اول پادشاهان 10:17

اول پادشاهان 10:17 PCB

پس ایلیا از آنجا به صرفه رفت. وقتی به دروازهٔ شهر رسید، بیوه‌زنی را دید که مشغول جمع کردن هیزم است. ایلیا از او کمی آب خواست.

برنامه های خواندنی رایگان و عبادات مربوط به اول پادشاهان 10:17