اِشعیا 1:49-22
اِشعیا 1:49-22 هزارۀ نو (NMV)
ای سرزمینهای ساحلی، به من گوش فرا دهید! ای قومهای دوردست، توجه کنید! خداوند مرا از رَحِم فرا خواند، و از بطن مادرم مرا به نام صدا زد. دهان مرا چون شمشیر تیز ساخت، و مرا زیر سایۀ دست خود پنهان کرد. مرا تیرِ صیقلی ساخت، و در تَرکِش خود پنهانم کرد. مرا گفت: «تو خادم من هستی، اسرائیل، که در او جلال خود را نمایان خواهم ساخت.» اما من گفتم: «بیهوده محنت کشیدهام و قوّت خویش به باطل و عبث صرف کردهام؛ اما بهیقین حقِ من با خداوند است، و پاداش من، با خدای من.» و حال، خداوند چنین میفرماید، همان که مرا از رَحِم برای خدمت خویش بسرشت، تا یعقوب را نزدش بازآورم، و اسرائیل را گرد او جمع کنم، زیرا که در نظر خداوند محترم هستم، و خدای من قوّت من است. آری، او چنین میفرماید: «سهل است که خادم من باشی، تا قبایل یعقوب را بر پا بداری، و اسرائیلیانی را که محفوظ داشتهام، بازآوری؛ بلکه تو را نوری برای ملتها خواهم ساخت تا نجات مرا به کرانهای زمین برسانی.» خداوند، که ولیّ و قدوس اسرائیل است، به او که مورد تحقیر و انزجار قوم، و بندۀ سلاطین است، چنین میفرماید: «پادشاهان با دیدن تو بر پا خواهند ایستاد، و سروران روی بر زمین خواهند نهاد، به سبب خداوند که امین است و قدوس اسرائیل، که تو را برگزیده است.» خداوند چنین میفرماید: «در زمان لطف خود، تو را اجابت کردم، و در روز نجات، یاریات دادم؛ تو را حفظ خواهم کرد، و عهدی برای قومْ خواهم ساخت، تا این سرزمین را آباد سازی، و آن را میانشان تقسیم کنی؛ تا به زندانیان بگویی: ”به در آیید!“ و به آنان که در تاریکیاند، که: ”خویشتن را بنمایانید!“ «آنان در کنار راهها خواهند چرید، و بر همۀ ارتفاعات خشک، چراگاه خواهند یافت. گرسنگی و تشنگی نخواهند کشید، و بادِ سوزان و آفتابِ داغ آسیبی بدیشان نخواهد رسانید. زیرا او که بر ایشان شفقت دارد رهبریشان خواهد کرد، و نزد چشمههای آب هدایتشان خواهد نمود. من همۀ کوههای خود را راه خواهم ساخت، و شاهراههای من افراشته خواهد شد. اینک آنان از دوردستها میآیند؛ برخی از شمال، برخی از غرب، و برخی از دیار سینیم.» ای آسمانها بانگ شادی سر دهید، و ای زمین وجد نما! ای کوهها شادمانه بسرایید، زیرا خداوند قوم خود را تسلی میدهد، و بر ستمدیدگان خویش شفقت میکند. اما صَهیون گفته است: «خداوند مرا ترک کرده، و خداوندگار مرا از یاد برده است.» «آیا ممکن است مادر کودک شیرخوارۀ خود را فراموش کند، و بر پسر رَحِم خویش ترحم ننماید؟ اینان ممکن است فراموش کنند، اما من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد. ببین، تو را بر کف دستهایم نقش کردهام، و حصارهایت پیوسته در نظر من است. پسرانت بهشتاب باز خواهند آمد و آنان که تو را ویران کردند، از تو دور خواهند شد. سر برافراز و به اطراف خود بنگر، همۀ پسرانت گرد آمده، نزدت خواهند آمد. خداوند میفرماید: به حیات خود قسم، تو تمام آنها را همچون زیور خواهی پوشید، و همچون عروس به آنها آراسته خواهی شد. «هرچند ویران و متروک شدهای و سرزمینت خرابهای بیش نیست، اما اکنون از کثرتِ ساکنان تنگ خواهی شد، و آنان که تو را فرو میبلعیدند دور خواهند گشت. فرزندان ایام داغداریات، در گوش تو خواهند گفت: ”این مکان برای ما بس تنگ است؛ جای بیشتر برای سکونت ما فراهم کن.“ آنگاه در دل خود خواهی گفت: ”اینها را چه کسی برایم زاده است؟ من که داغدیده و نازا بودم، تبعیدی و طرد شده بودم؛ پس اینها را چه کسی پرورانیده است؟! یکّه و تنها به حال خود رها شده بودم، پس اینها از کجا آمدهاند؟!“» خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: «اینک دست خود را به سوی قومها دراز میکنم، و عَلَم خویش را به سوی آنها برمیافرازم؛ آنان پسران تو را بر دستهای خویش خواهند آورد، و دخترانت را بر دوش خود حمل خواهند کرد.
