مَتّی 18:9, 19, 20, 21, 22, 23, 24, 25, 26, 27, 28, 29, 30, 31, 32, 33, 34, 35, 36, 37, 38
مَتّی 18:9 NMV
در همان حال که عیسی این سخنان را برای آنان بیان میکرد، یکی از رئیسان نزد وی آمد و در برابرش زانو زد و گفت: «دخترم هماکنون مرد. با این حال بیا و دست خود را بر او بگذار که زنده خواهد شد.»
مَتّی 20:9 NMV
در همان هنگام، زنی که دوازده سال از خونریزی رنج میبرد، از پشت سر به عیسی نزدیک شد و لبۀ ردای او را لمس کرد.
مَتّی 21:9 NMV
او با خود گفته بود: «اگر حتی به ردایش دست بزنم، شفا خواهم یافت.»
مَتّی 22:9 NMV
عیسی برگشته، او را دید و فرمود: «دخترم، دل قوی دار، ایمانت تو را شفا داده است.» از آن ساعت، زن شفا یافت.
مَتّی 23:9 NMV
هنگامی که عیسی وارد خانۀ آن رئیس شد و نوحهگران و کسانی را دید که شیون میکردند،
مَتّی 24:9 NMV
فرمود: «بیرون بروید. دختر نمرده بلکه در خواب است.» امّا آنان به او خندیدند.
مَتّی 25:9 NMV
چون مردم را بیرون کردند، عیسی داخل شد و دست دختر را گرفت و او برخاست.
مَتّی 27:9 NMV
هنگامی که عیسی آن مکان را ترک میکرد، دو مرد نابینا در پی او شتافته، فریاد میزدند: «ای پسر داوود، بر ما رحم کن!»
مَتّی 28:9 NMV
چون به خانه درآمد، آن دو مرد نزدش آمدند. عیسی از آنها پرسید: «آیا ایمان دارید که میتوانم این کار را انجام دهم؟» پاسخ دادند: «بله، سرورا!»
مَتّی 29:9 NMV
سپس عیسی چشمانشان را لمس کرد و گفت: «بنا بر ایمانتان برایتان انجام شود.»
مَتّی 30:9 NMV
آنگاه چشمان ایشان باز شد. عیسی آنان را بهتأکید امر فرمود: «مراقب باشید کسی از این موضوع آگاه نشود.»
مَتّی 32:9 NMV
در همان حال که آنها بیرون میرفتند، مردی دیوزده را که لال بود، نزد عیسی آوردند.
مَتّی 33:9 NMV
چون عیسی دیو را از او بیرون راند، زبان آن مردِ لال باز شد. مردم حیرتزده میگفتند: «چنین چیزی هرگز در اسرائیل دیده نشده است!»
مَتّی 34:9 NMV
امّا فَریسیان گفتند: «او دیوها را به یاری رئیس دیوها بیرون میراند.»
مَتّی 35:9 NMV
عیسی در همۀ شهرها و روستاها گشته، در کنیسههای آنها تعلیم میداد و بشارت پادشاهی را اعلام میکرد و هر درد و بیماری را شفا میبخشید.
مَتّی 36:9 NMV
و چون انبوه جماعتها را دید، دلش بر حال آنان سوخت زیرا همچون گوسفندانی بیشبان، پریشانحال و درمانده بودند.
مَتّی 38:9 NMV
پس، از مالک محصول بخواهید کارگران برای دروِ محصول خود بفرستد.»