اِشعیا 1:46-10
اِشعیا 1:46-10 Persian Old Version (POV-FAS)
بیل خم شده و نبو منحنی گردیده بتهای آنها بر حیوانات و بهایم نهاده شد. آنهایی که شما برمی داشتید حمل گشته و بارحیوانات ضعیف شده است. آنها جمیع منحنی و خم شده، آن بار را نمی توانند رهانیدبلکه خود آنها به اسیری میروند. ای خاندان یعقوب و تمامی بقیه خاندان اسرائیل که از بطن برمن حمل شده و از رحم برداشته من بودهاید! وتا به پیری شما من همان هستم و تا به شیخوخیت من شما را خواهم برداشت. من آفریدم و من برخواهم داشت و من حمل کرده، خواهم رهانید. مرا با که شبیه و مساوی میسازید و مرا با که مقابل مینمایید تا مشابه شویم؟ آنانی که طلا رااز کیسه میریزند و نقره را به میزان میسنجند، زرگری را اجیر میکنند تا خدایی از آن بسازدپس سجده کرده، عبادت نیز مینمایند. آن را بردوش برداشته، میبرند و بهجایش میگذارند و اومی ایستد و از جای خود حرکت نمی تواند کرد. نزد او استغاثه هم مینمایند اما جواب نمی دهد وایشان را از تنگی ایشان نتواند رهانید. این را بیاد آورید و مردانه بکوشید. وای عاصیان آن را در دل خود تفکر نمایید! چیزهای اول را از زمان قدیم به یاد آورید. زیرا من قادرمطلق هستم و دیگری نیست. خدا هستم و نظیرمن نی. آخر را از ابتدا و آنچه را که واقع نشده از قدیم بیان میکنم و میگویم که اراده من برقرارخواهد ماند و تمامی مسرت خویش را بجاخواهم آورد.
اِشعیا 1:46-10 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
«زمانی مردم بابِل بتهای خود، ”بِل“ و ”نبو“ را میپرستیدند، اما اینک این دو بت روی گاری گذاشته شده و چارپایانِ خسته آنها را میکشند. خدایان بابِل اسیر شدهاند و به جای دیگری برده میشوند؛ آنها قادر نیستند خود را نجات دهند. «ای بازماندگان بنیاسرائیل، به من گوش دهید. من شما را آفریدهام و از بدو تولد تاکنون از شما نگه داری کردهام. من خدای شما هستم و تا وقتی پیر شوید و موهایتان سفید شود از شما مراقبت خواهم کرد. من شما را آفریدهام و از شما نگه داری خواهم نمود. شما را با خود خواهم برد و نجاتدهندۀ شما خواهم بود.» خداوند میگوید: «مرا با چه کسی مقایسه میکنید؟ آیا کسی را میتوانید پیدا کنید که با من برابری کند؟ آیا مرا به بتها تشبیه میکنید که مردم با طلا و نقرهٔ خود آن را میسازند؟ آنها زرگر را اجیر میکنند تا ثروتشان را بگیرد و از آن خدایی بسازد؛ سپس زانو میزنند و آن را سجده میکنند! بت را بر دوش میگیرند و به این طرف و آن طرف میبرند. هنگامی که آن را بر زمین میگذارند همان جا میماند، چون نمیتواند حرکت کند! وقتی کسی نزدش دعا میکند، جوابی نمیدهد، چون بت نمیتواند ناراحتی او را برطرف سازد. «ای گناهکاران این را فراموش نکنید، و به یاد داشته باشید که من بارها شما را از رویدادهای آینده آگاه ساختهام. زیرا تنها من خدا هستم و کسی دیگر مانند من نیست که بتواند به شما بگوید در آینده چه رخ خواهد داد. آنچه بگویم واقع خواهد شد و هر چه اراده کنم به انجام خواهد رسید.
