اعمال 1:2-47

اعمال 1:2-47 Persian Old Version (POV-FAS)

و چون روز پنطیکاست رسید، به یک دل در یکجا بودند. که ناگاه آوازی چون صدای وزیدن باد شدید از آسمان آمد و تمام آن خانه را که در آنجا نشسته بودند پر ساخت. وزبانه های منقسم شده، مثل زبانه های آتش بدیشان ظاهر گشته، بر هر یکی از ایشان قرار گرفت. و همه از روحالقدس پر گشته، به زبانهای مختلف، به نوعی که روح بدیشان قدرت تلفظ بخشید، به سخنگفتن شروع کردند. و مردم یهود دین دار از هر طایفه زیر فلک دراورشلیم منزل میداشتند. پس چون این صدابلند شد گروهی فراهم شده در حیرت افتادندزیرا هر کس لغت خود را از ایشان شنید. و همه مبهوت و متعجب شده به یکدیگر میگفتند: «مگر همه اینها که حرف میزنند جلیلی نیستند؟ پس چون است که هر یکی از ما لغت خود را که در آن تولد یافتهایم میشنویم؟ پارتیان و مادیان و عیلامیان و ساکنان جزیره و یهودیه و کپدکیا وپنطس و آسیا و فریجیه و پمفلیه و مصر ونواحی لبیا که متصل به قیروان است و غربا از روم یعنی یهودیان و جدیدان و اهل کریت و عرب اینها را میشنویم که به زبانهای ما ذکر کبریایی خدا میکنند.» پس همه در حیرت و شک افتاده، به یکدیگر گفتند: «این به کجا خواهدانجامید؟» اما بعضی استهزاکنان گفتند که «ازخمر تازه مست شدهاند!» پس پطرس با آن یازده برخاسته، آواز خودرا بلند کرده، بدیشان گفت: «ای مردان یهود وجمیع سکنه اورشلیم، این را بدانید و سخنان مرافراگیرید. زیرا که اینها مست نیستند چنانکه شما گمان میبرید، زیرا که ساعت سوم از روزاست. بلکه این همان است که یوئیل نبی گفت که "خدا میگوید در ایام آخر چنین خواهدبود که از روح خود بر تمام بشر خواهم ریخت وپسران و دختران شما نبوت کنند و جوانان شما رویاها و پیران شما خوابها خواهند دید؛ و برغلامان و کنیزان خود در آن ایام از روح خودخواهم ریخت و ایشان نبوت خواهند نمود. واز بالا در افلاک، عجایب و از پایین در زمین، آیات را از خون و آتش و بخار دود به ظهور آورم. خورشید به ظلمت و ماه به خون مبدل گرددقبل از وقوع روز عظیم مشهور خداوند. وچنین خواهد بود که هرکه نام خداوند را بخواند، نجات یابد." «ای مردان اسرائیلی این سخنان را بشنوید. عیسی ناصری مردی که نزد شما از جانب خدامبرهن گشت به قوات و عجایب و آیاتی که خدادر میان شما از او صادر گردانید، چنانکه خودمی دانید، این شخص چون برحسب اراده مستحکم و پیشدانی خدا تسلیم شد، شما بهدست گناهکاران بر صلیب کشیده، کشتید، که خدا دردهای موت را گسسته، او