پیدایش 14:1-19
پیدایش 14:1-19 هزارۀ نو (NMV)
و خدا گفت: «نورافشانها در فَلَک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند، و تا نشانهها باشند برای نمایاندن زمانها و روزها و سالها، و نورافشانها باشند در فَلَک آسمان تا بر زمین روشنایی بخشند.» و چنین شد. خدا دو نورافشان بزرگ ساخت، نورافشان بزرگتر را برای فرمانروایی بر روز، و نورافشان کوچکتر را برای فرمانروایی بر شب، و نیز ستارگان را. خدا آنها را در فَلَک آسمان نهاد تا بر زمین روشنایی بخشند و بر روز و بر شب سلطنت کنند و نور را از تاریکی جدا سازند. و خدا دید که نیکوست. شامگاه شد و بامداد آمد، روز چهارم.
پیدایش 14:1-19 Persian Old Version (POV-FAS)
و خدا گفت: «نیرها در فلک آسمان باشند تاروز را از شب جدا کنند و برای آیات و زمانها وروزها و سالها باشند. و نیرها در فلک آسمان باشند تا بر زمین روشنایی دهند.» و چنین شد. و خدا دو نیر بزرگ ساخت، نیر اعظم را برای سلطنت روز و نیر اصغر را برای سلطنت شب، وستارگان را. و خدا آنها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند، و تاسلطنت نمایند بر روز و بر شب، و روشنایی را ازتاریکی جدا کنند. و خدا دید که نیکوست. وشام بود و صبح بود، روزی چهارم.
پیدایش 14:1-19 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
سپس خدا فرمود: «در آسمان اجسام نورافشانی باشند تا روز را از شب جدا کنند، و نشانههایی باشند برای نشان دادن فصلها، روزها، و سالها. و این اجسام نورافشان در آسمان، بر زمین بتابند.» و چنین شد. پس خدا دو جسم نورافشان بزرگ ساخت: جسم نورافشان بزرگتر برای حکومت بر روز و جسم نورافشان کوچکتر برای حکومت بر شب. او همچنین ستارگان را ساخت. خدا آنها را در آسمان قرار داد تا زمین را روشن سازند، بر روز و شب حکومت کنند، و روشنایی و تاریکی را از هم جدا سازند. و خدا دید که نیکوست. شب گذشت و صبح شد. این، روز چهارم بود.
پیدایش 14:1-19 مژده برای عصر جدید (TPV)
بعد از آن خدا فرمود: «اجرام نورانی در آسمان به وجود آیند تا روز را از شب جدا كنند و روزها، سالها و فصلها را نشان دهند. آنها در آسمان بدرخشند تا بر زمین روشنایی دهند» و چنین شد. پس از آن، خدا دو جرم نورانی بزرگ ساخت، یكی خورشید برای سلطنت در روز و یكی ماه برای سلطنت در شب. همچنین ستارگان را ساخت. آنها را در آسمان قرار داد تا بر زمین روشنایی دهند و بر روز و شب سلطنت نمایند و روشنایی را از تاریكی جدا كنند. خدا، از دیدن آنچه شده بود، خشنود شد. شب گذشت و صبح فرا رسید، این بود روز چهارم.