غزل غزلها 1:2-6

غزل غزلها 1:2-6 TPV

من گل نرگس شارون و سوسن دشتها هستم. محبوبهٔ من در بین دختران، مانند سوسنی است در میان خارها. محبوب من در میان جوانان، همچون درخت سیبی است در بین درختان جنگل. خوش و سرمست در زیر سایه‌اش می‌نشینم و میوه‌اش در دهانم شیرین و گواراست. او مرا به تالار ضیافت خود آورد و پرچم محبّتش را بالای سرم برافراشت. مرا با کشمش نیرو ببخشید و جانم را با سیب تازه کنید! زیرا من بیمار عشق او هستم. دست چپ او زیر سرم است و با دست راست خود مرا در آغوش می‌کشد.