اِشعیا 11:51-23

اِشعیا 11:51-23 Persian Old Version (POV-FAS)

و فدیه شدگان خداوند بازگشت نموده، با ترنم به صهیون خواهند آمد و خوشی جاودانی بر سرایشان خواهد بود و شادمانی و خوشی را خواهندیافت و غم و ناله فرار خواهد کرد. من هستم، من که شما را تسلی میدهم. پس تو کیستی که از انسانی که میمیرد میترسی و ازپسر آدم که مثل گیاه خواهد گردید. و خداوندرا که آفریننده تو است که آسمانها را گسترانید وبنیاد زمین را نهاد فراموش کردهای و دائم تمامی روز از خشم ستمکار وقتی که به جهت هلاک کردن مهیا میشود میترسی. و خشم ستمکارکجا است؟ اسیران ذلیل بزودی رها خواهندشد و در حفره نخواهند مرد و نان ایشان کم نخواهد شد. زیرا من یهوه خدای تو هستم که دریا را به تلاطم میآورم تا امواجش نعره زنند، یهوه صبایوت اسم من است. و من کلام خود رادر دهان تو گذاشتم و تو را زیر سایه دست خویش پنهان کردم تا آسمانها غرس نمایم و بنیادزمینی نهم و صهیون را گویم که تو قوم من هستی. خویشتن را برانگیزای اورشلیم! خویشتن را برانگیخته، برخیز! ای که از دست خداوندکاسه غضب او را نوشیدی و درد کاسه سرگیجی را نوشیده، آن را تا ته آشامیدی. از جمیع پسرانی که زاییده است یکی نیست که او رارهبری کند و از تمامی پسرانی که تربیت نموده، کسی نیست که او را دستگیری نماید. این دوبلا بر تو عارض خواهد شد، کیست که برای توماتم کند؟ یعنی خرابی و هلاکت و قحط وشمشیر، پس چگونه تو را تسلی دهم. پسران تو را ضعف گرفته، بسر همه کوچهها مثل آهو دردام خوابیدهاند. و ایشان از غضب خداوند و ازعتاب خدای تو مملو شدهاند. پسای زحمت کشیده این را بشنو! وای مست شده اما نه ازشراب! خداوند تو یهوه و خدای تو که دردعوی قوم خود ایستادگی میکند چنین میگوید: اینک کاسه سرگیجی را و درد کاسه غضب خویش را از تو خواهم گرفت و آن را بار دیگرنخواهی آشامید. و آن را بهدست آنانی که برتو ستم مینمایند میگذارم که بهجان تومی گویند: خم شو تا از تو بگذریم و تو پشت خودرا مثل زمین و مثل کوچه به جهت راه گذریان گذاشتهای.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه اِشعیا 51

اِشعیا 11:51-23 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

کسانی که خداوند آزادشان کرده، سرودخوانان با شادی جاودانی، از آن راه به اورشلیم خواهند آمد. غم و نالهٔ آنان برای همیشه پایان خواهد یافت و جای خود را به شادی و سرود خواهد داد. خداوند می‌فرماید: «من هستم که به شما تسلی می‌دهم و شما را شاد می‌سازم؛ پس چرا از انسان فانی می‌ترسید انسانی که مانند گیاه، خشک شده، از بین می‌رود؟ اما شما خداوند، آفرینندهٔ خود را فراموش کرده‌اید، او را که آسمان را همچون خیمه گسترانید و زمین را بنیان نهاد. چرا دائم از ظلم و ستم انسانها می‌ترسید و تمام روز از خشم دشمنان می‌هراسید؟ کجاست خشم ستمکیش آنها؟ شما اسیران، به‌زودی آزاد خواهید شد. دیگر در سیاهچالها گرسنه نخواهید ماند و نخواهید مرد. من یهوه خدای شما هستم همان خداوند لشکرهای آسمان که از میان امواج خروشان دریا، راهی خشک برای شما پدید آورد! من که زمین را بنیاد نهادم و آسمانها را برقرار ساختم، به اسرائیل می‌گویم: شما قوم من هستید. من احکام خود را به شما داده‌ام و با دست خود شما را حفظ می‌کنم.» برخیز ای اورشلیم، برخیز! به اندازهٔ کافی از جام غضب خداوند نوشیده‌ای. آن را تا ته سر کشیده‌ای و سرگیجه گرفته‌ای. کسی از ساکنانت باقی نمانده تا دستت را بگیرد و تو را راهنمایی کند. بلای مضاعف بر تو عارض شده است؛ سرزمینت خراب شده و مردمانت از قحطی و شمشیر به هلاکت رسیده‌اند. دیگر کسی باقی نمانده تا تو را دلداری و تسلی دهد. مردم تو مانند آهوانی هستند که در دام صیاد گیر کرده باشند؛ آنها در کوچه‌هایت افتاده‌اند و قدرت ندارند از جا برخیزند، زیرا خداوند غضب خود را بر آنها نازل کرده است. اما ای مصیبت‌زده که مست و گیج هستی، اما نه از شراب، اکنون گوش بده. خداوند تو یهوه که مدافع توست چنین می‌گوید: «من کاسهٔ غضب خود را که باعث سرگیجهٔ تو شده از دست تو می‌گیرم و تو دیگر مجبور نخواهی شد از آن بنوشی. جام غضب خود را به دست کسانی خواهم داد که بر تو ظلم می‌کنند و به تو می‌گویند: ”در کوچه‌ها دراز بکش تا تو را مانند خاک زمین لگدمال کنیم.“»

به اشتراک گذاشتن
مطالعه اِشعیا 51

اِشعیا 11:51-23 مژده برای عصر جدید (TPV)

