اِشعیا 5:1-18
اِشعیا 5:1-18 NMV
چرا باز مضروب شوید؟ چرا بیش از این عِصیان ورزید؟ تمامی سَر بیمار است، و تمامی دل، مریض. از کف پا تا فرق سر، در آن هیچ تندرستی نیست؛ سراسر، جراحت و کوفتگی و زخم تازه است، که نه بخیه شده، نه بسته گشته، و نه به روغن مرهم گذاشته شده است. سرزمین شما ویران گشته و شهرهایتان به آتش سوخته است. بیگانگان در برابر دیدگانتان زمینِ شما را فرو میبلعند؛ سراسرْ ویرانی است، بسان سرنگونی به دست بیگانگان. دختر صَهیون مانند سایهبانی در تاکستان، و آلونکی در بوستان خیار، و شهری در محاصره، متروک است. اگر خداوندِ لشکرها اندک باقیماندگانی برایمان نمیگذاشت، مانند سُدوم میشدیم و همچون عَمورَه میگشتیم. ای حکمرانان سُدوم، کلام خداوند را بشنوید! و ای مردمان عَمورَه، به شریعت خدای ما گوش بسپارید! خداوند میگوید: «از انبوه قربانیهای شما مرا چه سود؟ از قربانیهای تمامسوزِ قوچها و چربیِ حیوانات پروار سیر شدهام، و مرا به خون گاو و بره و بز رغبتی نیست. آنگاه که میآیید تا به حضورم حاضر شوید، کیست که این را از شما خواسته است که صحنهای مرا چنین لگدمال کنید؟ هدایای باطل، دیگر میاورید؛ از بخور کراهت دارم. گردهمآییِ مخصوص را توأم با شرارت تحمل نتوانم کرد، خواه ماهِ نو باشد، خواه شَبّات، و خواه دعوت جماعت. جان من از مراسم ماهِ نو و اعیاد مقرر شما بیزار است؛ برایم بار سنگیناند که از حملشان خسته شدهام. آنگاه که دستانتان را به دعا دراز میکنید، چشمانم را از شما خواهم پوشانید؛ حتی اگر دعای بسیار کنید، نخواهم شنید؛ زیرا دستان شما مملو از خون است. خویشتن را بشویید و طاهر سازید؛ شرارت اعمال خود را از نظرم دور کنید، و از بدی بازایستید. نیکوکاری بیاموزید، و انصاف را بجویید؛ ستمگران را ارشاد کنید، دادِ یتیمان را بستانید، و به دفاع از حق بیوهزنان برخیزید. «خداوند میگوید: بیایید تا در برابر یکدیگر حُجت بیاوریم: اگرچه گناهان شما چون ارغوان باشد، همچون برف سفید خواهد شد؛ و اگرچه همچون قرمز، سرخ باشد، مانند پشم خواهد شد.