را برخیزانیدزیرا محال بود که موت او را در بند نگاه دارد، زیرا که داود درباره وی میگوید: "خداوند راهمواره پیش روی خود دیدهام که بهدست راست من است تا جنبش نخورم؛ از این سبب دلم شادگردید و زبانم به وجد آمد بلکه جسدم نیز در امیدساکن خواهد بود؛ زیرا که نفس مرا در عالم اموات نخواهی گذاشت و اجازت نخواهی داد که قدوس تو فساد را ببیند. طریقهای حیات را به من آموختی و مرا از روی خود به خرمی سیرگردانیدی." «ای برادران، میتوانم درباره داود پطریارخ با شما بیمحابا سخن گویم که او وفات نموده، دفن شد و مقبره او تا امروز در میان ماست. پس چون نبی بود و دانست که خدا برای او قسم خوردکه از ذریت صلب او بحسب جسد، مسیح رابرانگیزاند تا بر تخت او بنشیند، درباره قیامت مسیح پیش دیده، گفت که نفس او در عالم اموات گذاشته نشود و جسد او فساد را نبیند. پس همان عیسی را خدا برخیزانید و همه ما شاهد برآن هستیم. پس چون بهدست راست خدا بالابرده شد، روحالقدس موعود را از پدر یافته، این را که شما حال میبینید و میشنوید ریخته است. زیرا که داود به آسمان صعود نکرد لیکن خودمی گوید "خداوند به خداوند من گفت بر دست راست من بنشین تا دشمنانت را پای انداز توسازم." پس جمیع خاندان اسرائیل یقین بدانندکه خدا همین عیسی را که شما مصلوب کردیدخداوند و مسیح ساخته است.» چون شنیدند دلریش گشته، به پطرس وسایر رسولان گفتند: «ای برادران چه کنیم؟» پطرس بدیشان گفت: «توبه کنید و هر یک ازشما به اسم عیسی مسیح بجهت آمرزش گناهان تعمید گیرید و عطای روحالقدس را خواهیدیافت. زیرا که این وعده است برای شما وفرزندان شما و همه آنانی که دورند یعنی هرکه خداوند خدای ما او را بخواند.» و به سخنان بسیار دیگر، بدیشان شهادت داد و موعظه نموده، گفت که «خود را از این فرقه کجرو رستگارسازید.» پس ایشان کلام او را پذیرفته، تعمیدگرفتند و در همان روز تخمین سه هزار نفر بدیشان پیوستند و در تعلیم رسولان ومشارکت ایشان و شکستن نان و دعاها مواظبت مینمودند. و همه خلق ترسیدند و معجزات وعلامات بسیار از دست رسولان صادر میگشت. و همه ایمانداران با هم میزیستند و درهمهچیز شریک میبودند و املاک و اموال خود را فروخته، آنها را به هر کس به قدراحتیاجش تقسیم میکردند. و هر روزه درهیکل به یکدل پیوسته میبودند و در خانهها نان را پاره میکردند و خوراک را به خوشی وساده دلی میخوردند. و خدا را حمد میگفتندو نزد تمامی خلق عزیز میگردیدند و خداوند هرروزه ناجیان را بر کلیسا میافزود.

