۱سموئیل 14:25-19
۱سموئیل 14:25-19 NMV
اما یکی از خادمان به اَبیجایِل، همسر نابال گفت: «اینک داوود قاصدانی از بیابان فرستاد تا به سرورمان سلام رسانند، اما او بدیشان اهانت کرد. حال آنکه آن مردان به ما احسان فراوان کردند. هیچ آزاری به ما نرساندند و در تمامی روزهایی که در صحرا در کنار آنان آمد و شد میکردیم، از اموالمان چیزی گم نشد. آنان در تمام مدتی که در کنارشان از گوسفندان مراقبت میکردیم، شب و روز برای ما همچون حصار بودند. پس حال تدبیر کرده، ببین چه میتوانی کرد، زیرا مصیبت بر سرور ما و بر همۀ خاندانش مقدر است، و خود او چنان فرومایه است که نمیتوان با او سخن گفت.» پس اَبیجایِل بیدرنگ دویست قُرص نان، دو مَشک شراب، پنج گوسفندِ از پیش آماده، پنج پیمانه غلۀ برشته شده، یکصد قرص کشمش فشرده و دویست قرص انجیرِ فشرده برگرفته، آنها را بر چند الاغ گذاشت. و به خادمان خود گفت: «شما پیشاپیش من بروید و اینک من از پیتان خواهم آمد.» اما در این باره به شوهر خود نابال چیزی نگفت.