چون عیسی همۀ این سخنان را به پایان رسانید، به شاگردان خود گفت: «میدانید که دو روز دیگر، عید پِسَخ فرا میرسد و پسر انسان را تسلیم خواهند کرد تا بر صلیب شود.» پس سران کاهنان و مشایخ قوم در کاخ کاهن اعظم که قیافا نام داشت، گرد آمدند و شور کردند که چگونه با حیله، عیسی را دستگیر کنند و به قتل رسانند. ولی میگفتند: «نه در ایام عید، مبادا مردم شورش کنند.» در آن هنگام که عیسی در بِیتعَنْیا در خانۀ شَمعون جذامی بود، زنی با ظرفی مرمرین از عطر بسیار گرانبها نزد او آمد و هنگامی که عیسی بر سر سفره نشسته بود، عطر را بر سر او ریخت. شاگردان چون این را دیدند به خشم آمده، گفتند: «این اِسراف برای چیست؟ این عطر را میشد به بهایی گران فروخت و بهایش را به فقرا داد.» عیسی متوجه شده، گفت: «چرا این زن را میرنجانید؟ او کاری نیکو در حق من کرده است. فقیران را همیشه با خود دارید، امّا مرا همیشه نخواهید داشت. این زن با ریختن این عطر بر بدن من، در واقع مرا برای تدفین آماده کرده است. براستی به شما میگویم، در تمام جهان، هر جا که این انجیل موعظه شود، کار این زن نیز به یاد او بازگو خواهد شد.»
Read مَتّی 26
بشنويد مَتّی 26
به اشتراک گذاشتن
مقایسهٔ همهٔ ترجمهها: مَتّی 1:26-13
آیات را ذخیره کنید، آفلاین بخوانید، کلیپ های آموزشی را تماشا کنید و موارد دیگر!
YouVersion از کوکی ها برای شخصی سازی تجربه شما استفاده می کند. با استفاده از وب سایت ما، استفاده ما از کوکی ها را همانطور که در خط مشی رازداریتوضیح داده شده است، می پذیرید
خانه
كتابمقدس
برنامههای مطالعه
ویدیوها