لوقا 29:6-49
لوقا 29:6-49 PCB
«اگر کسی به یک طرف صورتت سیلی بزند، طرف دیگر را نیز به او پیشکش کن! اگر کسی خواست عبایت را از تو بگیرد، قبایت را هم از او دریغ نکن. اگر کسی از تو چیزی بخواهد، به او بده، و اگر کسی اموالت را از تو بگیرد، در فکر پس گرفتن نباش. با مردم آن گونه رفتار کنید که انتظار دارید با شما رفتار کنند. «اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست میدارند، چه برتری بر دیگران دارید؟ حتی خطاکاران نیز چنین میکنند! اگر فقط به کسانی خوبی کنید که به شما خوبی میکنند، آیا کار بزرگی کردهاید؟ گناهکاران نیز چنین میکنند! و اگر فقط به کسانی قرض بدهید که میتوانند به شما پس بدهند، چه هنری کردهاید؟ حتی گناهکاران نیز اگر بدانند پولشان را پس میگیرند، به یکدیگر قرض میدهند. «اما شما، دشمنانتان را دوست بدارید و به ایشان خوبی کنید! قرض بدهید و نگران پس گرفتن آن نباشید. در این صورت پاداش آسمانی شما بزرگ خواهد بود، زیرا همچون فرزندان خدای متعال رفتار کردهاید، چون خدا نیز نسبت به حقناشناسان و بدکاران مهربان است. پس مانند پدر آسمانی خود دلسوز باشید. «در مورد دیگران قضاوت نکنید، تا خودتان مورد قضاوت قرار نگیرید. دیگران را محکوم نکنید، تا خدا نیز شما را محکوم نکند. دیگران را ببخشایید تا خودتان نیز بخشوده شوید. بدهید تا به شما داده شود. هدیهای که میدهید، بهطور کامل به خودتان برخواهد گشت، آن هم با پیمانهای پُر، لبریز، فشرده و تکان داده شده، که در دامنتان ریخته خواهد شد! زیرا هر پیمانهای که بهکار ببرید، همان برای شما بهکار خواهد رفت.» سپس عیسی این مثل را آورد: «آیا کور میتواند عصاکش کور دیگر بشود؟ آیا اگر یکی در چاه بیفتد، دیگری را هم به دنبال خود نمیکشد؟ شاگرد برتر از استادش نیست، اما شاگردی که بهطور کامل تربیت شده باشد، مانند استادش خواهد شد. «چرا پَرِ کاه را در چشم برادرت میبینی، اما تیر چوب را در چشم خود نمیبینی؟ چگونه جرأت میکنی به برادرت بگویی: ”برادر، بگذار پر کاه را از چشمت درآورم“، حال آنکه خودت تیرِ چوبی در چشم داری؟ ای ریاکار، نخست چوب را از چشم خود درآور، آنگاه میتوانی بهتر ببینی تا پرِ کاه را از چشم برادرت درآوری. «اگر درخت خوب باشد، میوهاش نیز خوب خواهد بود، و اگر بد باشد، میوهاش نیز بد خواهد بود. درخت را از میوهاش میشناسند. نه بوتهٔ خار انجیر میدهد و نه بوتهٔ تمشک، انگور! شخص نیکو از خزانۀ دل نیکویش، چیزهای نیکو بیرون میآوَرَد، و انسان شریر از خزانۀ دل بدش، چیزهای شریرانه. زیرا سخنانی از زبان انسان جاری میشود که دلش از آن لبریز است. «چگونه مرا ”خداوندا! خداوندا!“ میخوانید، اما دستورهایم را اطاعت نمیکنید؟ هر که نزد من آید و سخنان مرا بشنود و به آنها عمل کند، مانند شخصی است که خانهاش را بر بنیاد محکم سنگی میسازد. وقتی سیلاب بیاید و به آن خانه فشار بیاورد، پا برجا میماند، زیرا بنیادی محکم دارد. اما کسی که سخنان مرا میشنود و اطاعت نمیکند، مانند کسی است که خانهاش را روی زمین سست بنا میکند. هرگاه سیل به آن خانه فشار آوَرَد، فرو میریزد و ویران میشود.»