اِشعیا 1:40-26
اِشعیا 1:40-26 هزارۀ نو (NMV)
تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید! خدای شما میگوید. به اورشلیم سخنان دلگرمکننده بگویید و او را ندا در دهید که دوران زحمت طاقتفرسایش به پایان رسیده، و تاوان گناهش پرداخت شده است، زیرا که به جهت تمامی گناهانش از دست خداوند دوچندان دریافت کرده است. صدایی ندا میکند: «راه خداوند را در بیابان مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا هموار کنید؛ هر درّهای برافراشته شود و هر کوه و تَلی پست گردد. زمینِ ناصافْ صاف، و ناهمواریها هموار گردد. آنگاه جلال خداوند آشکار خواهد شد، و تمامی بشر با هم آن را خواهند دید، زیرا که دهان خداوند سخن گفته است.» هاتفی میگوید: «ندا کن!» گفتم: «به چه ندا کنم؟» «آدمی جملگی علف است و زیباییاش یکسره چون گُل صحرا! علف میخشکد و گل میپژمُرَد، زیرا که دَم خداوند بر آن دمیده میشود. براستی که مردمان علفند! علف میخشکد و گُل میپژمُرَد، اما کلام خدای ما تا ابد باقی میماند. ای صَهیون، که بشارت میآوری، به کوه بلند برآی! و ای اورشلیم، که مژده میرسانی، به نیروی تمام صدایت را بلند کن! آن را بلند کن و مترس! به شهرهای یهودا بگو: «هان، خدای شما است!» اینک خداوندگارْ یهوه نیرومندانه میآید و بازویش برای او حکمرانی میکند. پاداش او با وی است و اُجرت او پیش رویش میآید. او همچون شبانْ گوسفندان خود را خواهد چرانید، و برهها را میان بازوانش گرد خواهد آورد؛ آنها را در آغوش خود حمل خواهد کرد، و شیردهندگان را با ملایمت رهبری خواهد نمود. کیست که آبها را به کف دست خود پیموده، و آسمانها را به وجب اندازه گرفته باشد؟ کیست که غبار زمین را در پیمانه گنجانیده، و کوهها را به قَپّان و تپهها را به ترازو وزن کرده باشد؟ کیست که روح خداوند را هدایت کرده، و یا چون مشاورش به او تعلیم داده باشد؟ او از که مشورت خواست تا به او فهم ببخشد و طریق عدالت را به وی تعلیم دهد؟ یا او را معرفت بیاموزد و طریق فهم را بر وی بنمایاند؟ براستی که قومها همچون قطرهای در دَلوَند، و همچون غباری بر کفۀ ترازو محسوب میشوند. بهواقع که او سواحل دوردست را همچون گَرد برمیگیرد! لبنان به جهت هیزم کافی نیست، و حیواناتش برای قربانی تمامسوز کفایت نمیکنند. قومها جملگی در برابر او هیچند؛ در نظرش بطالتند و از هیچ هم کمتر مینمایند. پس خدا را به که تشبیه میکنید؟ و کدام شباهت را با او قیاس توانید کرد؟ و اما تمثالی را در نظر آورید! صنعتگری آن را میریزد، زرگری آن را به طلا میپوشاند و زنجیرهای نقره برایش میریزد. فقیری که توان چنین هدیهای ندارد، چوبی را که نمیپوسد برمیگزیند و صنعتگری ماهر میجوید تا برایش تمثالی تراشیده بسازد که واژگون نشود. آیا ندانسته و نشنیدهاید؟ آیا از ابتدا به شما خبر داده نشده است؟ و از زمانی که زمین بنیان نهاده شد، درک نکردهاید؟ اوست که بر بالای دایرۀ زمین نشسته است، و ساکنان آن به ملخ میمانند. اوست که آسمانها را چون پرده میگسترانَد، و همچون خیمهای به جهت سکونت پهن میکند. اوست که امیران را هیچ میگرداند، و داوران جهان را چون بطالت میسازد. هنوز کاشته نشده و غرس نگردیدهاند، و هنوز در زمین ریشه ندوانیدهاند که او بر آنها میدمد و خشک میشوند، و گردباد ایشان را چون کاه میروبد. آن قدوس میگوید: مرا با که قیاس میکنید، تا با او برابر باشم؟ چشمان خود را به اعلی برافرازید و ببینید: کیست که اینها را آفرید؟ کیست که لشکر اینها را به شماره بیرون میآورد، و آنها را جملگی به نام میخوانَد؟ به سبب کثرت قوّت و عظمت قدرتش هیچیک از آنها گم نخواهد شد.
