‌که تو به او بخشیده‌ای حیات جاودان بدهد. این است حیات جاودان كه آنها تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را كه فرستادهٔ توست بشناسند. من تو را در روی زمین جلال دادم و کاری را كه به من سپرده شده بود تمام كردم و اكنون ای پدر، مرا در پیشگاه خود جلال بده همان جلالی كه پیش از آفرینش جهان در نزد تو داشتم. «من تو را به آن کسانی‌که تو از میان جهانیان برگزیده و به من بخشیدی شناسانیدم. آنان متعلّق به تو بودند و تو آنان را به من بخشیدی و آنها مطابق كلام تو عمل کرده‌اند. اكنون آنها می‌دانند كه آنچه به من دادی واقعاً از جانب توست. زیرا آن كلامی را كه تو به من دادی، به آنان دادم و آنها هم آن را قبول كردند. آنها این حقیقت را می‌دانند كه من از جانب تو آمده‌ام و ایمان دارند كه تو مرا فرستاده‌ای. «من برای آنها دعا می‌کنم، نه برای جهان. من برای کسانی‌که تو به من داده‌ای دعا می‌کنم زیرا آنها از آن تو هستند. آنچه من دارم از آن توست و آنچه تو داری از آن من است و جلال من به وسیلهٔ آنها آشكار شده است. من دیگر در این جهان نمی‌مانم ولی آنها هنوز در جهان هستند و من نزد تو می‌آیم. ای پدر مقدّس، با قدرت نام خود کسانی را كه به من داده‌ای حفظ فرما تا آنها یکی باشند همان طوری که ما یکی هستیم. در مدّتی كه با آنان بودم با قدرت نام تو کسانی را كه به من بخشیدی، حفظ كردم و هیچ‌یک از آنان هلاک نشد جز آن کسی‌که مستحقّ هلاكت بود تا آنچه کتاب‌مقدّس می‌گوید تحقّق یابد. ولی اكنون نزد تو می‌آیم و قبل از اینکه جهان را ترک كنم این سخنان را می‌گویم تا شادی مرا در خود به حدّ كمال داشته باشند. من كلام تو را به آنان رسانیده‌ام، امّا چون آنها مانند من به این جهان تعلّق ندارند جهان از آنان نفرت دارد. به درگاه تو دعا می‌کنم، نه برای اینكه آنان را از جهان ببری بلكه تا آنان را از شرارت و شیطان محافظت فرمایی. همان‌طور كه من متعلّق به این جهان نیستم، ایشان هم نیستند. آنان را به وسیلهٔ راستی خود تقدیس نما، كلام تو راستی است. همان‌طور كه تو مرا به جهان فرستادی من نیز آنان را به جهان فرستادم. و اكنون به‌خاطر آنان، خود را تقدیس می‌نمایم تا آنان نیز با راستی تقدیس گردند. «فقط برای اینها دعا نمی‌کنم بلكه برای کسانی هم كه به وسیلهٔ پیام و شهادت آنان به من ایمان خواهند آورد، تا همهٔ آنان یکی باشند آن‌چنان‌که تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند و تا جهان ایمان بیاورد كه تو مرا فرستاده‌ای. آن جلالی را كه تو به من داده‌ای به آنان داده‌ام تا آنها یکی باشند آن‌چنان‌که ما یکی هستیم، من در آنان و تو در من، تا آنها به طور كامل یکی باشند و تا جهان بداند كه تو مرا فرستادی و آنها را مثل خود من دوست داری. «ای پدر، آرزو دارم کسانی‌که به من بخشیده‌ای در جایی‌که من هستم با من باشند تا جلالی را كه تو بر اثر محبّت خود بیش از آغاز جهان به من دادی، ببیند. ای پدر عادل، اگر چه جهان تو را نشناخته است، من تو را شناخته‌ام و اینها می‌دانند كه تو مرا فرستادی.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه یوحنا 17