اِشعیا 6:63-19
اِشعیا 6:63-19 Persian Old Version (POV-FAS)
و قومها را به غضب خود پایمال نموده، ایشان را از حدت خشم خویش مست ساختم. و خون ایشان را بر زمین ریختم. احسانهای خداوند و تسبیحات خداوند راذکر خواهم نمود برحسب هرآنچه خداوند برای ما عمل نموده است و به موجب کثرت احسانی که برای خاندان اسرائیل موافق رحمتها و وفوررافت خود بجا آورده است. زیرا گفته است: ایشان قوم من و پسرانی که خیانت نخواهند کردمی باشند، پس نجاتدهنده ایشان شده است. او در همه تنگیهای ایشان به تنگ آورده شد وفرشته حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و حلم خود ایشان را فدیه داد و در جمیع ایام قدیم، متحمل ایشان شده، ایشان را برداشت. اما ایشان عاصی شده، روح قدوس او رامحزون ساختند، پس برگشته، دشمن ایشان شد واو خود با ایشان جنگ نمود. آنگاه ایام قدیم و موسی و قوم خویش رابیاد آورد (و گفت ) کجاست آنکه ایشان را با شبان گله خود از دریا برآورد و کجا است آنکه روح قدوس خود را در میان ایشان نهاد؟ که بازوی جلیل خود را بهدست راست موسی خرامان ساخت و آبها را پیش روی ایشان منشق گردانیدتا اسم جاودانی برای خویش پیدا کند؟ آنکه ایشان را در لجهها مثل اسب در بیابان رهبری نمود که لغزش نخورند. مثل بهایمی که به وادی فرود میروند روح خداوند ایشان را آرامی بخشید. هم چنان قوم خود را رهبری نمودی تابرای خود اسم مجید پیدا نمایی. از آسمان بنگر و از مسکن قدوسیت وجلال خویش نظر افکن. غیرت جبروت تو کجااست؟ جوشش دل و رحمت های تو که به من نمودی بازداشته شده است. به درستی که توپدر ما هستی اگرچه ابراهیم ما را نشناسد واسرائیل ما را بجا نیاورد، اما توای یهوه، پدر ما وولی ما هستی و نام تو از ازل میباشد. پسای خداوند ما را از طریق های خود چرا گمراه ساختی و دلهای ما را سخت گردانیدی تا از تونترسیم. بهخاطر بندگانت و اسباط میراث خودرجعت نما. قوم مقدس تو اندک زمانی آن رامتصرف بودند و دشمنان ما مکان قدس تو راپایمال نمودند. و ما مثل کسانی که تو هرگز برایشان حکمرانی نکرده باشی و به نام تو نامیده نشده باشند گردیدهایم.
اِشعیا 6:63-19 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
با خشم خود قومها را زار و ناتوان کرده، آنها را پایمال نمودم و خونشان را به زمین ریختم.» از لطف و مهربانی خداوند سخن خواهم گفت و به سبب تمام کارهایی که برای ما کرده است او را ستایش خواهم کرد. او با محبت و رحمت بیحد خویش قوم اسرائیل را مورد لطف خود قرار داد. خداوند فرمود: «بنیاسرائیل قوم من هستند و به من خیانت نخواهند کرد.» او نجاتدهندۀ ایشان شد و در تمامی رنجهای ایشان، او نیز رنج کشید، و فرشتۀ حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و رحمت خود ایشان را رهانید. سالهای سال ایشان را بلند کرد و حمل نمود. اما ایشان نافرمانی کرده، روح قدوس او را محزون ساختند. پس، او نیز دشمن ایشان شد و با آنان جنگید. آنگاه ایشان گذشته را به یاد آوردند که چگونه موسی قوم خود را از مصر بیرون آورد. پس، فریاد برآورده گفتند: «کجاست آن کسی که بنیاسرائیل را به رهبری موسی از میان دریا عبور داد؟ کجاست آن خدایی که روح قدوس خود را به میان قومش فرستاد؟ کجاست او که وقتی موسی دست خود را بلند کرد، با قدرت عظیم خود دریا را در برابر قوم اسرائیل شکافت و با این کار خود شهرت جاودانی پیدا کرد؟ چه کسی ایشان را در اعماق دریا رهبری کرد؟ آنان مانند اسبانی اصیل که در بیابان میدوند، هرگز نلغزیدند. آنان مانند گلهای بودند که آرام در دره میچرند، زیرا روح خداوند به ایشان آرامش داده بود. «بله، تو قوم خود را رهبری کردی، و نام تو برای این کار شهرت یافت.» ای خداوند از آسمان به ما نگاه کن و از جایگاه باشکوه و مقدّست به ما نظر انداز. کجاست آن محبتی که در حق ما نشان میدادی؟ کجاست قدرت و رحمت و دلسوزی تو؟ تو پدر ما هستی! حتی اگر ابراهیم و یعقوب نیز ما را فراموش کنند، تو ای یهوه، از ازل تا ابد پدر و نجاتدهندۀ ما خواهی بود. خداوندا، چرا گذاشتی از راههای تو منحرف شویم؟ چرا دلهایی سخت به ما دادی تا از تو نترسیم؟ به خاطر بندگانت بازگرد! به خاطر قومت بازگرد! ما، قوم مقدّس تو، مدت زمانی کوتاه مکان مقدّس تو را در تصرف خود داشتیم، اما اینک دشمنان ما آن را ویران کردهاند. ای خداوند، چرا با ما طوری رفتار میکنی که گویا هرگز قوم تو نبودهایم و تو نیز هرگز رهبر ما نبودهای؟