اِشعیا 1:49-22 Persian Old Version (POV-FAS)
ای جزیرهها از من بشنوید! وای طوایف از جای دور گوش دهید! خداوند مرا از رحم دعوت کرده واز احشای مادرم اسم مرا ذکر نموده است. و دهان مرا مثل شمشیر تیز ساخته، مرا زیر سایه دست خودپنهان کرده است. و مرا تیر صیقلی ساخته درترکش خود مخفی نموده است. و مرا گفت: ای اسرائیل تو بنده من هستی که از تو خویشتن راتمجید نمودهام! اما من گفتم که عبث زحمت کشیدم و قوت خود را بیفایده و باطل صرف کردم لیکن حق من با خداوند و اجرت من با خدای من میباشد. و الان خداوند که مرا از رحم برای بندگی خویش سرشت تا یعقوب را نزد اوبازآورم و تا اسرائیل نزد وی جمع شوند میگوید(و در نظر خداوند محترم هستم و خدای من قوت من است ). پس میگوید: این چیز قلیلی است که بنده من بشوی تا اسباط یعقوب را برپاکنی و ناجیان اسرائیل را باز آوری. بلکه تو را نورامتها خواهم گردانید و تا اقصای زمین نجات من خواهی بود. خداوند که ولی و قدوس اسرائیل میباشد به او که نزد مردم محقر و نزد امت ها مکروه و بنده حاکمان است چنین میگوید: پادشاهان دیده برپا خواهند شد و سروران سجده خواهند نمود، بهسبب خداوند که امین است وقدوس اسرائیل که تو را برگزیده است. خداوند چنین میگوید: «در زمان رضامندی تو را اجابت نمودم و در روز نجات تو را اعانت کردم. و تو را حفظ نموده عهد قوم خواهم ساخت تا زمین را معمور سازی و نصیب های خراب شده را (به ایشان ) تقسیم نمایی. و به اسیران بگویی: بیرون روید و به آنانی که درظلمتند خویشتن را ظاهر سازید. و ایشان درراهها خواهند چرید و مرتعهای ایشان بر همه صحراهای کوهی خواهد بود. گرسنه و تشنه نخواهند بود و حرارت و آفتاب به ایشان ضررنخواهد رسانید زیرا آنکه بر ایشان ترحم داردایشان را هدایت خواهد کرد و نزد چشمه های آب ایشان را رهبری خواهد نمود. و تمامی کوههای خود را طریقها خواهم ساخت وراههای من بلند خواهد شد. اینک بعضی ازجای دور خواهند آمد و بعضی از شمال و ازمغرب و بعضی از دیار سینیم.» ای آسمانهاترنم کنید! وای زمین وجد نما! وای کوهها آوازشادمانی دهید! زیرا خداوند قوم خود را تسلی میدهد و بر مظلومان خود ترحم میفرماید. اما صهیون میگوید: «یهوه مرا ترک نموده و خداوند مرا فراموش کرده است.» آیا زن بچه شیر خواره خود را فراموش کرده بر پسر رحم خویش ترحم ننماید؟ اینان فراموش میکنند امامن تو را فراموش نخواهم نمود. اینک تو را برکف دستهای خود نقش نمودم و حصارهایت دائم در نظر من است. پسرانت به تعجیل خواهند آمد و آنانی که تو را خراب و ویران کردند از تو بیرون خواهند رفت. چشمان خودرا به هر طرف بلند کرده، ببین جمیع اینها جمع شده، نزد تو میآیند. خداوند میگوید: «به حیات خودم قسم که خود را به جمیع اینها مثل زیورملبس خواهی ساخت و مثل عروس خویشتن رابه آنها خواهی آراست. زیرا خرابهها وویرانه های تو و زمین تو که تباه شده بود، اما الان تو از کثرت ساکنان تنگ خواهی شد و هلاک کنندگانت دور خواهند گردید. پسران تو که بیاولاد میبودی در سمع تو (به یکدیگر)خواهند گفت: این مکان برای من تنگ است، مراجایی بده تا ساکن شوم. و تو دردل خودخواهی گفت: کیست که اینها را برای من زاییده است و حال آنکه من بیاولاد و نازاد و جلای وطن و متروک میبودم. پس کیست که اینها راپرورش داد. اینک من به تنهایی ترک شده بودم پس اینها کجا بودند؟» خداوند یهوه چنین میگوید: «اینک من دست خود را بسوی امت هادراز خواهم کرد و علم خویش را بسوی قوم هاخواهم برافراشت. و ایشان پسرانت را درآغوش خود خواهندآورد و دخترانت بر دوش ایشان برداشته خواهند شد.
