مَتّی 16:15-39
مَتّی 16:15-39 NMV
عیسی پاسخ داد: «آیا شما نیز هنوز درک نمیکنید؟ آیا نمیدانید که هر چه به دهان داخل میشود، به شکم میرود و بعد دفع میشود؟ امّا آنچه از دهان بیرون میآید، از دل سرچشمه میگیرد، و این است آنچه آدمی را نجس میسازد. زیرا از دل است که افکار پلید، قتل، زنا، بیعفتی، دزدی، شهادتِ دروغ و تهمت سرچشمه میگیرد. اینهاست که شخص را نجس میسازد، نه غذا خوردن با دستهای ناشسته!» عیسی آنجا را ترک گفت و در منطقۀ صور و صیدون کناره جست. روزی زنی کنعانی از اهالی آنجا، نزدش آمد و فریادکنان گفت: «سرور من، ای پسر داوود، بر من رحم کن! دخترم سخت دیوزده شده است.» امّا عیسی هیچ پاسخ نداد، تا اینکه شاگردان پیش آمدند و از او خواهش کرده، گفتند: «او را مرخص فرما، زیرا فریادزنان از پی ما میآید.» در پاسخ گفت: «من تنها برای گوسفندان گمگشتۀ بنیاسرائیل فرستاده شدهام.» امّا آن زن آمد و در مقابل او زانو زد و گفت: «سرور من، مرا یاری کن!» او در جواب گفت: «نان فرزندان را گرفتن و پیش سگان انداختن روا نیست.» ولی زن گفت: «بله، سرورم، امّا سگان نیز از خردههایی که از سفرۀ صاحبشان میافتد، میخورند!» آنگاه عیسی گفت: «ای زن، ایمان تو عظیم است! خواهش تو برآورده شود!» در همان دم دختر او شفا یافت. عیسی از آنجا عزیمت کرد و کنارۀ دریاچۀ جلیل را پیموده، به کوهسار رسید و در آنجا بنشست. جماعتی بزرگ نزد او آمدند و با خود لنگان و کوران و مفلوجان و گنگان و بیماران دیگر را آورده، پیش پای عیسی گذاشتند و او ایشان را شفا بخشید. مردم چون دیدند که گنگان سخن میگویند، مفلوجان تندرست میشوند، لنگان راه میروند و کوران بینا میگردند، در شگفت شده، خدای اسرائیل را تمجید کردند. عیسی شاگردان خود را فرا خواند و گفت: «دلم بر حال این مردم میسوزد، زیرا اکنون سه روز است که با مَنَند و چیزی برای خوردن ندارند. نمیخواهم ایشان را گرسنه روانه کنم، بسا که در راه از پا درافتند.» شاگردانش گفتند: «در این بیابان از کجا میتوانیم نان کافی برای سیر کردن چنین جمعیتی فراهم آوریم؟» پرسید: «چند نان دارید؟» گفتند: «هفت نان و چند ماهی کوچک.» عیسی به مردم فرمود تا بر زمین بنشینند. آنگاه هفت نان و چند ماهی را گرفت و پس از شکرگزاری، آنها را پاره کرده، به شاگردان خود داد و ایشان نیز به آن جماعت دادند. همه خوردند و سیر شدند و شاگردان هفت زنبیل نیز پر از خردههای باقیمانده برگرفتند. شمار کسانی که خوراک خوردند، غیر از زنان و کودکان، چهار هزار مرد بود. پس از آنکه عیسی مردم را مرخص کرد، سوار قایق شد و به ناحیۀ مَجَدان رفت.