اِشعیا 6:63-19 مژده برای عصر جدید (TPV)
در خشم خود تمام ملّتها را پایمال و خُرد کردم و خون آنها را بر زمین ریختم.» از محبّت بیپایان خداوند سخن میگویم؛ و او را بهخاطر آنچه برای ما انجام داده، سپاس خواهم گفت. او قوم اسرائیل را بهخاطر رحمت و محبّت پایدار خود به فراوانی برکت داده است. خداوند گفت: «آنها قوم من هستند، آنها مرا فریب نخواهند داد.» و به همین دلیل آنها را از تمام درد و رنجشان نجات داد. فرشتهای حضور نداشت، آن خود خداوند بود که آنها را نجات داد. محبّت و رحمتش به آنها خلاصی بخشید، همانطور که در گذشته همیشه نگهدار آنها بوده است. امّا آنها برضد او شوریدند و روح مقدّس او را افسرده کردند. به این جهت خداوند با آنها مخالفت کرد و برضد آنها جنگید. آنگاه آنها گذشته -یعنی ایّام موسی بندهٔ خداوند- را بهخاطر آوردند و پرسیدند: «کجاست خداوند، آن خداوندی که رهبران قوم خودش را در دریا نجات داد؟ کجاست آن خداوندی که روح مقدّس خود را به ایشان داد؟ کجاست آن خداوند قادری که به وسیلهٔ موسی چنان کارهای بزرگی انجام میداد، دریا را میشکافت و قوم خود را در عمق دریا رهبری میکرد تا نامش جلال ابدی یابد؟» تحت رهبری خداوند آنها مثل اسبهای وحشی تیزپا بودند و هیچوقت نلغزیدند. روح خداوند به آنها مثل گلّهای در دشتهای سرسبز آرامش عطا فرمود. او قوم خود را رهبری کرد و موجب سرافرازی اسم خود شد. ای خداوند از آسمان -از آن مکان مقدّس و پرجلال خود- برما نظر افکن. کجاست آن توجّه و غیرت تو؟ کجاست قدرت تو؟ کجاست آن محبّت و رحمت تو؟ آیا ما را فراموش کردهای؟ تو پدر ما هستی. اجداد ما، ابراهیم و یعقوب دیگر ما را نمیشناسند، امّا تو ای خداوند پدر ما هستی، کسیکه همیشه ما را نجات داده است. چرا اجازه میدهی از راه تو منحرف شویم؟ چرا اجازه میدهی، آنقدر خود رأی شویم که از تو روی برگردانیم؟ ای خداوند بهخاطر کسانیکه به تو خدمت میکنند، و بهخاطر قومی که همیشه به تو تعلّق داشتهاند، بازگرد. ما -قوم مقدّس تو- برای زمانی کوتاه به وسیلهٔ دشمنان تو رانده شده بودیم. آنها معبد مقدّس تو را پایمال کردند. تو با ما چنان رفتار میکنی که گویی تو هیچوقت حاکم نبودی و ما هیچوقت قوم تو نبودیم.
اِشعیا 6:63-19 هزارۀ نو (NMV)
در خشم خویش ملتها را پایمال کردم، و در غضبم ایشان را مست ساخته، خونشان را بر زمین ریختم.» محبتهای خداوند و کارهای ستودنی او را بر خواهم شمرد، یعنی تمامی آنچه را که خداوند برای ما کرده است؛ آری، احسان فراوانی را که بر حسب رحمتها و محبتهای بسیار خویش به خاندان اسرائیل نشان داده است. زیرا گفته است: «آنان بهیقین قوم من هستند، فرزندانیکه خیانت نخواهند کرد»، پس نجاتدهندۀ ایشان شده است. در تمامی رنجهای ایشان، او نیز رنج کشید، و فرشتۀ حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و گذشت خویش ایشان را فدیه داد، در تمامی ایام قدیمْ ایشان را برگرفته، حمل کرد. اما ایشان عِصیان ورزیدند، و روح قدوس او را محزون ساختند. پس روی گردانیده دشمن ایشان شد، و خود با ایشان جنگ کرد. اما قوم او ایام قدیم را به یاد آوردند، یعنی ایام موسی را: کجاست آن که ایشان را با شبان گلهاش از میان دریا عبور داد؟ کجاست آن که روح قدوس خود را در میان ایشان نهاد، و بازوی شکوهمندش را به دست راست موسی به حرکت درآورد؟ که آبها را پیش روی ایشان شکافت تا آوازهای جاودانی برای خویشتن کسب کند، و ایشان را از ژرفاها عبور داد؟ همچون اسب در بیابان، زمین نخوردند؛ همچون چارپایانی که به وادی فرود آیند، روح خداوند ایشان را استراحت بخشید. آری، تو اینچنین قوم خود را رهبری کردی، تا نامی شکوهمند برای خود کسب کنی. از آسمان بنگر و ببین، از عرش مقدس و شکوهمندت. غیرت و قدرت تو کجاست؟ دلسوزی و شفقت تو از ما بازداشته شده است. براستی که تو پدر مایی، اگرچه ابراهیم ما را نشناسد و اسرائیل ما را بجا نیاورد! تو ای یهوه، ’پدر‘ مایی؛ ’ولیّ ما‘ است، نام تو از ازل. ای خداوند، چرا از راههای خود گمراهمان کردی، و چرا دلهایمان را سخت ساختی تا از تو نترسیم؟ بهخاطر خادمانت بازگشت نما، بهخاطر قبیلههایی که میراث تو هستند. قوم مقدس تو کوتاهزمانی قُدس تو را در تصرف داشتند، اما اکنون دشمنان ما آن را لگدمال کردهاند. ما همچون مردمانی گشتهایم که تو هرگز بر ایشان فرمان نراندهای و به نام تو نامیده نشدهاند.