یوحنا 8:9-25
یوحنا 8:9-25 NMV
همسایگان و کسانی که پیشتر او را در حال گدایی دیده بودند، پرسیدند: «مگر این همان نیست که مینشست و گدایی میکرد؟» بعضی گفتند: «همان است.» دیگران گفتند: «شبیه اوست.» امّا او خود به تأکید میگفت: «من همانم.» پس، از او پرسیدند: «چگونه چشمانت باز شد؟» پاسخ داد: «مردی عیسی نام، گِلی ساخت و بر چشمانم مالید و گفت ”به حوض سْیلوآم برو و شستشوی کن.“ پس رفته، شستشوی کردم و بینا گشتم.» از او پرسیدند: «او کجاست؟» پاسخ داد: «نمیدانم.» پس آن مرد را که پیشتر کور بود، نزد فَریسیان آوردند. آن روز که عیسی گِل ساخته و چشمان او را باز کرده بود، شَبّات بود. آنگاه فَریسیان نیز از او پرس و جو کردند که چگونه بینایی یافته است. پاسخ داد: «بر چشمانم گِل مالید و شستم و اکنون بینا شدهام.» پس بعضی فَریسیان گفتند: «آن مرد از جانب خدا نیست، زیرا شَبّات را نگاه نمیدارد.» امّا دیگران گفتند: «چگونه شخصی گناهکار میتواند چنین آیاتی پدیدار سازد؟» و بین آنها اختلاف افتاد. پس دیگر بار از آن کور پرسیدند: «تو خود دربارۀ او چه میگویی؟ زیرا او چشمان تو را گشود.» پاسخ داد: «پیامبری است.» امّا یهودیان هنوز باور نداشتند که او کور بوده و بینا شده است، تا اینکه والدینش را فرا خواندند و از آنان پرسیدند: «آیا این پسر شماست، همان که میگویید نابینا زاده شده است؟ پس چگونه اکنون میتواند ببیند؟» پاسخ دادند: «میدانیم که پسر ماست، و نیز میدانیم که نابینا به دنیا آمده است. امّا این را که چگونه بینا شده، و یا چه کسی چشمان او را گشوده است، ما نمیدانیم. از خودش بپرسید. او بالغ است و خود دربارۀ خویشتن سخن خواهد گفت.» ایشان از آن سبب چنین گفتند که از یهودیان میترسیدند. زیرا یهودیان پیشتر همداستان شده بودند که هر کس اعتراف کند عیسی همان مسیح است، او را از کنیسه اخراج کنند. از همین رو بود که والدینش گفتند، «او بالغ است؛ از خودش بپرسید.» پس بار دیگر آن مرد را که پیشتر کور بود، فرا خوانده، به او گفتند: «خدا را تجلیل کن! ما میدانیم که او مردی گناهکار است.» پاسخ داد: «گناهکار بودنش را نمیدانم. تنها یک چیز میدانم، و آن اینکه کور بودم، و اکنون بینا گشتهام.»