پیدایش 9:17-27

پیدایش 9:17-27 TPV

خداوند به‌ ابراهیم‌ فرمود: «تو هم ‌باید قول ‌بدهی كه ‌هم ‌تو، و هم‌ فرزندان‌ تو در نسلهای آینده‌، این‌ پیمان‌ را حفظ ‌كنید. تو و فرزندان‌ تو، همه ‌باید موافقت ‌كنید كه ‌هر مردی در میان‌ شما ختنه‌ شود. از حالا تو باید هر پسری را در روز هشتم‌ تولّدش‌ ختنه‌ كنی‌. این ‌امر شامل ‌غلامانی كه ‌در خانهٔ تو متولّد می‌شوند و یا غلامانی كه ‌از بیگانگان ‌می‌خری نیز هست‌. این‌ علامت ‌نشان‌ خواهد داد كه ‌بین ‌من و ‌تو پیمانی وجود دارد. همه ‌باید ختنه ‌شوند و این‌ یک ‌نشانهٔ جسمانی است‌ كه ‌نشان ‌می‌دهد پیمان ‌من ‌با شما پیمان‌ جاودانی است‌. هر فرزند ذكوری كه‌ ختنه ‌نشود دیگر عضو قوم‌ من‌ نخواهد بود، زیرا او پیمان‌ مرا نگاه ‌نداشته ‌است‌.» خدا به ‌ابراهیم ‌فرمود: «بعد از این ‌نباید زن‌ خود را 'سارای‌' صدا كنی از این ‌به ‌بعد اسم‌ او 'سارا' خواهد بود. من‌ او را بركت‌ می‌دهم ‌و به ‌وسیلهٔ او پسری به‌ تو خواهم‌ داد. من ‌او را بركت‌ خواهم ‌داد و او مادر قومهای بسیار خواهد شد و در میان‌ فرزندان‌ او بعضی به‌ پادشاهی خواهند رسید.» ابراهیم ‌به ‌روی زمین ‌افتاد و صورت‌ خود را بر زمین‌ گذاشت‌. ولی شروع‌ كرد به‌ خندیدن ‌و با خود فكر كرد كه‌ آیا مردی كه ‌صد سال‌ عمر دارد، می‌تواند بچّه‌دار شود؟ آیا سارا می‌تواند در نود سالگی بچّه‌دار شود؟ پس ‌از خدا پرسید: «چرا نمی‌گذاری اسماعیل ‌وارث‌ من ‌شود؟» خدا فرمود: «نه‌، زن‌ تو سارا پسری برای تو خواهد زایید. اسم ‌او را اسحاق‌ خواهی گذاشت‌. من‌ پیمان‌ خود را با او برای همیشه‌ حفظ ‌خواهم‌ كرد. این ‌یک‌ پیمان‌ جاودانی است‌. من‌ شنیدم ‌كه ‌تو دربارهٔ اسماعیل‌ درخواست‌ نمودی‌، بنابراین‌ من‌ او را بركت‌ می‌دهم ‌و به ‌او فرزندان‌ بسیار و نسلهای زیاد خواهم ‌داد. او پدر دوازده‌ امیر خواهد بود. من‌ ملّت ‌بزرگی از نسل ‌او به وجود خواهم ‌آورد. امّا پیمان ‌خود را با پسر تو اسحاق‌ حفظ‌ خواهم‌ كرد. او سال ‌دیگر در همین‌ وقت ‌توسط ‌سارا به دنیا خواهد آمد.» وقتی خدا گفت‌وگوی خود را با ابراهیم ‌تمام‌ كرد، از نزد او رفت‌. ابراهیم‌ فرمان ‌خدا را اطاعت ‌كرد و در همان ‌روز خودش‌ و پسرش ‌اسماعیل‌ و تمام‌ افراد ذكوری را كه ‌در خانه‌اش‌ بودند، ختنه‌ كرد. او همچنین‌ تمام‌ غلامانی را كه ‌در خانهٔ او به دنیا آمده‌ بودند و یا خریده‌ بود، ختنه‌ كرد. ابراهیم ‌هنگامی كه‌ ختنه‌ شد نود و نه‌ سال ‌داشت‌. پسر او اسماعیل ‌سیزده ‌ساله‌ بود. آنها هر دو با تمام ‌غلامان‌ ابراهیم‌، در یک ‌روز ختنه‌ شدند.