اِشعیا 1:40-26 Persian Old Version (POV-FAS)
تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید! خدای شما میگوید: سخنان دلاویزبه اورشلیم گویید و اورا ندا کنید که اجتهاد اوتمام شده و گناه وی آمرزیده گردیده، و از دست خداوند برای تمامی گناهانش دو چندان یافته است. صدای ندا کنندهای در بیابان، راه خداوندرا مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحراراست نمایید. هر درهای برافراشته و هر کوه وتلی پست خواهد شد. و کجیها راست وناهمواریها هموار خواهد گردید. و جلال خداوند مکشوف گشته، تمامی بشر آن را با هم خواهند دید زیرا که دهان خداوند این را گفته است. هاتفی میگوید: «ندا کن.» وی گفت: «چه چیز را ندا کنم؟ تمامی بشر گیاه است و همگی زیباییاش مثل گل صحرا. گیاه خشک و گلش پژمرده میشود زیرا نفخه خداوند بر آن دمیده میشود. البته مردمان گیاه هستند. گیاه خشک شد و گل پژمرده گردید، لیکن کلام خدای ما تاابدالاباد استوار خواهد ماند.» ای صهیون که بشارت میدهی به کوه بلند برآی! وای اورشلیم که بشارت میدهی آوازت را با قوت بلند کن! آن را بلند کن و مترس و به شهرهای یهودا بگو که «هان خدای شما است!» اینک خداوند یهوه باقوت میآید و بازوی وی برایش حکمرانی مینماید. اینک اجرت او با وی است و عقوبت وی پیش روی او میآید. او مثل شبان گله خود را خواهد چرانید و به بازوی خود برهها راجمع کرده، به آغوش خویش خواهد گرفت وشیر دهندگان را به ملایمت رهبری خواهد کرد. کیست که آبها را به کف دست خود پیموده وافلاک را با وجب اندازه کرده و غبار زمین را درکیل گنجانیده و کوهها را به قپان و تلها را به ترازووزن نموده است؟ کیست که روح خداوند را قانون داده یا مشیراو بوده او را تعلیم داده باشد. او از که مشورت خواست تا به او فهم بخشد و طریق راستی را به اوبیاموزد؟ و کیست که او را معرفت آموخت و راه فطانت را به او تعلیم داد؟ اینک امتها مثل قطره دلو و مانند غبار میزان شمرده میشوند. اینک جزیرهها را مثل گرد برمی دارد. و لبنان به جهت هیزم کافی نیست و حیواناتش برای قربانی سوختنی کفایت نمی کند. تمامی امتها بنظروی هیچند و از عدم و بطالت نزد وی کمترمی نمایند. پس خدا را به که تشبیه میکنید و کدام شبه را با او برابر میتوانید کرد؟ صنعتگربت را میریزد و زرگر آن را به طلا میپوشاند، وزنجیرهای نقره برایش میریزد. کسیکه استطاعت چنین هدایا نداشته باشد درختی را که نمی پوسد اختیار میکند و صنعتگر ماهری رامی طلبد تا بتی را که متحرک نشود برای او بسازد. آیا ندانسته ونشنیدهاید و از ابتدا به شماخبر داده نشده است و از بنیاد زمین نفهمیدهاید؟ او است که بر کره زمین نشسته است وساکنانش مثل ملخ میباشند. اوست که آسمانهارا مثل پرده میگستراند و آنها را مثل خیمه به جهت سکونت پهن میکند. که امیران را لاشی میگرداند و داوران جهان را مانند بطالت میسازد. هنوز غرس نشده و کاشته نگردیدهاند و تنه آنها هنوز در زمین ریشه نزده است، که فقط بر آنها میدمد و پژمرده میشوند وگرد باد آنها را مثل کاه میرباید. پس مرا به که تشبیه میکنید تا با وی مساوی باشم؟ قدوس میگوید: چشمان خودرا به علیین برافراشته ببینید. کیست که اینها راآفرید و کیست که لشکر اینها را بشماره بیرون آورده، جمیع آنها را بنام میخواند؟ از کثرت قوت و از عظمت توانایی وی یکی از آنها گم نخواهد شد.