اِشعیا 1:46-10 مژده برای عصر جدید (TPV)
«این است عاقبت بُتهای بابل! روزی بِل و نِبو را میپرستیدند، امّا امروز آنها را بر پشت الاغها گذاشتهاند، و باری سنگین برای این حیوانات خسته میباشند. بُتها نمیتوانند خودشان را نجات دهند، آنها را برداشتهاند و به جای دور حمل میکنند. این است عاقبت خدایان بابل! «ای فرزندان یعقوب، ای بازماندگان قوم من، به من گوش کنید. از روزی که به دنیا آمدید، من از شما مواظبت کردم. من خدای تو هستم و تا زمانی که پیر شوی و موهایت سفید شوند مراقب تو خواهم بود. من تو را آفریدم، از تو مواظبت خواهم کرد، من به تو کمک میکنم و تو را خلاصی خواهم بخشید.» خداوند میگوید: «با چه کسی مرا مقایسه میکنید؟ آیا کس دیگری مثل من وجود دارد؟ مردم کیسههایشان را باز میکنند و سکّههای طلا بیرون میآورند، و نقره را در ترازو وزن میکنند. آنها زرگری اجیر میکنند تا برایشان خدایی بسازد؛ آنگاه در برابر آن تعظیم میکنند و آن را میپرستند. آنها آن را بر دوش خود میگذارند و آن را حمل میکنند. آنها آن را در مکانی میگذارند و همانجا میماند، و قادر نیست از جایی که هست، حرکت کند. اگر کسی پیش آن دعا کند، آن قادر نیست جواب بدهد یا آنها را از بلایی برهاند. «شما ای گناهکاران، این را به یاد آورید؛ و آنچه را من کردهام در نظر داشته باشید. به یاد بیاورید آنچه در زمانهای قدیم واقع شد، و آگاه باشید که من تنها خدا هستم و هیچکس مانند من نخواهد بود. از ابتدا نتیجهٔ کار را پیشگویی کردم، و از زمانهای پیش شما را از آنچه واقع میشود خبر کردم. گفتم که نقشههای من هیچگاه خنثی نخواهد شد، و تمام آنچه را خواستهام به وقوع خواهد پیوست.
اِشعیا 1:46-10 هزارۀ نو (NMV)
’بِل‘ به زانو درمیآید و ’نِبو‘ خم میشود؛ بتهای ایشان بر حیوانات و چارپایان سوار است. اینها که حملشان میکنید، بر چارپایانِ خسته بار میشوند! آنها با هم خم شده، به زانو درمیآیند؛ ایشان را توان رهانیدنِ بار نیست، بلکه خود نیز به اسارت میروند. «ای خاندان یعقوب، به من گوش فرا دهید، و ای تمام باقیماندگان خاندان اسرائیل! ای شما که از رَحِم حمل گشتهاید، و از بطن، برگرفته شدهاید. حتی تا به پیریتان من اویم، و تا به سپیدموییحملتان خواهم کرد. شما را من آفریدهام و حملتان نیز خواهم کرد؛ آری، من شما را حمل کرده، رهایی خواهم داد. «مرا به کِه مانند میکنید و با که برابر میسازید؟ مرا با کِه قیاس میکنید تا همانند باشیم؟ آنان که طلا از کیسۀ خویش بیرون میریزند، و نقره را به ترازو وزن میکنند، زرگری اجیر میکنند تا از آن خدایی بسازد، و سپس در برابرش سَجده کرده، آن را میپرستند! آن را بر دوش برگرفته، حمل میکنند، و در جایش میگذارند و آنجا میایستد، و از جایش حرکت نتواند کرد. اگر کسی نزدش فریاد برآورد، پاسخ نتواند گفت و او را از تنگی نجات نتواند داد. «ای یاغیان، این را به یاد آورید؛ بدان بیندیشید و دلیر باشید. امور پیشین را از ایام کهن به یاد آورید؛ من خدا هستم و جز من کسی نیست؛ من خدا هستم و همانند من نیست. انتها را از ابتدا بیان میکنم و آنچه را که هنوز انجام نشده، از قدیم. میگویم: ”تدبیر من برقرار خواهد ماند، و تمامی خشنودی خود را به جا خواهم آورد.“