آیات محبوب کتاب مقدس از متّی 14

به اشتراک گذاشتن

امّا وقتی شدّت توفان را دید، ‌به وحشت افتاد و در‌حالی‌که در آب فرو می‌رفت فریاد زد: «خداوندا، ‌نجاتم بده.» عیسی فوراً دست خود را دراز کرده او را گرفت و گفت: «ای کم ایمان، چرا شک کردی؟»

امّا وقتی شدّت توفان را دید، ‌به وحشت افتاد و در‌حالی‌که در آب فرو می‌رفت فریاد زد: «خداوندا، ‌نجاتم بده.»

عیسی فوراً به ایشان گفت: «دل قوی دارید، ‌من هستم؛ نترسید.»

پطرس گفت: «ای خداوند، اگر تو هستی به من دستور بده تا من هم بر روی آب نزد تو بیایم.» عیسی فرمود: «بیا.» ‌پطرس از قایق پایین آمد و بر روی آب به‌طرف عیسی رفت.

و کسانی‌ که در قایق بودند او را پرستش کرده گفتند: «تو واقعاً ‌پسر خدا هستی.»

عیسی به ایشان گفت: «احتیاجی نیست مردم بروند؛ خود شما به آنان خوراک بدهید.» شاگردان گفتند: «‌ما اینجا فقط پنج نان و دو ماهی داریم.»

عیسی در جواب فرمود: «آن‌ها را نزد من بیاورید.» سپس به مردم دستور داد که روی سبزه‌ها بنشینند. آنگاه پنج نان و دو ماهی را گرفته به آسمان نگاه کرد و خدا را شکر نموده نان‌ها را پاره کرد و به شاگردان داد و شاگردان آن‌ها را به مردم دادند.

همه خوردند و سیر شدند و از خُرده‌های باقی‌مانده که جمع کردند، دوازده زنبیل پُر شد.