اِشعیا 1:40-26 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
خدای اسرائیل میفرماید: «تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید! اهالی اورشلیم را دلداری دهید و به آنان بگویید که روزهای سخت ایشان به سر آمده و گناهانشان بخشیده شده، زیرا من به اندازهٔ گناهانشان آنها را تنبیه کردهام.» صدایی میشنوم که میگوید: «راهی از وسط بیابان برای آمدن خداوند آماده کنید. راه او را در صحرا صاف کنید. درهها را پر کنید؛ کوهها و تپهها را هموار سازید؛ راههای کج را راست و جادههای ناهموار را صاف کنید. آنگاه شکوه و جلال خداوند ظاهر خواهد شد و همهٔ مردم آن را خواهند دید. خداوند این را وعده فرموده است.» بار دیگر آن صدا میگوید: «با صدای بلند بگو!» پرسیدم: «با صدای بلند چه بگویم؟» گفت: «با صدای بلند بگو که انسان مانند علف است. تمام زیبایی او همچون گل صحراست که پژمرده میشود. وقتی خدا میدمد علف خشک میشود و گل پژمرده. بله، انسان مانند علف از بین میرود. گیاه خشک میشود و گل پژمرده میگردد، اما کلام خدای ما برای همیشه باقی میماند.» ای قاصد خوش خبر، از قلهٔ کوه، اورشلیم را صدا کن. پیامت را با تمام قدرت اعلام کن و نترس. به شهرهای یهودا بگو: «خدای شما میآید!» بله، خداوند یهوه میآید تا با قدرت حکومت کند. پاداشش همراه او است و هر کس را مطابق اعمالش پاداش خواهد داد. او مانند شبان، گلهٔ خود را خواهد چرانید؛ برهها را در آغوش خواهد گرفت و میشها را با ملایمت هدایت خواهد کرد. آیا کسی غیر از خدا میتواند اقیانوس را در دست نگه دارد و یا آسمان را با وجب اندازه گیرد؟ آیا کسی غیر از او میتواند خاک زمین را در ترازو بریزد و یا کوهها و تپهها را با قَپّان وزن کند؟ کیست که بتواند به روح خداوند پند دهد؟ کیست که بتواند معلم یا مشاور او باشد؟ آیا او تا به حال به دیگران محتاج بوده است که به او حکمت و دانش بیاموزند و راه راست را به او یاد دهند؟ به هیچ وجه! تمام مردم جهان در برابر او مثل قطرهٔ آبی در سطل و مانند غباری در ترازو، ناچیز هستند. همهٔ جزایر دنیا برای او گردی بیش نیستند و او میتواند آنها را از جایشان تکان دهد. اگر تمام حیوانات لبنان را برای خدا قربانی کنیم باز کم است و اگر تمام جنگلهای لبنان را برای روشن کردن آتش قربانی به کار بریم باز کافی نیست. تمام قومها در نظر او هیچ هستند و ناچیز به شمار میآیند. چگونه میتوان خدا را توصیف کرد؟ او را با چه چیز میتوان مقایسه نمود؟ آیا میتوان او را با یک بت مقایسه کرد؟ بُتی که بت ساز آن را ساخته و با طلا پوشانده و به گردنش زنجیر نقرهای انداخته است؟ فقیری که نمیتواند خدایانی از طلا و نقره درست کند، درختی مییابد که چوبش با دوام باشد و آن را به دست صنعتگری ماهر میدهد تا برایش خدایی بسازد، خدایی که حتی قادر به حرکت نیست! آیا تا به حال ندانستهاید و نشنیدهاید و کسی به شما نگفته که دنیا چگونه به وجود آمده است؟ خدا دنیا را آفریده است؛ همان خدایی که بر فراز کرهٔ زمین نشسته و مردم روی زمین در نظر او مانند مورچه هستند. او آسمانها را مثل پرده پهن میکند و از آنها خیمهای برای سکونت خود میسازد. او رهبران بزرگ دنیا را ساقط میکند و از بین میبرد. هنوز ریشه نزده خدا بر آنها میدمد، و آنها پژمرده شده، مثل کاه پراکنده میگردند. خداوند قدوس میپرسد: «شما مرا با چه کسی مقایسه میکنید؟ چه کسی میتواند با من برابری کند؟» به آسمانها نگاه کنید! کیست که همهٔ این ستارگان را آفریده است؟ کسی که آنها را آفریده است از آنها مثل یک لشکر سان میبیند، تعدادشان را میداند و آنها را به نام میخواند. قدرت او آنقدر عظیم است که نمیگذارد هیچکدام از آنها گم شوند.
