اول پادشاهان 8:19-10
اول پادشاهان 8:19-10 PCB
ایلیا بلند شد، نان را خورد، آب را نوشید و به نیروی همان خوراک چهل شبانه روز راه رفت و به کوه حوریب که به کوه خدا مشهور است رسید. در آنجا او در غاری شب را به سر برد. ولی خداوند به او فرمود: «ایلیا، اینجا چه میکنی؟» ایلیا جواب داد: «ای خداوند، خدای لشکرهای آسمان، من همیشه تو را با غیرت خدمت کردهام. اما قوم اسرائیل عهد خود را با تو شکستهاند، مذبحهایت را خراب کرده و تمام انبیای تو را کشتهاند و تنها من باقی ماندهام. حال میخواهند مرا هم بکشند.»