آن کسانی را که می‌خواهی آزاد کنی، با شادی و سرودخوانان به اورشلیم خواهند رسید. آنها تا ابد شاد و برای همیشه از غم و غصّه رها خواهند بود. خداوند می‌گوید: «من به شما قدرت خواهم بخشید. چرا از انسان فانی، که مثل علف صحرا زودگذر است، واهمه داری؟ آیا خداوندی که تو را آفریده، آسمانها را گسترانیده، و بنیاد زمین را نهاده است، فراموش کرده‌ای؟ چرا باید دایماً از غضب کسانی‌که بر تو ستم می‌کنند و از دست آنها که آمادهٔ نابود ساختن تو هستند، در هراس باشی؟ از غضب آنها دیگر ناراحت نخواهی بود. اسیران بزودی آزاد می‌شوند. آنها غذای فراوان خواهند داشت و عمرشان طولانی خواهد بود. «من خداوند، خدای تو هستم، من دریا را به جنبش می‌آورم و امواجش می‌خروشند، اسم من خداوند متعال است! من آسمانها را گسترانیدم و بنیاد زمین را نهادم، من به اورشلیم می‌گویم: 'تو قوم من هستی! من تعالیم خود را به تو دادم، و با دست خودم از تو حمایت می‌کنم.'» ای اورشلیم، بیدار شو! برخیز و بلندشو! تو پیالهٔ مجازاتی را که خداوند در خشم خود به تو داد، نوشیده‌ای، تو آن را تا به آخر نوشیدی و گیج شده‌ای. کسی نیست که تو را رهبری کند، و در میان قوم خودت، کسی را نداری که دستت را بگیرد. بلای مضاعف بر تو نازل شده است: زمینت در جنگ ویران شده و مردمانت گرسنه هستند. کسی نیست که به تو رحم و شفقت نشان دهد. مردم از ضعف، در گوشه‌های خیابانها افتاده‌اند. آنها مثل آهوانی هستند که در دام صیادی گرفتار شده، و شدّت خشم خداوند را حس کرده‌اند. ای مردم رنج‌ دیدهٔ اورشلیم، ای کسی‌که از گیجی تلو‌تلو می‌خوری، هرچند مست شراب نیستی. خداوند، خدای تو، از تو دفاع می‌کند و می‌گوید: «پیاله‌ای را که در خشم خود به تو دادم، از تو پس می‌گیرم. تو دیگر مجبور نخواهی بود از این پیاله که تو را این چنین گیج می‌کند، بنوشی. من آن را به کسانی می‌دهم که به تو ستم کردند، به کسانی که تو را مجبور کردند، در خیابانها بخوابی و تو را مثل خاک زیر پایشان لگدمال کردند.»

به اشتراک گذاشتن
مطالعه اِشعیا 51

اِشعیا 11:51-23 هزارۀ نو (NMV)

آری، فدیه‌شدگان خداوند باز خواهند گشت؛ آنان سرودخوانان به صَهیون داخل خواهند شد، و شادی جاودانی زینت‌بخش سرشان خواهد بود. به شادمانی و خوشی خواهند رسید، و غم و ناله خواهد گریخت. «من هستم، من، که شما را تسلی می‌دهم؛ پس تو کیستی که از انسان فانی ترسانی، از بنی‌آدم که علفی بیش نیست؟ خداوند، آفرینندۀ خود را، فراموش کرده‌ای، که آسمانها را گسترانید و زمین را بنیان نهاد؛ تمام روز از خشم ستمکار هراسانی، آنگاه که آمادۀ هلاک کردن است. اما براستی خشم ستمکار کجاست؟ زیرا زندانیان ذلیل به‌زودی آزاد خواهند شد؛ در سیاهچال نخواهند مرد، و محتاج نان نخواهند شد. زیرا من یهوه خدای شما هستم، همان که دریا را به تلاطم می‌آورد تا امواجش بخروشند؛ نام من خداوند لشکرهاست. من کلام خود را در دهان تو نهادم، و تو را زیر سایۀ دست خویش پوشانیدم. آسمانها را من استوار کردم، و زمین را من بنیان نهادم؛ مَنَم که به صَهیون می‌گویم: ”تو قوم من هستی.“» خویشتن را برانگیز، ای اورشلیم! خویشتن را برانگیز و بر پا بایست، ای تو که جام غضب خداوند را از دست او نوشیدی، و آن جام سرگیجه‌آور را تا به آخر سر کشیدی! از تمام پسرانی که زاده‌ای کسی نیست که تو را رهبری کند، و از تمام پسرانی که پرورده‌ای یکی نیست که دستت را بگیرد. این دو بلا بر تو نازل شده ا‌ست؛ کیست که با تو ماتم کند؟ ویرانی و هلاکت، قحطی و شمشیر؛ کیست که تو را تسلی بخشد؟ پسران تو ضعف کرده‌اند و بر سر هر کوی و برزن افتاده‌اند، همچون آهویی گرفتار در دام. از خشم خداوند پر گشته‌اند، و از توبیخ خدایت آکنده‌اند. پس ای ستمدیده، این را بشنو؛ ای تو که مستی اما نه از شراب! خداوندگار تو یهوه چنین می‌گوید، خدای تو که از حق قومش دفاع می‌کند: «اینک جام سرگیجه‌آور را از دست تو می‌گیرم، و از پیالۀ غضب من دیگر نخواهی نوشید. آن را در دست عذاب‌کنندگان تو می‌نهم، که به تو می‌گفتند: ”خم شو تا بر تو پا نهیم“، و تو پشتت را مانند زمین می‌ساختی، و مانند کوچه، تا بر تو بگذرند.»

به اشتراک گذاشتن
مطالعه اِشعیا 51