اِشعیا 1:40-26 مژده برای عصر جدید (TPV)
خدای ما میگوید: «قوم مرا تسلّی دهید، آنها را تسلّی دهید! مردم اورشلیم را دلگرم کنید. به ایشان بگویید رنجهایشان به پایان رسیده، و گناهانشان بخشیده شده است. بهخاطر گناهانشان، من آنها را کاملاً مجازات کردهام.» مردی فریاد میزند و میگوید: «راهی برای خداوند در بیابان باز کنید! و شاهراهی برای خدای ما در کویر آماده سازید! هر درّه پر شود. و کوهها هم سطح شوند. تپّهها به دشت مبدّل شوند، راههای کج راست، و راههای ناهموار، هموار خواهند شد. آنگاه جلال خداوند آشکار خواهد شد، و تمام مردم آن را خواهند دید. خداوند خودش چنین گفته است.» ندا کنندهای میگوید: «این را اعلام کن!» پرسیدم: «چه خبر را اعلام کنم؟» «بگو که تمام آدمیان مثل علف هستند؛ و بیش از گل علف دوام ندارند. وقتی به ارادهٔ خداوند باد بر آنها میوزد، علفها پژمرده و گُلها خشک میشوند. انسان مثل گیاه زودگذر است آری، علفها پژمرده و گُلها میخشکند، امّا کلام خداوند تا ابد پایدار است.» برفراز کوهی بلند برو، و این خبر خوش را به اورشلیم اعلام کن. با صدای بلند فریاد بزن و این خبر خوش را به صهیون اعلام کن! فریاد بزن و ترسان نباش، به شهرهای یهودا بگو که خدای آنها میآید! خداوند قادر متعال میآید تا با قدرت حکومت کند، او با خودش قومی را که نجات داده است، خواهد آورد. او مثل یک شبان از گلّهٔ خود محافظت خواهد کرد. او برّهها را با هم جمع میکند و آنها را در آغوش خود به آغل میبَرد. و میشها را هم با ملایمت، هدایت میکند. آیا کسی میتواند آب اقیانوسها را با کف دست خود، یا آسمان را با وجبهای خویش اندازه بگیرد؟ آیا کسی میتواند تمام خاک زمین را در یک فنجان جای دهد، و یا کوهها و تپّهها را در ترازویی وزن کند؟ چه کسی میتواند به خداوند بگوید که او باید چه کند؟ یا چه کسی میتواند به او تعلیم دهد یا او را نصیحت کند؟ خداوند با چه کسی مشورت میکند تا بداند، درک کند و بیاموزد چگونه هر چیزی میباید انجام شود؟ ملّتها در برابر او ناچیز و مثل یک قطرهٔ آب میباشند. و جزایر دوردست برای او از غبار سبکترند. تمام حیوانات جنگلهای لبنان، برای قربانی در حضور خدای ما کافی نیست، و چوب تمام درختان آن نمیتواند آتش کافی ایجاد کند. ملّتها در برابر او به حساب نمیآیند. پس خدا را با چه کسی میتوان مقایسه کرد؟ و به چه چیز میتوان او را تشبیه و توصیف کرد؟ او مثل بُتی نیست که استادکاری آن را ساخته باشد، یا زرگری با طلا آن را روکش کند و با زنجیرهای نقرهای آن را بیاراید. کسیکه توانایی خرید بُتهای طلایی و نقرهای را نداشته باشد، بُتهای ساخته شده از چوبی را که نپوسد میگیرد. او صنعتکار ماهری را مییابد تا بُتی بسازد که ثابت باشد و به زمین نیفتد. آیا این را نمیدانید؟ آیا قبلاً به شما گفته نشده است؟ آیا نشنیدهاید که دنیا چگونه شروع شد؟ آن کس که آنها را به وجود آورده بر تخت خود، بر فراز زمین و در ورای آسمانها نشسته است. مردم روی زمین مثل مورچههای ریزی در حرکت هستند، او آسمان را چون پردهای گسترده و مثل خیمهای برای زندگی پهن کرده است. او فرمانروایان زورمند را ساقط و آنها را نابود میکند. آنها مثل نهالهایی هستند که تازه روییدهاند و ریشهٔ آنها هنوز قوی نشده است. آن وقت خداوند بادی میوزاند و آنها را مثل کاه پراکنده میکند. خدای قدّوس را با چه کسی میتوان مقایسه کرد؟ آیا کس دیگری شبیه او وجود دارد؟ به آسمان نگاه کنید! چه کسی این ستارگان را آفریده است؟ و چه کسی آنها را چون یک ارتش هدایت میکند؟ او تعداد آنها و نام هریک از آنها را میداند! او آنقدر تواناست که هرگز حتّی یکی از آنها گُم نمیشود.