جامعه 1:7-15

جامعه 1:7-15 Persian Old Version (POV-FAS)

نیک نامی از روغن معطر بهتر است و روزممات از روز ولادت. رفتن به خانه ماتم از رفتن به خانه ضیافت بهتر است زیرا که این آخرت همه مردمان است و زندگان این را در دل خود مینهند. حزن از خنده بهتر است زیرا که ازغمگینی صورت دل اصلاح میشود. دل حکیمان در خانه ماتم است و دل احمقان در خانه شادمانی. شنیدن عتاب حکیمان بهتر است از شنیدن سرود احمقان، زیرا خنده احمقان مثل صدای خارها در زیر دیگ است و این نیز بطالت است. به درستی که ظلم، مرد حکیم را جاهل میگرداند و رشوه، دل را فاسد میسازد. انتهای امر از ابتدایش بهتر است و دل حلیم از دل مغرور نیکوتر. در دل خود به زودی خشمناک مشو زیرا خشم در سینه احمقان مستقرمی شود. مگو چرا روزهای قدیم از این زمان بهتربود زیرا که در این خصوص از روی حکمت سوال نمی کنی. حکمت مثل میراث نیکو است بلکه به جهت بینندگان آفتاب نیکوتر. زیرا که حکمت ملجایی است و نقره ملجایی؛ اما فضیلت معرفت این است که حکمت صاحبانش را زندگی میبخشد. اعمال خدا را ملاحظه نما زیرا کیست که بتواند آنچه را که او کج ساخته است راست نماید؟ در روز سعادتمندی شادمان باش و درروز شقاوت تامل نما زیرا خدا این را به ازاء آن قرار داد که انسان هیچچیز را که بعد از او خواهدشد دریافت نتواند کرد. این همه را در روزهای بطالت خود دیدم. مرد عادل هست که در عدالتش هلاک میشود و مرد شریر هست که در شرارتش عمر دراز دارد.

به اشتراک گذاشتن
Read جامعه 7

جامعه 1:7-15 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

نیکنامی از بهترین عطرها نیز خوشبوتر است. روز مرگ از روز تولد بهتر است. رفتن به خانه‌ای که در آن عزاداری می‌کنند بهتر از رفتن به خانه‌ای است که در آن جشن برپاست، زیرا زندگان باید همیشه این را به یاد داشته باشند که روزی خواهند مرد. غم از خنده بهتر است، زیرا هر چند صورت را غمگین می‌کند اما باعث صفای دل می‌گردد. کسی که دائم به فکر خوشگذرانی است، نادان است، شخص دانا به مرگ می‌اندیشد. گوش دادن به انتقاد اشخاص دانا بهتر است از گوش دادن به تعریف و تمجید نادانان، که مانند صدای ترق و تروق خارها در آتش، بی‌معنی است. گرفتن رشوه، شخص دانا را نادان می‌سازد و دل او را فاسد می‌کند. انتهای امر از ابتدایش بهتر است. صبر از غرور بهتر است. بر خشم خود چیره شو، زیرا کسانی که زود خشمگین می‌شوند نادانند. حسرت «روزهای خوب گذشته» را نخور. حکمتی در این کار نیست. حکمت بیش از هر میراثی برای زندگان مفید است. حکمت و ثروت هر دو پناهگاهی برای انسان هستند، اما برتری حکمت در این است که حیات می‌بخشد. در مورد آنچه که خداوند انجام داده است فکر کن. آیا کسی می‌تواند آنچه را که خدا کج ساخته، راست نماید؟ پس وقتی سعادت به تو روی می‌آورد شادی کن و هنگامی که سختیها به تو هجوم می‌آورند بدان که خداوند هم خوشی می‌دهد و هم سختی و انسان نمی‌داند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. در این زندگی پوچ و بیهوده خیلی چیزها دیده‌ام، از جمله اینکه برخی نیکوکاران زود می‌میرند در حالی که برخی بدکاران عمر طولانی می‌کنند.