به اشتراک گذاشتن
Read اعمال 2

اعمال 1:2-47 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

هنگامی که روز پِنتیکاست فرا رسید، همه با هم در یک جا جمع بودند. ناگهان صدایی شبیه صدای وزش باد شدید از آسمان آمد و خانه‌ای را که در آن جمع بودند، پر کرد. سپس چیزی شبیه زبانه‌های آتش ظاهر شده، تقسیم شد و بر سر هر یک از ایشان قرار گرفت. آنگاه همه از روح‌القدس پر شدند و برای اولین بار شروع به سخن گفتن به زبانهایی کردند که با آنها آشنایی نداشتند، زیرا روح خدا این قدرت را به ایشان بخشیده بود. آن روزها، یهودیان دیندار برای مراسم عید از تمام سرزمینها به اورشلیم آمده بودند. پس وقتی صدا از آن خانه به گوش رسید، گروهی با سرعت آمدند تا ببینند چه شده است. وقتی شنیدند شاگردان عیسی به زبان ایشان سخن می‌گویند، مات و مبهوت ماندند! آنان با تعجب به یکدیگر می‌گفتند: «این چگونه ممکن است؟ با اینکه این اشخاص از اهالی جلیل هستند، ولی به زبانهای محلی ما سخن می‌گویند، به زبان همان سرزمینهایی که ما در آنجا به دنیا آمده‌ایم! ما که از پارت‌ها، مادها، ایلامی‌ها، اهالی بین‌النهرین، یهودیه، کپدوکیه، پونتوس، آسیا، فریجیه و پمفلیه، مصر، قسمت قیروانی زبان لیبی، کریت و عربستان هستیم، و حتی کسانی که از روم آمده‌اند هم یهودی و هم آنانی که یهودی شده‌اند، همگی می‌شنویم که این اشخاص به زبان خود ما از اعمال عجیب خدا سخن می‌گویند!» همه در حالی که مبهوت بودند، از یکدیگر می‌پرسیدند: «این چه واقعه‌ای است؟» بعضی نیز مسخره کرده، می‌گفتند: «اینها مست هستند!» آنگاه پطرس با یازده رسول دیگر از جا برخاست و با صدای بلند به ایشان گفت: «ای اهالی اورشلیم، ای زائرینی که در این شهر به سر می‌برید، گوش کنید! اینها برخلاف آنچه شما فکر می‌کنید مست نیستند. چون اکنون ساعت نه صبح است و هنگام شرابخواری و مستی نیست! آنچه امروز صبح شاهد آن هستید، یوئیل نبی چنین پیشگویی کرده بود: «”خدا می‌فرماید: در روزهای آخر، روح خود را بر همۀ مردم خواهم ریخت. پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد، جوانان شما رؤیاها و پیران شما خوابها خواهند دید. در آن روزها روح خود را حتی بر غلامان و کنیزانم خواهم ریخت و ایشان نبوّت خواهند کرد. بالا، در آسمان، عجایب، و پایین، بر زمین، آیات به ظهور خواهم آورد، از خون و آتش و بخار. پیش از فرا رسیدن روز بزرگ و پرشکوه خداوند، آفتاب تاریک و ماه مانند خون سرخ خواهد شد اما هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.“ «حال، ای مردان اسرائیلی به من گوش دهید! همان‌طور که خود نیز می‌دانید، خدا به‌وسیلۀ عیسای ناصری معجزات عجیب ظاهر کرد تا به همه ثابت کند که عیسی از جانب او آمده است. از سوی دیگر، خدا مطابق اراده و نقشه‌ای که از پیش تعیین فرموده بود، به شما اجازه داد تا به دست اجنبی‌های بی‌دین، عیسی را بر صلیب کشیده، بکُشید. ولی خدا او را دوباره زنده ساخت و از قدرت مرگ رهانید، زیرا مرگ نمی‌توانست چنین کسی را در چنگ خود اسیر نگه دارد. «زیرا داوود نبی می‌فرماید: ”خداوند را همیشه پیش روی خود دیده‌ام. او در کنار من است و هیچ چیز نمی‌تواند مرا بلرزاند. پس دلم شاد است و زبانم در وجد؛ بدنم نیز در امید ساکن است. زیرا تو جان مرا در چنگال مرگ رها نخواهی کرد و نخواهی گذاشت قُدّوسِ تو در قبر بپوسد. تو راه حیات را به من نشان خواهی داد. حضور تو مرا از شادی لبریز می‌کند.