۱سموئیل 7:8-22

۱سموئیل 7:8-22 هزارۀ نو (NMV)

خداوند به او گفت: «به آواز قوم در هرآنچه به تو می‌گویند، گوش فرا ده؛ زیرا آنان تو را رد نکرده‌اند، بلکه مرا رد کرده‌اند تا بر ایشان پادشاهی نکنم. آنان در همۀ اعمال خود از روزی که ایشان را از مصر بیرون آوردم تا به امروز پیوسته مرا ترک کرده، خدایانِ غیر را عبادت کرده‌اند، و با تو نیز به همین‌گونه رفتار می‌کنند. پس حال آوازشان را بشنو؛ فقط به تأکید به آنها هشدار بده و ایشان را از رسم پادشاهی که بر آنان حکم خواهد راند، آگاه ساز.» پس سموئیل تمامی سخنان خداوند را برای قوم که از او پادشاه می‌خواستند، بازگو کرد. گفت: «رسم پادشاهی که بر شما حکم خواهد راند این خواهد بود که پسرانتان را گرفته، ایشان را بر ارابه‌های خود خواهد گماشت و سواران خود خواهد ساخت، و پیشاپیش ارابه‌های او خواهند دوید. و برای خود سردارانِ هزارها و سردارانِ پنجاه‌ها بر خواهد گماشت، و برخی را برای شخم زدن زمینش و برداشت محصولش، و برای ساختن جنگ‌افزارها و لوازم ارابه‌هایش تعیین خواهد کرد. دخترانتان را نیز برای عطرکشی و آشپزی و نانوایی خواهد گرفت. و بهترین مزرعه‌ها و تاکستانها و باغهای زیتون شما را گرفته، به درباریان خود خواهد داد. ده‌یکِ غَله و تاکستانهای شما را خواهد گرفت و به خواجه‌سرایان و درباریان خود خواهد بخشید. غلامان و کنیزان شما و بهترین مردان جوان و الاغهایتان را برای کارهای خود به کار خواهد گرفت. ده‌یک گله‌هایتان را خواهد گرفت و خودتان نیز غلامان او خواهید شد. در آن روز، از دست پادشاه خود که برای خویشتن برگزیده‌اید، فریاد بر خواهید آورد، اما خداوند در آن روز شما را اجابت نخواهد کرد.» اما قوم از شنیدن سخن سموئیل سر باز زدند و گفتند: «نی! بلکه می‌باید بر ما پادشاهی باشد تا ما نیز همچون تمامی اقوام دیگر باشیم و پادشاهِ ما، ما را رهبری کند و پیشاپیش ما بیرون رفته، در جنگهای ما بجنگد.» چون سموئیل تمامی سخنان قوم را شنید، آنها را به گوش خداوند بازگفت. خداوند به سموئیل گفت: «آواز ایشان را بشنو و پادشاهی بر ایشان نصب نما.» پس سموئیل به مردان اسرائیل گفت: «هر کس از شما به شهر خود برود.»

به اشتراک گذاشتن
Read ۱سموئیل 8

۱سموئیل 7:8-22 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

خداوند در پاسخ سموئیل فرمود: «طبق درخواست آنها عمل کن، زیرا آنها مرا رد کرده‌اند نه تو را. آنها دیگر نمی‌خواهند من پادشاه ایشان باشم. از موقعی که ایشان را از مصر بیرون آوردم، پیوسته مرا ترک نموده، به دنبال خدایان دیگر رفته‌اند. الان با تو نیز همان رفتار را پیش گرفته‌اند. هر چه می‌گویند بکن، اما به ایشان هشدار بده که داشتن پادشاه چه عواقبی دارد.» سموئیل از جانب خداوند به ایشان که از او پادشاه می‌خواستند، چنین گفت: «اگر می‌خواهید پادشاهی داشته باشید، بدانید که او پسران شما را به خدمت خواهد گرفت تا بعضی بر ارابه‌ها و بعضی بر اسبها او را خدمت کنند و بعضی در جلوی ارابه‌هایش بدوند. او بعضی را به فرماندهی سپاه خود خواهد گماشت و بعضی دیگر را به مزارع خود خواهد فرستاد تا زمین را شیار کنند و محصولات او را جمع‌آوری نمایند، و از عده‌ای نیز برای ساختن اسلحه و وسایل ارابه استفاده خواهد کرد. پادشاه، دختران شما را هم به کار می‌گیرد تا نان بپزند و خوراک تهیه کنند و برایش عطر بسازند. او بهترین مزارع و تاکستانها و باغهای زیتون را از شما خواهد گرفت و به افراد خود خواهد داد. از شما ده‌یک محصولاتتان را مطالبه خواهد نمود و آن را در میان افراد دربار، تقسیم خواهد کرد. غلامان، کنیزان، رمه‌ها و الاغهای شما را گرفته، برای استفادهٔ شخصی خود به کار خواهد برد. او ده‌یک گله‌های شما را خواهد گرفت و شما بردهٔ وی خواهید شد. وقتی آن روز برسد، شما از دست پادشاهی که انتخاب کرده‌اید فریاد برخواهید آورد، ولی خداوند به داد شما نخواهد رسید.» اما مردم به نصیحت سموئیل گوش ندادند و به اصرار گفتند: «ما پادشاه می‌خواهیم تا مانند سایر قومها باشیم. می‌خواهیم او بر ما سلطنت کند و در جنگ ما را رهبری نماید.» سموئیل آنچه را که مردم گفتند با خداوند در میان گذاشت، و خداوند بار دیگر پاسخ داد: «هر چه می‌گویند بکن و پادشاهی برای ایشان تعیین نما.» سموئیل موافقت نمود و مردم را به خانه‌هایشان فرستاد.

به اشتراک گذاشتن
Read ۱سموئیل 8

۱سموئیل 7:8-22 مژده برای عصر جدید (TPV)

خداوند به سموئیل فرمود: «برو، به هرچه می‌گویند گوش بده. آنها می‌خواهند مرا ترک کنند نه تو را، و میل ندارند که بعد از این من پادشاه آنها باشم. از همان روزی که آنها را از کشور مصر خارج کردم، همیشه سرکشی کرده‌اند و پیرو خدایان دیگر بوده‌اند. حالا با تو هم همان رفتار را می‌کنند. پس برو و به هرچه می‌گویند گوش بده، امّا به آنها اخطار کن و آنها را از رفتار و کردار پادشاهی که بر آنها حکومت خواهد کرد، باخبر ساز.» سموئیل آنچه را که خداوند فرموده بود، به کسانی‌که از او پادشاه می‌خواستند، بیان کرد و گفت: «بدانید که پادشاه، پسران شما را به خدمت خواهد گرفت، بعضی را برای ارّابه‌ها و بعضی را برای اسبها و بعضی را نیز برای اینکه پیشاپیش ارّابه‌های او بدوند. فرماندهان نظامی را به رتبه‌های مختلف مقرّر می‌کند تا سپاه او را در جنگ رهبری نمایند. بعضی را مأمور می‌سازد که زمینهای او را شخم بزنند و محصولات او را درو کنند و تجهیزات نظامی و ارّابه‌های او را بسازند. دختران شما را برای عطرسازی، آشپزی و نان‌پزی می‌برد. بهترین زمینهای زراعتی، باغهای انگور و زیتون شما را گرفته، به خدمتکاران خود می‌بخشد. ده‌یک غلّه و انگورتان را گرفته به مأموران و خادمان خود می‌دهد. غلامان، کنیزان، بهترین حیوانات گلّه و الاغهای شما را برای کارهای شخصی خود به کار خواهد گرفت. ده‌ یک گلّهٔ شما را گرفته، خود شما را نیز غلام خود می‌‌سازد. در آن روز از دست پادشاهی که برای خود انتخاب کرده‌‌‌اید، فریاد خواهید کرد، امّا خداوند به دادتان نخواهد رسید.» با وجود همهٔ این دلایل باز هم مردم اصرار کردند و گفتند: «ما پادشاه می‌خواهیم، چون آرزو داریم که مانند اقوام دیگر باشیم. او بر ما سلطنت کند و در جنگ رهبر ما باشد.» وقتی سموئیل سخنان آنها را شنید، همه را به حضور خداوند عرض کرد. خداوند به سموئیل فرمود: «هرچه مردم می‌خواهند بکن. برو و پادشاهی برای آنها برگزین.» پس سموئیل مردم را به خانه‌های خود فرستاد.

به اشتراک گذاشتن
Read ۱سموئیل 8