اِشعیا 1:49-22 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
ای مردم سرزمینهای دور دست به من گوش دهید! پیش از آنکه من به دنیا بیایم خداوند مرا برگزید، و هنگامی که هنوز در شکم مادرم بودم او مرا به اسم خواند. خداوند سخنان مرا مانند شمشیر، تیز کرده است. او مرا زیر دستش پنهان نموده و مرا مانند یک تیر تیز در ترکش خود گذاشته است. خداوند به من گفت: «تو خدمتگزار نیرومند من هستی. تو باعث خواهی شد که مردم مرا بستایند.» جواب دادم: «اما کار من برای مردم بیهوده بوده و من بیجهت نیروی خود را برای آنان صرف کردهام.» با این حال خدمت خود را تماماً به خداوند واگذار میکنم تا او آن را به ثمر رساند. خداوند که مرا از شکم مادرم برای خدمتش برگزید و به من مأموریت داد تا قوم آوارهٔ او اسرائیل را به سوی او بازگردانم، و برای انجام این کار به من نیروی کافی بخشید و افتخار انجام آن را نصیبم کرد، به من فرمود: «اینک کاری مهمتر از باز آوردن و احیای اسرائیل به تو واگذار میکنم. ای خدمتگزار من، تو را برای قومهای جهان نور میسازم تا نجات مرا به کرانهای زمین برسانی.» خداوند که نجات دهنده و خدای مقدّس اسرائیل است، به او که از طرف مردم حقیر و طرد شده و زیر دست حاکمان قرار گرفته است، چنین میفرماید: «وقتی پادشاهان تو را ببینند، به احترام تو از جای خود برخواهند خاست و شاهزادگان به تو تعظیم خواهند کرد، زیرا من که خداوند امین و خدای مقدّس اسرائیل هستم تو را برگزیدهام.» خداوند میفرماید: «فریاد تو را در وقت مناسب خواهم شنید. در روز نجات به یاریات خواهم شتافت. تو را از هر گزندی حفظ خواهم نمود و توسط تو با قوم اسرائیل عهد خواهم بست و سرزمینشان را از نو آباد کرده، آن را به مردمش باز خواهم گرداند. من توسط تو کسانی را که اسیرند و در تاریکی زندگی میکنند آزاد کرده، به ایشان خواهم گفت: ”بیرون بیائید و در روشنایی زندگی کنید.“ آنان گوسفندان من خواهند بود و در چراگاههای سرسبز و بر تپههایی که قبلاً خشک و بیعلف بود خواهند چرید. گرسنه و تشنه نخواهند شد و حرارت خورشید به ایشان آسیب نخواهد رسانید، زیرا کسی که ایشان را دوست دارد آنان را هدایت خواهد کرد و نزد چشمههای آب رهبری خواهد نمود. «من تمام کوههایم را برای قوم خود به راههای صاف تبدیل خواهم کرد و بر فراز درهها، جادهها خواهم ساخت تا ایشان از آن عبور کنند. قوم من از جاهای دور دست باز خواهند گشت عدهای از شمال، عدهای از غرب و عدهای از سرزمین جنوب.» ای آسمانها، آواز شادی سر دهید! ای زمین، شادمان باش! و ای کوهها با شادی سرود بخوانید، زیرا خداوند بر قوم رنجدیدهٔ خود ترحم کرده، ایشان را تسلی میدهد. با وجود این، ساکنان اورشلیم میگویند: «خداوند ما را ترک گفته و فراموش کرده است.» خداوند چنین پاسخ میدهد: «آیا یک مادر جگر گوشهٔ خود را فراموش میکند؟ یا بر پسر خود رحم نمیکند؟ حتی اگر مادری طفلش را فراموش کند، من شما را فراموش نخواهم کرد! ای اورشلیم، من نام تو را بر کف دستم نوشتهام و دیوارهایت همیشه در نظر من است. بهزودی فرزندان تو خواهند آمد تا تو را دوباره بنا کنند و تمام کسانی که تو را ویران کردهاند، از تو بیرون خواهند رفت. سرت را بالا کن و به اطراف خود نظر انداز. ببین چگونه قوم تو جمع شدهاند و به سوی تو میآیند. به حیات خود قسم که آنها نزد تو خواهند آمد و تو به آنها فخر خواهی کرد همانطور که یک عروس به زیورآلات خود فخر میکند. «خرابهها و زمینهای ویران تو از مردم پر خواهند شد و دشمنانت که تو را اسیر کرده بودند، از تو دور خواهند شد. فرزندان تو که در دیار تبعید به دنیا آمدهاند به تو خواهند گفت: ”این سرزمین برای ما کوچک است. ما به جای وسیعتری نیاز داریم.“ آنگاه از خود خواهی پرسید: ”چه کسی اینها را برای من زاییده است؟ چه کسی اینها را برای من بزرگ کرده است؟ بیشتر فرزندانم کشته شدهاند و بقیه به اسیری رفته مرا تنها گذاشتهاند. پس اینها از کجا آمدهاند؟“» خداوند یهوه به قوم اسرائیل میفرماید: «اینک به اشارۀ من قومهای جهان پسرانت را در آغوش گرفته، دخترانت را بر دوش خواهند گذاشت و آنان را نزد تو باز خواهند آورد.
اِشعیا 1:49-22 مژده برای عصر جدید (TPV)
ای ملّتهای جزایر دوردست، و ای مردمی که در جایهای دور زندگی میکنید، گوش دهید! قبل از تولّدم، خداوند مرا برگزید و مرا منصوب کرد تا بندهٔ او باشم. او کلمات مرا مثل شمشیر تیز کرده و با دست خود از من حمایت نموده است. او مرا مثل پیکانی تیز، برای استفاده آماده ساخت. او به من گفت: «ای اسرائیل، تو بندهٔ من هستی؛ و بهخاطر تو، مردم مرا ستایش میکنند.» من در پاسخ گفتم: «من سخت کوشیدم، ولی ناامیدم! با تمام نیرو سعی کردم، ولی هیچ توفیقی نداشتم.» با وجود این، من به خداوند اعتماد دارم و او از من دفاع خواهد کرد، او پاداش زحمت مرا خواهد داد. قبل از تولّدم، خداوند مرا انتخاب کرد؛ و او مرا به عنوان بندهٔ خود مأمور ساخت که قومش را بازگردانم، و اقوام پراکندهٔ اسرائیل را به وطن خودشان برسانم. خداوند به من چنین لطف کرده است، او سرچشمهٔ قدرت من است. خداوند به من میگوید: «ای بندهٔ من، برایت وظیفهٔ بزرگتری دارم. تو نه فقط عظمت قوم اسرائیل -آنها که زندهاند- را برمیگردانی، بلکه من تو را نور تمام ملّتهای جهان خواهم ساخت، تا اینکه تمام دنیا نجات یابد.» خدای قدّوس و نجاتدهنده اسرائیل به آن کس که شدیداً مورد نفرت است، تمام ملّتها و حکّام آنها که از او متنفّرند، چنین میگوید: «وقتی پادشاهان ببینند تو آزاد شدهای به احترام برخواهند خاست، شاهزادگان هم آن را میبینند و به احترام خَم شده تعظیم میکنند.» تمام