امثال 8:12-28

امثال 8:12-28 NMV

آدمی را فراخورِ عقلش می‌ستایند، اما کج‌دلان خوار شمرده می‌شوند. کسی به حساب نیامدن اما خدمتگزاران داشتن، بِه از خود را کسی پنداشتن و لقمه نانی هم نداشتن! پارسا در فکر آسایش چارپایان خود نیز هست، اما حتی شفقتِ شریران نیز ظالمانه است. آن که بر زمین خود کار کند، نانِ سیر خواهد خورد، اما کم‌عقل است آن که از پی باد می‌دود. شریران به مالِ غصبی دیگر بدکاران نیز چشم طمع دارند، اما ریشۀ پارسایان میوۀ خود را می‌دهد. مرد شریر در دام زبان عِصیانگر خود گرفتار می‌آید، اما مرد پارسا از تنگنا می‌رهد. میوۀ دهان آدمی او را از نیکویی سیر می‌سازد، کارهای دست انسان به او برمی‌گردد. راه نادان در نظر خودش درست است، اما حکیم مشورت را می‌پذیرد. نادان در دَم خشمش را بروز می‌دهد، اما خردمند اهانت را ناشنیده می‌گیرد. شخص امین، حقیقت را بیان می‌کند، شاهد دروغین، فریب را. هستند که سخنان باطلشان چون ضرب شمشیر است، اما زبان حکیمان شفا می‌بخشد. لبهای راستگو تا ابد برقرار می‌ماند، اما زبان دروغگو دمی بیش نمی‌پاید. خیانت است در دل کسانی که نقشه‌های پلید می‌کشند، اما شادی نصیب کسانی است که صلح برقرار می‌کنند. پارسایان را هیچ گزندی نخواهد بود، اما شریران به بلای بسیار گرفتار خواهند آمد. خداوند از لبهای دروغگو کراهت دارد، اما راستکرداران پسندیدۀ اویند. خردمند دانش را پنهان می‌دارد، اما دل جاهلان حماقت را جار می‌زند! دستان سخت‌کوش حُکم خواهد راند، اما کاهل، بندگی خواهد کرد. دل مضطرب، آدمی را گرانبار می‌سازد، اما سخن نیکو او را شادمان می‌گرداند. پارسا راهنمای خوب برای همسایۀ خویش است، اما راه شریران به گمراهی می‌انجامد. کاهل شکار خود را نیز بریان نمی‌کند، اما شخص سخت‌کوش قدر دارایی خود را می‌داند. در طریق پارسایی، حیات یافت می‌شود، این راه مرگی نمی‌شناسد.