“ «برادران عزیز، کمی فکر کنید! این سخنان را جدّ ما داوود دربارهٔ خودش نگفت زیرا او مرد، دفن شد و قبرش نیز هنوز همین‌جا در میان ماست. ولی چون نبی بود، می‌دانست خدا قول داده و قسم خورده است که از نسل او، مسیح را بر تخت سلطنت او بنشاند. داوود به آیندهٔ دور نگاه می‌کرد و زنده شدن مسیح را می‌دید و می‌گفت که خدا جان او را در چنگال مرگ رها نخواهد کرد و نخواهد گذاشت بدنش در قبر بپوسد. داوود در واقع دربارهٔ عیسی پیشگویی می‌کرد و همهٔ ما با چشمان خود دیدیم که خدا عیسی را زنده ساخت. «او اکنون در آسمان، بر عالی‌ترین جایگاه افتخار در کنار خدا نشسته است و روح‌القدس موعود را از پدر دریافت کرده و او را به پیروان خود عطا فرموده است، که امروز شما نتیجه‌اش را می‌بینید و می‌شنوید. «زیرا داوود خودش هرگز به آسمان بالا نرفت. با این حال، گفت: ”خداوند به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانت را به زیر پایت بیفکنم.“ «از این جهت، من امروز به وضوح و روشنی به همهٔ شما هموطنان اسرائیلی‌ام می‌گویم که خدا همین عیسی را که شما بر روی صلیب کشتید، به‌عنوان خداوند و مسیح تعیین فرموده است!» سخنان پطرس مردم را سخت تحت تأثیر قرار داد. بنابراین، به او و به سایر رسولان گفتند: «برادران، اکنون باید چه کنیم؟» پطرس جواب داد: «هر یک از شما باید از گناهانتان دست کشیده، به سوی خدا بازگردید و به نام عیسی مسیح تعمید بگیرید تا خدا گناهانتان را ببخشد. آنگاه خدا به شما نیز این هدیه، یعنی روح‌القدس را عطا خواهد فرمود. زیرا مسیح به شما که از سوی خداوند، خدای ما دعوت شده‌اید، و نیز به فرزندان شما و همچنین به کسانی که در سرزمینهای دور هستند، وعده داده که روح‌القدس را عطا فرماید.» سپس پطرس به تفصیل دربارهٔ عیسی سخن گفت و تمام شنوندگان را تشویق نمود که خود را از گناهان مردم شرور آن زمانه آزاد سازند. از کسانی که پیام او را پذیرفتند، تقریباً سه هزار نفر تعمید گرفتند و به جمع ایشان پیوستند. ایشان خود را وقف تعالیمی ساختند که رسولان می‌دادند، و با سایر ایمانداران رفاقت و مشارکت می‌کردند، و با هم خوراک خورده، رسم شام خداوند را برگزار می‌کردند، و مرتب با یکدیگر به دعا می‌پرداختند. در ضمن، در اثر معجزات زیادی که توسط رسولان به عمل می‌آمد، در دل همه ترسی توأم با احترام نسبت به خدا ایجاد شده بود. به این ترتیب، تمام ایمانداران با هم بودند و هر چه را که داشتند، با هم قسمت می‌کردند. ایشان دارایی خود را نیز می‌فروختند و بین فقرا تقسیم می‌نمودند؛ و هر روز مرتب در معبد با هم عبادت می‌کردند، در خانه‌ها برای شام خداوند جمع می‌شدند، و با خوشحالی و شکرگزاری هر چه داشتند با هم می‌خوردند، و خدا را سپاس می‌گفتند. اهالی شهر نیز به ایشان احترام می‌گذاشتند و خدا هر روز عده‌ای را نجات می‌بخشید و به جمع ایشان می‌افزود.