اینها واقع خواهد شد، چون خداوند بندهٔ خود را برگزیده است. خدای قدّوس اسرائیل در وعدههای خود امین است. خداوند به قوم خود میگوید: «وقتی زمان نجات شما فرا رسد، به شما لطف خواهم کرد، و به فریادهای شما برای کمک پاسخ خواهم داد. من حافظ و حامی تو خواهم بود، و به وسیلهٔ تو پیمانی با تمام ملّتها میبندم. من میگذارم یکبار دیگر در سرزمین خود که اکنون ویران است ساکن شوی. من به اسیران و به آنها که در سیاهچالها زندانی هستند میگویم 'آزاد شوید، وارد نور شوید!' آنها مانند گوسفندانی هستند که در دامنهٔ تپّهها میچرند، آنها هیچوقت گرسنه و تشنه نخواهند بود. خورشید و گرمای بیابان به آنها آزاری نمیرساند، چون آنها به وسیلهٔ کسی رهبری میشوند که آنها را دوست دارد. او آنها را در کنار چشمههای آب روان رهبری خواهد کرد. «من شاهراهی در امتداد کوهستانها خواهم ساخت، و راهی برای عبور قوم خودم آماده خواهم کرد. قوم من از سرزمینهای دوردست -از شمال و مغرب و از آسوان در جنوب- میآیند.» ای آسمانها بسرایید! ای زمین فریاد شادی برآور! ای کوهها با صدای بلند بسرایید! خداوند به قوم خودش تسلّی خواهد داد، او به قوم رنجدیدهٔ خود رحم خواهد کرد. امّا مردم اورشلیم گفتند: «خداوند ما را ترک و فراموش کرده است.» پس خداوند در پاسخ میگوید: «آیا مادری میتواند کودک نوزاد خود را فراموش کند؟ و فرزندی را که خودش به دنیا آورده، دوست نداشته باشد؟ حتّی اگر یک مادر فرزند خود را فراموش کند، من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد. ای اورشلیم، هیچوقت نمیتوانم تو را فراموش کنم! من اسم تو را در کف دستهای خود نوشتهام. «آنها که تو را بازسازی میکنند، بزودی میآیند، و کسانیکه تو را ویران کردند، خواهند رفت. به اطراف نگاه کن و ببین چه چیزی در حال وقوع است! مردم تو دور هم جمع میشوند و به طرف خانههای خود میآیند! به حیات خودم سوگند، که تو از مردم خودت مفتخر خواهی بود، همانطور که یک عروس به جواهرات خود افتخار میکند. «کشورت ویران و متروک شده بود، امّا اکنون گنجایش کافی برای اسکان همهٔ آنهایی که میآیند، نخواهد داشت. و آنها که باعث ویرانی بودند از میان تو طرد خواهند شد. کسانی از قوم تو که در تبعید به دنیا آمدهاند، روزی به تو خواهند گفت: 'این سرزمین بسیار کوچک است، ما جای بیشتری برای زندگی احتیاج داریم.' آنگاه تو به خود خواهی گفت: 'چه کسی همهٔ این فرزندان را برای من به دنیا آورده است؟ من فرزندانم را از دست داده بودم و دیگر نمیتوانستم فرزندی داشته باشم. مرا به تبعید برده بودند، چه کسی این بچّهها را بزرگ کرد؟ من تک و تنها بودم، این بچّهها از کجا آمدهاند؟'» خداوند متعال به قوم خود میگوید: «من به ملّتها علامتی میدهم و آنها فرزندان تو را به خانهٔ خود خواهند برد.