به اشتراک گذاشتن
Read جامعه 7

جامعه 1:7-15 مژده برای عصر جدید (TPV)

نام نیک از عطر گرانبها بهتر است و روز مرگ از روز تولّد. رفتن به خانهٔ عزا بهتر از رفتن به جشن است. همه باید این را بدانیم که مرگ در انتظار ماست. اندوه بهتر از خنده است، زیرا غم آینهٔ دل را صفا می‌دهد. شخص دانا دربارهٔ مرگ می‌اندیشد، ولی مرد احمق در پی عیش و نوش است. شنیدن انتقاد از شخص دانا بهتر از شنیدن تعریف از احمقان است. خندهٔ احمقان مانند صدای تَرَق‌تَرَق خار در آتشِ زیر دیگ بی‌معنی است. ظلم مرد حکیم را احمق می‌گرداند و رشوه دل را فاسد می‌سازد. انتهای کار از شروع آن بهتر است و صبر و شکیبایی از غرور نیکوتر می‌باشد. زود خشمگین نشوید، زیرا کسی‌که زود خشمگین می‌شود احمق است. هیچ‌گاه نپرسید: «چرا دوران گذشته بهتر از حالا بود؟» زیرا این‌گونه سؤال عاقلانه نیست. حکمت زیادتر از ارث ارزش دارد و هرکسی در این دنیا باید از حکمت برخودار باشد. حکمت و ثروت پناهگاهی برای انسان هستند، ولی برتری حکمت این است که به انسان زندگی می‌بخشد. کارهای خدا را ببینید، چه کسی می‌تواند آنچه را که او کج ساخته است راست نماید؟ در وقت خوشبختی خوش باشید و هنگام سختی به یاد آورید که خوبی و بدی از جانب خداست و شما نمی‌دانید که بعد از آن چه اتّفاقی رخ خواهد داد. در این زندگیِ بیهودهٔ خود بسیار چیزها دیده‌ام. یک شخص نیک در جوانی می‌میرد، امّا یک فرد شریر با وجود بدیهایش سالهای درازی زندگی می‌کند.

به اشتراک گذاشتن
Read جامعه 7

جامعه 1:7-15 هزارۀ نو (NMV)

نیکنامی از عطرِ خوشبو بهتر است، و روز وفات از روز ولادت. رفتن به خانۀ ماتم بِه از رفتن به خانۀ جشن؛ زیرا مرگ است فرجام همۀ انسانها، و بر زندگان است که این را به یاد بسپارند. غم از خنده بهتر است، زیرا غمِ چهره، به شادیِ دل می‌انجامد. دلِ حکیمان در خانۀ ماتم است، دل احمقان در خانۀ بزم. شنیدنِ عتابِ حکیمان، بِه از گوش سپردن به سرودِ احمقان. زیرا خندۀ احمقان به صدای سوختن خارها زیر دیگ مانَد، و این نیز بطالت است. براستی که اخاذی، حکیم را دیوانه می‌گرداند، و رشوه، دل را فاسد می‌سازد. پایانِ کار از آغازش بهتر است، و دل صبور از دلِ مغرور نیکوتر. در دل خویش زود خشمگین مشو، زیرا خشم در دامن احمقان منزل می‌گزیند. مگو: «چرا روزهای گذشته بهتر از این روزها بود؟» زیرا چنین پرسشی از حکمت نیست. حکمت همچون میراث، نیکو است، امتیازی برای بینندگان آفتاب. زیرا حکمت سرپناه است، چنانکه پول، سرپناه. اما امتیاز معرفت در این است که حکمت، به صاحبش حیات می‌بخشد. کار خدا را ملاحظه کن: کیست که بتواند آنچه را او کج ساخته، راست نماید؟ در روز سعادتمندی، شادمان باش و در روز مصیبت، تأمل نما: زیرا که این را نیز همچون آن دیگر خدا ساخته است، و آدمی نمی‌تواند در‌یابد که بعد از او چه خواهد شد. در عمر باطل خود همه چیز دیده‌ام: پارسایی که در پارساییِ خود هلاک می‌شود، و شریری که در شرارتش عمرِ دراز دارد.

به اشتراک گذاشتن
Read جامعه 7

YouVersion از کوکی ها برای شخصی سازی تجربه شما استفاده می کند. با استفاده از وب سایت ما، استفاده ما از کوکی ها را همانطور که در خط مشی رازداریتوضیح داده شده است، می پذیرید