به اشتراک گذاشتن
Read اعمال 2

اعمال 1:2-47 مژده برای عصر جدید (TPV)

وقتی روز پنتیكاست رسید، همهٔ ایمانداران با هم در یكجا جمع بودند. ناگهان صدایی شبیه وزش باد شدید از آسمان آمد و تمام خانه‌ای را كه در آن نشسته بودند، پر ساخت. در برابر چشم آنان زبانه‌هایی مانند زبانه‌های آتش ظاهر شد، كه از یكدیگر جدا گشته و بر هر یک از آنان قرار گرفت. همه از روح‌القدس پر گشتند و به طوری ‌كه روح به ایشان قدرت بیان بخشید، به زبانهای دیگر شروع به صحبت كردند. در آن زمان یهودیان خداپرست از جمیع ملل زیر آسمان، در اورشلیم اقامت داشتند. وقتی آن صدا به گوش رسید، جمعیّت گرد آمدند و چون هرکس به زبان خود سخنان ایمانداران را شنید، همه غرق حیرت شدند و در كمال تعجّب اظهار داشتند: «مگر همهٔ این کسانی‌که صحبت می‌کنند جلیلی نیستند؟ پس چطور است كه هر یک از ما پیام آنان را به زبان خودمان می‌شنویم؟ ما كه از پارتیان و مادیان و عیلامیان و اهالی بین‌النهرین و یهودیه و كپدوكیه و پنطس و استان آسیا و فریجیه و پمفلیه و مصر و نواحی لیبی كه متّصل به قیروان است و زائران رومی، هم یهودیان و هم آنانی كه دین یهود را پذیرفته‌‌اند، و اهالی كریت و عربستان هستیم، شرح كارهای بزرگ خدا را به زبان خودمان می‌شنویم.» همه حیران و سرگردان به یكدیگر می‌گفتند: «یعنی چه؟» امّا بعضی مسخره‌كنان می‌گفتند: «اینها از شراب تازه مست شده‌اند.» امّا پطرس با آن یازده رسول برخاست و صدای خود را بلند كرد و خطاب به جماعت گفت: «ای یهودیان و ای ساكنان اورشلیم، توجّه كنید: بدانید و آگاه باشید كه برخلاف تصوّر شما، این مردان مست نیستند؛ زیرا اکنون ساعت نُه صبح است. بلكه این همان چیزی است كه یوئیل نبی گفت: 'خدا می‌فرماید در زمان آخر چنین خواهم كرد: از روح خود بر همهٔ مردم فرو خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوّت خواهند كرد و جوانان شما رؤیاها و پیران شما خوابها خواهند دید. آری، حتّی بر غلامان و كنیزان خود در آن روزها از روح خود فرو خواهم ریخت و ایشان نبوّت خواهند كرد. و در آسمان شگفتی‌ها و بر روی زمین نشانه‌هایی ظاهر خواهم نمود، یعنی خون، آتش و دود غلیظ. پیش از آمدن آن روز بزرگ و پر شكوه خداوند، خورشید تاریک خواهد شد و ماه رنگ خون خواهد گرفت و چنان خواهد شد كه هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.' «ای مردان اسرائیلی به این سخنان گوش دهید. عیسای ناصری مردی بود، كه مأموریتش از جانب خدا به وسیلهٔ معجزات و شگفتی‌ها و نشانه‌هایی كه خدا توسط او در میان شما انجام داد، به ثبوت رسید، همان طوری که خود شما خوب می‌دانید. شما این مرد را، كه بر طبق نقشه و پیشدانی خدا به دست شما تسلیم شد، به وسیلهٔ كفار به صلیب میخكوب كردید و كشتید. امّا خدا او را زنده كرد و از عذاب مرگ رهایی داد. زیرا محال بود، مرگ بتواند او را در چنگ خود نگه دارد. داوود دربارهٔ او می‌فرماید: 'خداوند را همیشه پیش روی خود می‌دیدم زیرا او در دست راست من است تا لغزش نخورم. به این سبب دلم مسرور گردید و زبانم از شادمانی فریاد می‌کرد و بدن فانی من در امید ساكن خواهد شد، از آن‌رو كه جانم را در دنیای مردگان ترک نخواهی كرد و نمی‌گذاری كه بندهٔ امین تو فساد را ببیند. تو راههای حیات را به من شناسانیده‌ای و با حضور خود مرا از شادمانی پر خواهی كرد.' «ای برادران دربارهٔ جدّ ما داوود صریحاً باید بگویم كه او نه فقط مرد و به خاک سپرده شد، بلكه آرامگاه او نیز تا به امروز در میان ما باقی است. و چون او نبی بود و می‌دانست كه خدا برای او سوگند یاد كرده است، كه از نسل او یک ‌نفر را بر تخت سلطنت بنشاند، از قبل، رستاخیز مسیح را پیش‌بینی نموده دربارهٔ آن گفت: 'او در دنیای مردگان ترک نشد و جسد او هرگز فاسد نگردید.' خدا همین عیسی را پس از مرگ زنده كرد و همهٔ ما بر آن گواه هستیم. حال كه عیسی به دست راست خدا بالا برده شده است، روح‌القدس موعود را از پدر یافته و به ما افاضه كرده است، شما این چیزها را می‌بینید و می‌شنوید. زیرا داوود به عالم بالا صعود نكرد امّا خود او می‌گوید: 'خداوند به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانت را زیر پای تو اندازم.' «پس ای جمیع قوم اسرائیل، یقین بدانید كه خدا این عیسی را كه شما مصلوب كردید، خداوند و مسیح كرده است.» وقتی آنها این را شنیدند دلهایشان جریحه‌دار شد و از پطرس و سایر رسولان پرسیدند: «ای برادران، تكلیف ما چیست؟» پطرس به ایشان گفت: «توبه كنید و هر یک از شما برای آمرزش گناهانتان به نام عیسی مسیح غسل تعمید بگیرید كه روح‌القدس یعنی عطیهٔ خدا را خواهید یافت، زیرا این وعده برای شما و فرزندان شما و برای كسانی است كه دور هستند، یعنی هرکه خداوند، خدای ما او را بخواند.» پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت می‌داد و آنان را ترغیب می‌کرد و می‌گفت: «خود را از این اشخاص نادرست برهانید.» پس کسانی‌که پیام او را پذیرفتند تعمید یافتند و در همان روز در حدود سه هزار نفر به ایشان پیوستند. آنان همیشه وقت خود را با شنیدن تعالیم رسولان و مشاركت ایماندارن و پاره كردن نان و دعا می‌گذرانیدند. در اثر عجایب و نشانه‌های بسیاری كه توسط رسولان به عمل می‌آمد، خوف الهی برهمه چیره شده بود. تمام ایمانداران با هم متّحد و در همه‌چیز شریک بودند. مال و دارایی خود را می‌فروختند و نسبت به احتیاج هرکس بین خود تقسیم می‌کردند. آنان هر روز در معبد بزرگ دور هم جمع می‌شدند و در خانه‌های خود نان را پاره می‌کردند و با دلخوشی و صمیمیّت با هم غذا می‌خوردند. خدا را حمد می‌کردند و مورد احترام همهٔ مردم بودند و خداوند هر روز كسانی را كه نجات می‌یافتند، به جمع ایشان می‌افزود.