اِشعیا 1:49-22 هزارۀ نو (NMV)
ای سرزمینهای ساحلی، به من گوش فرا دهید! ای قومهای دوردست، توجه کنید! خداوند مرا از رَحِم فرا خواند، و از بطن مادرم مرا به نام صدا زد. دهان مرا چون شمشیر تیز ساخت، و مرا زیر سایۀ دست خود پنهان کرد. مرا تیرِ صیقلی ساخت، و در تَرکِش خود پنهانم کرد. مرا گفت: «تو خادم من هستی، اسرائیل، که در او جلال خود را نمایان خواهم ساخت.» اما من گفتم: «بیهوده محنت کشیدهام و قوّت خویش به باطل و عبث صرف کردهام؛ اما بهیقین حقِ من با خداوند است، و پاداش من، با خدای من.» و حال، خداوند چنین میفرماید، همان که مرا از رَحِم برای خدمت خویش بسرشت، تا یعقوب را نزدش بازآورم، و اسرائیل را گرد او جمع کنم، زیرا که در نظر خداوند محترم هستم، و خدای من قوّت من است. آری، او چنین میفرماید: «سهل است که خادم من باشی، تا قبایل یعقوب را بر پا بداری، و اسرائیلیانی را که محفوظ داشتهام، بازآوری؛ بلکه تو را نوری برای ملتها خواهم ساخت تا نجات مرا به کرانهای زمین برسانی.» خداوند، که ولیّ و قدوس اسرائیل است، به او که مورد تحقیر و انزجار قوم، و بندۀ سلاطین است، چنین میفرماید: «پادشاهان با دیدن تو بر پا خواهند ایستاد، و سروران روی بر زمین خواهند نهاد، به سبب خداوند که امین است و قدوس اسرائیل، که تو را برگزیده است.» خداوند چنین میفرماید: «در زمان لطف خود، تو را اجابت کردم، و در روز نجات، یاریات دادم؛ تو را حفظ خواهم کرد، و عهدی برای قومْ خواهم ساخت، تا این سرزمین را آباد سازی، و آن را میانشان تقسیم کنی؛ تا به زندانیان بگویی: ”به در آیید!“ و به آنان که در تاریکیاند، که: ”خویشتن را بنمایانید!“ «آنان در کنار راهها خواهند چرید، و بر همۀ ارتفاعات خشک، چراگاه خواهند یافت. گرسنگی و تشنگی نخواهند کشید، و بادِ سوزان و آفتابِ داغ آسیبی بدیشان نخواهد رسانید. زیرا او که بر ایشان شفقت دارد رهبریشان خواهد کرد، و نزد چشمههای آب هدایتشان خواهد نمود. من همۀ کوههای خود را راه خواهم ساخت، و شاهراههای من افراشته خواهد شد. اینک آنان از دوردستها میآیند؛ برخی از شمال، برخی از غرب، و برخی از دیار سینیم.» ای آسمانها بانگ شادی سر دهید، و ای زمین وجد نما! ای کوهها شادمانه بسرایید، زیرا خداوند قوم خود را تسلی میدهد، و بر ستمدیدگان خویش شفقت میکند. اما صَهیون گفته است: «خداوند مرا ترک کرده، و خداوندگار مرا از یاد برده است.» «آیا ممکن است مادر کودک شیرخوارۀ خود را فراموش کند، و بر پسر رَحِم خویش ترحم ننماید؟ اینان ممکن است فراموش کنند، اما من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد. ببین، تو را بر کف دستهایم نقش کردهام، و حصارهایت پیوسته در نظر من است. پسرانت بهشتاب باز خواهند آمد و آنان که تو را ویران کردند، از تو دور خواهند شد. سر برافراز و به اطراف خود بنگر، همۀ پسرانت گرد آمده، نزدت خواهند آمد. خداوند میفرماید: به حیات خود قسم، تو تمام آنها را همچون زیور خواهی پوشید، و همچون عروس به آنها آراسته خواهی شد. «هرچند ویران و متروک شدهای و سرزمینت خرابهای بیش نیست، اما اکنون از کثرتِ ساکنان تنگ خواهی شد، و آنان که تو را فرو میبلعیدند دور خواهند گشت. فرزندان ایام داغداریات، در گوش تو خواهند گفت: ”این مکان برای ما بس تنگ است؛ جای بیشتر برای سکونت ما فراهم کن.“ آنگاه در دل خود خواهی گفت: ”اینها را چه کسی برایم زاده است؟ من که داغدیده و نازا بودم، تبعیدی و طرد شده بودم؛ پس اینها را چه کسی پرورانیده است؟! یکّه و تنها به حال خود رها شده بودم، پس اینها از کجا آمدهاند؟!“» خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: «اینک دست خود را به سوی قومها دراز میکنم، و عَلَم خویش را به سوی آنها برمیافرازم؛ آنان پسران تو را بر دستهای خویش خواهند آورد، و دخترانت را بر دوش خود حمل خواهند کرد.