پیدایش 1:1-9
پیدایش 1:1-9 Persian Old Version (POV-FAS)
در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید. وزمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه. و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت. و خدا گفت: «روشنایی بشود.» و روشنایی شد. و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خداروشنایی را از تاریکی جدا ساخت. و خداروشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. وشام بود و صبح بود، روزی اول. و خدا گفت: «فلکی باشد در میان آبها و آبهارا از آبها جدا کند.» و خدا فلک را بساخت وآبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد. و چنین شد. و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روزی دوم. و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یکجاجمع شود و خشکی ظاهر گردد.» و چنین شد.
پیدایش 1:1-9 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
در آغاز، خدا آسمانها و زمین را آفرید. زمین، بیشکل و خالی بود، و تاریکی آبهای عمیق را پوشانده بود. و روح خدا بر سطح آبها در حرکت بود. خدا فرمود: «روشنایی بشود.» و روشنایی شد. خدا روشنایی را پسندید و آن را از تاریکی جدا ساخت. او روشنایی را «روز» و تاریکی را «شب» نامید. شب گذشت و صبح شد. این، روز اول بود. سپس خدا فرمود: «فضایی باشد بین آبها، تا آبهای بالا را از آبهای پائین جدا کند.» پس خدا فضایی به وجود آورد تا آبهای پائین را از آبهای بالا جدا کند. خدا این فضا را «آسمان» نامید. شب گذشت و صبح شد. این، روز دوم بود. پس از آن خدا فرمود: «آبهای زیر آسمان در یک جا جمع شوند تا خشکی پدید آید.» و چنین شد.
پیدایش 1:1-9 مژده برای عصر جدید (TPV)
در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید. زمین خالی و بدون شكل بود. همهجا آب بود و تاریكی آن را پوشانده بود و روح خدا بر روی آبها حركت میكرد. خدا فرمود: «روشنایی بشود» و روشنایی شد. خدا از دیدن روشنایی خشنود شد و روشنایی را از تاریكی جدا كرد. خدا روشنایی را روز و تاریكی را شب نام گذاشت. شب گذشت و صبح فرا رسید، این بود روز اول. خدا فرمود: «فلکی ساخته شود تا آبها را از یكدیگر جدا كند» خدا فلک را ساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا كرد. خدا فلک را آسمان نامید. شب گذشت و صبح فرا رسید، این بود روز دوم. خدا فرمود: «آبهای زیر آسمان در یکجا جمع شوند تا خشكی ظاهر گردد» و چنان شد.
پیدایش 1:1-9 هزارۀ نو (NMV)
در آغاز، خدا آسمانها و زمین را آفرید. زمین بیشکل و خالی بود، و تاریکی بر روی ژرفا؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت. خدا گفت: «روشنایی باشد،» و روشنایی شد. خدا دید که روشنایی نیکوست، و خدا روشنایی را از تاریکی جدا کرد. خدا روشنایی را ’روز‘ و تاریکی را ’شب‘ نامید. شامگاه شد و بامداد آمد، روز اوّل. و خدا گفت: «فَلَکی باشد میان آبها، و آبها را از آبها جدا کند.» پس خدا فَلَک را ساخت و آبهای زیر فَلَک را از آبهای بالای فَلَک جدا کرد. و چنین شد. خدا فَلَک را ’آسمان‘ نامید. شامگاه شد و بامداد آمد، روز دوّم. و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یک جا گرد آیند و خشکی پدیدار شود.» و چنین شد.