به اشتراک گذاشتن
Read اعمال 2

اعمال 1:2-47 هزارۀ نو (NMV)

چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد و خانه‌ای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. آنگاه، زبانه‌هایی دیدند همچون زبانه‌های آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. سپس همه از روح‌القدس پُر گشتند و آن‌گونه که روح بدیشان قدرت تکلّم می‌بخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند. در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر می‌بردند. چون این صدا برخاست، جماعتی گرد ‌آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان می‌شنید که آنان به زبان خودش سخن می‌گویند. پس حیران و بهت‌زده، گفتند: «مگر اینها که سخن می‌گویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ پس چگونه هر یک می‌شنویم که به زبان زادگاه ما سخن می‌گویند؟ پارتها و مادها و عیلامیان، مردمان بین‌النهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پونتوس و آسیا و فْریجیه و پامفیلیه و مصر و نواحی لیبی متصل به قیرَوان و نیز زائران رومی (چه یهودی و چه یهودی‌شده)؛ و همچنین مردمان کْرِت و عربستان - همه می‌شنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را می‌گویند.» پس همگی متحیر و سرگشته از یکدیگر می‌پرسیدند: «معنی این رویداد چیست؟» امّا برخی نیز ریشخندکنان می‌گفتند: «اینان مست شرابند!» آنگاه پطرس با آن یازده تن برخاست و صدای خود را بلند کرده، خطاب بدیشان گفت: «ای یهودیان و ای ساکنان اورشلیم، این را دریابید و به آنچه می‌گویم به‌دقّت گوش فرا دهید! این مردان، برخلاف آنچه شما می‌پندارید مست نیستند، زیرا هنوز ساعت سوّم از روز است! بلکه این همان است که یوئیل نبی درباره‌اش چنین پیشگویی کرده بود: «”خدا می‌فرماید: در روزهای آخر از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت. پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد، جوانانتان رؤیاها خواهند دید و پیرانتان خوابها. و نیز در آن روزها، حتی بر غلامان و کنیزانم، از روح خود فرو خواهم ریخت و آنان نبوّت خواهند کرد. بالا، در آسمان، عجایب، و پایین، بر زمین، آیات به ظهور خواهم آورد، از خون و آتش و بخار. پیش از فرا رسیدن روز عظیم و پرشکوه خداوند، خورشید به تاریکی و ماه به خون بدل خواهد شد. آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت.“ «ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: چنانکه خود آگاهید، عیسای ناصری مردی بود که خدا با معجزات و عجایب و آیاتی که به دست او در میان شما ظاهر ساخت، بر حقانیتش گواهی داد. آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بی‌دینان بر صلیبش کشیده، کشتید. ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد. چنانکه داوود دربارۀ او می‌فرماید: «”خداوند را همواره پیش روی خود دیده‌ام، چه او بر دست راست من است تا جنبش نخورم. از این رو دلم شادمان است و زبانم در وجد؛ پیکرم نیز در امید ساکن خواهد بود. زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد، و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد ببیند. تو راههای حیات را به من آموخته‌ای، و با حضور خود مرا از شادی لبریز خواهی کرد.“ «ای برادران، می‌توانم با اطمینان به شما بگویم که داوودِ پاتْریارْک وفات یافت و دفن شد و مقبره‌اش نیز تا به امروز نزد ما باقی است. امّا او نبی بود و می‌دانست خدا برایش سوگند خورده است که کسی را از ثمرۀ صُلْبِ او بر تخت سلطنت وی خواهد نشانید. پس آینده را پیشاپیش دیده، دربارۀ رستاخیز مسیح گفت که جان او در هاویه وانهاده نشود و پیکرش نیز فساد نبیند. خدا همین عیسی را برخیزانید و ما همگی شاهد بر آنیم. او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روح‌القدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون می‌بینید و می‌شنوید، فرو ریخته است. زیرا داوود خود به آسمان صعود نکرد، و با این همه گفت: «”خداوند به خداوند من گفت: ’به دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.“‘ «پس قوم اسرائیل، جملگی به‌یقین بدانند که خدا این عیسی را که شما بر صلیب کشیدید، خداوند و مسیح ساخته است.» چون این را شنیدند، دلریش گشته، به پطرس و سایر رسولان گفتند: «ای برادران، چه کنیم؟» پطرس بدیشان گفت: «توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روح‌القدس را خواهید یافت. زیرا این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند، یعنی هر که خداوندْ خدای ما او را فرا خوانَد.» پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده، گفت: «خود را از این نسل منحرف برهانید!» پس پیام او را پذیرفتند و تعمید گرفتند. در همان روز حدود سه هزار تن بدیشان پیوستند. آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان و رفاقت و پاره کردن نان و دعا کردند. امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود، و عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور می‌رسید. مؤمنان همه با هم به سر می‌بردند و در همه چیز شریک بودند. املاک و اموال خود را می‌فروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم می‌کردند. ایشان هر روز، یکدل در معبد گرد می‌آمدند و در خانه‌های خود نیز نان را پاره می‌کردند و با خوشی و صفای دل با هم خوراک می‌خوردند و خدا را حمد می‌گفتند. تمامی خلقْ ایشان را عزیز می‌داشتند؛ و خداوند هر روزه نجات‌یافتگان را به جمعشان می‌افزود.

به اشتراک گذاشتن
Read اعمال 2

YouVersion از کوکی ها برای شخصی سازی تجربه شما استفاده می کند. با استفاده از وب سایت ما، استفاده ما از کوکی ها را همانطور که در خط مشی رازداریتوضیح داده شده است، می پذیرید